خاطره بازی های فیلم های کمدی
گروه سینما و تلویزیون- با نگاهی به کمدیهای پرفروش 10 سال اخیر، میتوانیم به این نکته برسیم که بسیاری از آن ها با تمرکز روی آثار نوستالژی و خاطره انگیز ساخته و همین شوخی و خاطره بازی با آثار گذشته باعث شده است تعداد قابل توجهی از علاقه مندان به سینما به تماشای این فیلم های کمدی بنشینند. از اواسط دهه 80 شمسی، نوستالژیهای دهه شصتی جایگاه ویژهای در سریالها و برنامههای مختلف تلویزیونی به دست آوردند. توجه به نوستالژیها در سینما به شکل دیگری در فیلمهای کمدی دهه 90 نمایان شد. «فسیل» به کارگردانی «کریم امینی»، جدیدترین فیلمی است که سراغ نوستالژی و خاطره بازی رفته و با فیلم های قدیمی شوخی کرده است. به بهانه فروش چشمگیر این فیلم، مروری بر مهمترین فیلمهای کمدی نوستالژیک و خاطره انگیز سینمای ایران داریم.
اخراجیها
کارگردان: مسعود دهنمکی
«مسعود دهنمکی» در «اخراجیها» حال و هوای دهه 60 جنوب شهر تهران را به تصویر کشیده بود، ماجرای این فیلم درباره چند جوان خلاف بود که هرکدام به دلایلی تصمیم میگرفتند به جبهه بروند. آن ها نه ظاهرشان و نه عقایدشان هیچ ارتباطی با آن فضا نداشت و همین هم شرایط کمدی بامزهای را رقم زده بود. از آن جایی که در «اخراجیها» دست روی نقاط پایین شهر و قدیمی شهر گذاشته بودند مشکل چندانی به لحاظ بازنمایی دهه 60 نداشتند. بعضی از این محلهها هنوز هم تغییر ماهیت چندانی نداده است. محله محل زندگی «مجید سوزوکی» به عنوان نقش اصلی این فیلم به لحاظ خرابی دیوارها یا حضور دستفروش ها کاملاً حال و هوای آن دوران را پیدا کرده بود اما بعضی مغازهها در این بازنمایی اغراقشده از آب درآمده بودند و بیشتر شبیه مغازههای دهه های 40 و 50 به نظر میرسیدند. هم پوشش، هم لحن صحبت کردن و هم سبک زندگی، در این فیلم توانسته بود نشانگر دهه 60 باشد. «اخراجیها» سال ۱۳۸۶ عنوان پرفروشترین فیلم سال سینما را به خود اختصاص داد.
نهنگ عنبر
کارگردان: سامان مقدم
سامان مقدم در «نهنگ عنبر» روایتهای جذابی درباره عشق «ارژنگ» و «رویا» در اواسط دهه 60 را به تصویر کشیده بود. او در «نهنگ عنبر2» با تمرکز بیشتری سراغ وقایع دهه 60 رفت. در «نهنگ عنبر» مدل مو و لباس بازیگران به همراه مدل خودرو و دیگر شاخص ها آن قدر جذاب بود که با استقبال زیادی روبه رو و باعث شد که عوامل فیلم به فکر ساخت فصل دوم آن بیفتند. در «نهنگ عنبر2» با مجموعهای از حال و هوای جوانان در دهه 60 مواجه شدیم. آن چه در فصل اول «نهنگ عنبر» اتفاق افتاد بازنمایی جالب و خاطره بازی با حال و هوای دهه 60 بود. موقعیتهای به تصویر کشیده شده در این فیلم برای آن هایی که زندگی در آن فضا را تجربه کرده بودند ملموس بود. در فصل دوم «نهنگ عنبر» با این که تمرکز بیشتری روی جزئیات زندگی در گذشته وجود داشت اما به دلیل اغراق روی بعضی وضعیتها آن طور که باید همذاتپنداری صورت نگرفت.
در واقع میتوان گفت که در فصل دوم بخشهایی مثل اجرای موسیقی در پارک و چهارشنبهسوری بیشتر حالتی نمایشی داشت تا بازنمایی واقعیت. فیلم «نهنگ عنبر» با فروش نزدیک به هفت میلیارد تومان، به دومین فیلم پرفروش سال 1394 تبدیل شد.
هزارپا
کارگردان: ابوالحسن داوودی
داستان فیلم «هزارپا» در دوران دفاع مقدس میگذرد. در این فیلم «رضا» که پایش را قبل از جنگ از دست داده، کیفقاپی است که خودش را جانباز جا میزند و برای کمک به جانبازان آسایشگاه داوطلب میشود تا بتواند در دل «الهام» جا باز کند.
«الهام» مسئول آسایشگاه جانبازان است و نذر کرده که فقط با یک جانباز ازدواج کند و «رضا» میخواهد به خاطر ثروت «الهام» هرطور شده به او برسد.
در فیلم «هزارپا» نمادها و نشانههای دهه 60 از جمله نوع لباسها، خودروها، قهوهخانه و موسیقی بیشتر به عنوان دکور مورد استفاده قرار گرفتهاند تا مخاطب توسط آن ها باور کند ماجرا در چه دورهای روایت میشود در حالی که بخش مهمی از فیلم میتوانست در هر دورهای اتفاق بیفتد.
از آن جایی که فیلم لوکیشن تداعیکننده معماری دهه 60 ندارد با نماهای بسته سعی شده است این ضعف پوشانده شود و بار بازسازی آن دوره به دوش دیالوگها بیفتد.
ضد گلوله
کارگردان: مصطفی کیایی
داستان این فیلم مربوط به اواسط دهه ۶۰ است و در اوج دوران جنگ ایران و عراق اتفاق میافتد. در «ضد گلوله» با شخصیت مردی روبهرو هستیم که در دهه 60 کارش ضبط و تکثیر نوارهای کاست و ویدئویی است و همسرش با شغلش مشکل دارد و معتقد است در ایام جنگ فقط آن هایی افتخارآفرینی میکنند که جبهه بروند و شهید شوند. مرد وقتی با بیماری لاعلاجش مواجه میشود و میفهمد فرصت زیادی برای زندگی ندارد، تصمیم میگیرد جبهه برود تا همسرش به او افتخار کند. طراحی لباس و گریم «مهدی هاشمی» در فیلم «ضدگلوله» تداعی گر گذشته است. بیشتر داستان فیلم یا در فضای خانه میگذرد یا میدان جنگ اما با این حال فضای ترسیم شده از خیابانهای دهه 60 به خوبی توانستهاند حال و هوای آن دوران را منتقل کنند. «ضد گلوله» در جشنواره سیام فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین فیلم را گرفت و همچنین «مصطفی کیایی» برای نگارش فیلمنامه آن، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد.
مصادره
کارگردان: مهران احمدی
«مهران احمدی» در نخستین تجربه کارگردانی خود سراغ یک کمدی نوستالژیک رفت؛ یک کمدی تلخ که روی فروپاشی زندگی یک کارمند تمرکز دارد. «اسماعیل» که مسئول خرید ساواک بود یک بلیت بختآزمایی میخرد و در آن برنده میشود. از سوی دیگر به یکی از زنان یک گروه موسیقی در آمریکای لاتین علاقهمند میشود و از او تقاضای ازدواج میکند. زندگی آن ها درحالی شکل میگیرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او به جرم همکاری با ساواک تحت تعقیب قرار میگیرد و از یک طرف باید تلاش کند زمینش را بفروشد و از طرف دیگر کاری کند که دستگیر نشود. اعتماد او به دوستش برای فروش زمینها زندگیاش را به باد میدهد. «مصادره» از جمله فیلمهایی است که بخشهای مختلف زندگی یک شخصیت را روایت میکند و در واقع تمام بخشهای آن مرتبط با دهه های 50 و 60 نیست اما گاهی بنا به فراخور داستان فلاشبکهایی هم میبینیم. با این حال تلاش زیادی برای بازنمایی بخشهای مختلف شهر صورت نگرفته است و نشانههای آن دوره را بیشتر به صورت ماکت در فیلم میبینیم. البته با توجه به حال وهوای فیلم، نیاز بیشتری هم برای بازنمایی وجود نداشت.
فسیل
کارگردان: کریم امینی
در فیلم «فسیل» با دو مقطع زمانی دهه های 50 و 60 مواجهیم. داستان درباره سه دوست است که عضو یک گروه موسیقی هستند و به واسطه اجراهای مختلف در تهران و برنامههای تلویزیونی، بسیار مورد توجه قرار دارند. آن ها پس از سرودن ترانههایی انتقادی توسط یکی از این 3 دوست و اجرای آن به دردسر میافتند و دستگیر میشوند. بخشی از داستان این فیلم در دهه 60 روایت میشود، زمانی که یکی از این 3 نفر بعد از 10 سال از کما بیرون میآید و با تغییر فضای شهر، پوشش آدمها و رفتار افراد مواجه میشود. او که اطلاعی از پیروزی انقلاب اسلامی ندارد، سعی میکند مشابه قبل رفتار کند و درگیر ماجراهایی میشود. «فسیل» را میتوانیم به لحاظ مضمونی یکی از مهم ترین کمدیهایی بنامیم که با تمرکز روی بازنمایی فضاهای دهه های 50 و 60 ساخته شده است. فضای شهری مربوط به دوران گذشته در این فیلم بسیار دقیق ساخته و طراحی لباسها و دکور منازل با توجه به سبک زندگی مردم با جزئیات زیادی طراحی شده است. «فسیل» فعلاً پرفروش ترین فیلم سینمای ایران در سال 1402 به حساب میآید.