گفت و گوى اختصاصى با «امیرعلى پریز»، بازیگر بجنوردى سریال «خسوف»
تعداد بازدید : 8
تجربه هم بازی شدن با پیش کسوتان
گروه سینما و تلویزیون- چند سال قبل در یکى از اجراهاى جشنواره تئاتر خراسان شمالی مبهوت هنرنمایی بازیگرى شدم که حدود ٤٥دقیقه و بدون هیچ تپقی با زبان شعر، نمایشی درباره شاهنامه فردوسی به نام «دوئل براى نخوت» را اجرا کرد. زمان گذشت و خبر دیگری از او نداشتم تا این که بازی اش در سریال «خسوف» در شبکه نمایش خانگى را دیدم. وقتی برای هماهنگ کردن گفت و گو تماس گرفتم از این که بازی اش دیده شده است و روزنامه استانش می خواهد با او مصاحبه کند با گرمی استقبال کرد.
در گفت و گوی اختصاصی با «امیرعلى پریز»، بازیگر بجنوردی سریال «خسوف» از فعالیت کودکى اش در کانون پرورش فکرى شروع کردیم و در ادامه به دوران تجربه اندوزى با کارگردان های مطرح تئاتر استان و کشور و بعد به سریال «خسوف» و نحوه انتخابش و هم بازی شدن با «امین تارخ» و «علی عمرانى» رسیدیم. مصاحبه ما را با یکى از جوان های موفق بجنوردی در عرصه هنر در ادامه می توانید بخوانید.
کمى خواننده هاى ما را بیشتر با «امیر على پریز» آشنا کنید که چند ساله است و چطور وارد فعالیت های هنری از جمله کانون پرورش فکرى بجنورد شد.
متولد سال ١٣٧٦ هستم. در کودکى همسایه کانون پرورش فکرى بجنورد بودیم به همین دلیل مادرم از فرصت استفاده کرد و من را از 6 سالگی به کانون فرستاد. از 6 تا 8 سالگی فعالیت هایی در کانون انجام می دادم و باید واقعاً بگویم که آن جا پرورش یافتم. کانون مربیان خیلی خوبی مثل خانم ها «احتشام»، «شعبانى» و «قاسمى» و آقاى «عبداللهی» داشت که واقعاً برای تربیت بچه هاى کانون زحمت مى کشیدند. از سال٨٣ تا ٩٠ عضو فعال کانون بودم و هنوز هم خودم را عضو آن جا مى دانم. در سال هایی که در کانون بودم به 3 جشنواره عروسکى رفتیم و مقام اول را کسب کردیم.
چطور، از چه سالی، در کجا و با چه کارى وارد دنیاى بازیگرى شدید؟
از ١٠ سالگى کار حرفه اى را با «نسرین شاکرى» در رادیو شروع کردم و در ادامه در ١٢سالگى اولین کار حرفه ای ام را با «منوچهر محمدپور» در سال ١٣٨٧ با نمایش «طفلان مسلم» انجام دادم؛ نمایشى که ١٠شب اجرا شد و بسیار از آن استقبال شد. در 13 سالگى در اولین سریالم به اسم «قصه هاى مدرسه» با «رضا عربشاهى» براى شبکه اترک بازی کردم که 90 قسمتى بود. سال١٣٩٠ براى «احمد دیرى» سریال «روزى روزگارى شاه آباد» را در کنار «مرتضی ضرابى»، «جمشید جهان پور»، «بابک انصارى» و «فریبا طالبى» بازی کردم. سریال 15 قسمت داشت و از شبکه 2 پخش شد. همچنین در جشنواره فتح خرمشهر با نمایش «عاشیق» به نویسندگی و کارگردانى خودم حضور داشتم. 2 بار هم در جشنواره فیلم١٠٠ شرکت کردم. در ادامه مسیر هنری ام با کارگردان هایی مثل «آرش دادگر»، «نادر برهانى مرند»، «حمیدرضا آذرنگ»، «حسن» و «على عابدى» کار کردم. در تهران هم افتخار همکارى با «فاطمه معتمدآریا»، هنرمند خوب تئاتر و سینما را داشتم.
چرا تهران را برای انجام کار هنرى انتخاب کردید؟
در جشنواره سوره ماه در بیرجند با دوستان تهرانى ام آشنا شدم و آرام آرام پایم به تهران باز شد. در کنکور رشته گرافیک دانشگاه امام صادق(ع) قبول شدم اما نرفتم و در رشته فرهنگ و هنر دانشگاه علمى - کاربردی ادامه تحصیل دادم.
چطور به سریال خسوف وارد یا معرفی شدید؟
در تئاتر «خنکاى ختم خاطره» دستیار «حمیدرضا آذرنگ» بودم و با خانم «فاطمه معتمدآریا» همکارى داشتم. او با توجه به استعدادم و همین طور تقاضای من برای معرفى به پروژه هاى دیگر، مرا به «مهدى لطیفى» دستیار اول «مازیار میرى» کارگردان سریال «خسوف» معرفى کرد. بعد از تست دادن، برای نقش «افضلی» انتخاب شدم. قبل از ورودم به سریال خسوف، مدیر صحنه سریال شبکه نمایش خانگى «ملکه گدایان» بودم.
درباره نقش افضلی و حضورتان در سریال بیشتر توضیح دهید.
افضلى و برادرش در یک شرکت بازرگانى همکارى دارند و شرکت به خوبی در حال پیشرفت است اما زیرآب شرکت را مى زنند و برادرم را مى کُشند و با اسم شرکت، کارهاى غیرقانونى انجام می دهند. در ادامه اتفاق هایی درباره شرکت و افضلی رخ می دهد. پیش تولید این سریال از مهر ١٣٩٩ و تصویربردارى آن از آبان همان سال شروع شد و تا اواخر آذر١٤٠٠ ادامه داشت.
چقدر با کارگردان این سریال در ارتباط بودید؟
بیشتر با «مهدى لطیفى» دستیار کارگردان در ارتباط بودم اما به وقتش «مازیار میرى» هم راهنمایی های مفیدی داشت.
کار با «مازیار میری» در مقام کارگردان و «همایون اسعدیان» در مقام تهیه کننده چطور بود؟ هر دو از کارگردان هاى خوب سینما هستند و به طور قطع خیلی چیزهااز آن ها مى توان یاد گرفت.
بله کاملاً درست است. کار با این دو بزرگوار، واقعاً لذت بخش بود. استادان خوب، بااخلاق، مهربان و با دانشى بودند که چیزهای زیادی از آن ها آموختم و برایم رزومه بسیار خوبی شد.
تجربه کار و هم بازی شدن با پیش کسوتان بازیگری مثل آقایان «امین تارخ» و «علی عمرانى» چطور بود؟
رودرروى «على عمرانى» بازی کردن بسیار سخت اما لذت بخش بود و بسیار از راهنمایی های اش استفاده کردم. استاد «امین تارخ» هم خیلى در بهتر بیان کردن دیالوگ ها و جلوگیری از استرس کمک ام کرد. حضورم در کنار این استادان، کلاس درسی بود.
پیشنهاد کارى جدیدی دارید؟
مشغول نوشتن نمایش «سه کله پوک» هستم و در تله تئاترى هم با «دانیال اربابى» در حال همکارى هستم.
توصیه و پیشنهادتان برای جوانان شهرستانى به خصوص هنرمندان تئاتر بجنورد که احیاناً تمایل به پیشرفت و حضور در کارهای تصویرى و نمایشی دارند، چیست؟
توصیه ام به دوستان شهرستانی ام، اراده، تلاش و مطالعه است. باید بخواهند، به سمت اش بروند و درسش را بخوانند. در این صورت به طور قطع به هدف شان مى رسند و موفق خواهند شد.
صحبت هاى پایانى «امیرعلى پریز» چیست؟
از شما بابت توجه به بنده و انجام این مصاحبه تشکر مى کنم. یکى از آرزوهایم این است که وقتی اسم «امیرعلى پریز» مى آید، همه من را با نام بجنورد بشناسند. خدا را شاکرم که پدر و مادر فهیم ام، علاوه بر مانع نشدن برای پیشرفتم، خیلی کمک ام کردند تا به اهدافم برسم.