مرتضوی
تعزیه میراثی کهن است که ریشه در آیین و مذهب دارد و جلوه ای از فرهنگ ایرانی به شمار می رود. هر چند هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی کرده اما هنوز هم جزو اصیل ترین و با سابقه ترین هنرهای ایرانی و اسلامی به شمار میرود و به جرئت می توان گفت هیچ نمایشی همچون تعزیه شاهد پیوند صحنه و تماشاگر نیست.
تعزیه خوان ها و تعزیه گردان ها همیشه در تاریخ به دنبال این بودند تا با به نمایش گذاشتن وقایع حماسه کربلا طریقت حق جویی، شجاعت، ایثار و از خودگذشتگی شهدای دشت نینوا را در ذهن مردم زنده نگه دارند و ارزش های انسانی را به نسل کنونی منتقل کنند.
هر چند خراسان شمالی در زمره استان هایی است که تعزیه در آن قدمتی دیرینه دارد، اما چند سالی است که این میراث کهن و ارزشمند رونق چندانی در این استان ندارد و شیوع کرونا و خارج شدن این هنر از حالت مردمی و نگاه دولت به آن، غربت آن را دوچندان کرده است و باید مرثیه ای برای این میراث کهن نوشت.
«جعفر ابراهیمی» از هنرمندان عرصه تعزیه که بیش از 60 سال از عمر خود را در تعزیه خوانی سپری کرده است، دل پری از وضعیت هنر تعزیه در استان دارد و معتقد است: تعزیه تا زمانی خوب بود که روی سن نیامده بود.
او از سنگ اندازی برخی دستگاه ها برای اجرای تعزیه در مناسبت ها سخن می گوید و می افزاید: در زمان شهادت سردار شهید «سلیمانی» قصد داشتم تعزیه «حمزه سید الشهدا» را در گوشه ای از این شهر اجرا کنم که با اما و اگرهایی رو به رو شدم و متاسفانه در نگاه برخی، تعزیه هنری آیینی نبود.
وی که دستی در نوشتن نوحه و مجالس تعزیه دارد، اظهار می کند: در هنر تعزیه نمی توان به بخش هایی از آن دست برد.
«ابراهیمی» از مسئولان گلایه دارد و بر این باور است که فعالیت تعزیه به شکل میدانی است و قرار گرفتن تعزیه در دل انجمن نمایش بر فعالیت های این هنر سایه افکند.
او البته به این موضوع که شیوع کرونا بر روند فعالیت هنرمندان این هنر آیینی تاثیر گذاشته است، اشاره می کند و می افزاید: متاسفانه در این 2 سال اجازه تعزیه خوانی به هنرمندان و فعالان این رشته داده نشد که موجب دلسردی فعالان این عرصه شده است. «جعفری» با اشاره به این که از زمانی که تعزیه در سالن ها اجرا شد، بسیاری از رسم و رسوم موجود در آن همانند استفاده از اسب و جنگیدن در دل میدان فراموش شد، تصریح می کند: در واقع تعزیه رونق نداشت و متاسفانه با این وجود فعالان این هنر آیینی سرخورده شدند و تعزیه در این خطه غریب مانده است.
«قاسم مهرنیا» از مداحان اهل بیت(ع) و علاقه مندان به هنر تعزیه، از رونق تعزیه در سال های نوجوانی و جوانی اش می گوید تا جایی که تعزیه خوان های دوره گرد، به این خطه سفر و مجلس اجرا می کردند.
او از سوی دیگر به تبیین اجرای تعزیه در روز عاشورا همزمان با حرکت هیئت ها می پردازد و اظهارمی کند: در تعزیه بیان وقایع کربلا از ابتدای شهادت حر تا شهادت امام حسین(ع) به تصویر کشیده می شد.
وی از ساکنان روستاهای فیروزه و بدرانلو به عنوان فعالان این هنر یاد می کند و با توجه به این که تعزیه هنری فاخر است، حضور جوانان برای حفظ این هنر را ضروری می داند و می گوید: باید به این هنر توجه بیشتری شود تا پیش کسوتان داشته های شان را به جوانان منتقل کنند و این هنر ارزشمند حفظ شود.
یک کارشناس فرهنگی و از علاقه مندان به هنر تعزیه در استان از این که خراسان شمالی یکی از مراکز مهم تعزیه خوانی و مرثیه گویی در کشور است و بر اساس مدارک موجود از جمله نسخه های شبیه خوانی، دست کم از دوره قاجار هیئت های مذهبی در تکایا، میادین و گذرگاه های شهری و روستایی استان در ایام محرم و صفر به تعزیه خوانی اقدام می کردند، سخن می گوید و می افزاید: متاسفانه تقابل سنت و مدرنیته در قرن اخیر بسیاری از سنت های اصیل بومی، مذهبی و ملی ما را به حاشیه رانده که یکی از این سنت ها تعزیه خوانی است.
وی پیدایش رسانه های جمعی همچون رادیو و به ویژه تلویزیون و جدیدتر از این ها تکنولوژی فضای مجازی را در تغییر سلیقه و دگرگون کردن نظام فکری و رفتاری مردم تاثیرگذار می داند به گونه ای که سبب شده است هنرهای سنتی همچون تعزیه کم رنگ شود.
از نگاه این کارشناس فرهنگی، هنر تعزیه خوانی به دلیل سرشت قدسی و آمیختگی با حُب اهل بیت(ع) قدری کمتر از برخی رشته های هنری دستخوش تغییر شده و بیشتر اصالت خود را حفظ کرده است و توانسته حافظ و پاسدار گوشههایی از موسیقی اصیل ایرانی باشد.
او البته این را هم متذکر می شود که در قیاس با دوره اوج و شکوه تعزیه خوانی، این هنر نمایشی و مذهبی، پایگاه اجتماعی و فرهنگی سابق خود را ندارد.
او تعزیه را هنر خودجوش مردمی می داند و معتقد است: برای حفاظت از آیین ها و مراسمی از این دست که اصولاً پایگاه مردمی دارند، بهتر است دولت و نهادهای رسمی به صورت غیرمستقیم حمایت کنند تا بر محتوای آنها تاثیر نگذارد.
او می گوید: به دلیل این که یکی از کارکردهای فرهنگی مهم تعزیه، به تصویر کشیدن واقعه کربلا و انتقال پیام بزرگ عاشورا در ابعاد کلان است، بنابراین بدون حمایت دولت این کار دشوار و حمایت های معنوی از گردانندگان این مجالس و معرفی و آموزش درست شرکت کنندگان در این مراسم معنوی از وظایف دستگاه های فرهنگی است.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه با بیان این که ریشه هنر تعزیه را در حکومت آل بویه باید جست و جو کرد زیرا نخستین کسانی بودند که به بازسازی تراژدی حادثه کربلا پرداختند و نخستین رگه های تعزیه در این دوران شکل گرفت، اظهار می کند: این هنر با افت و خیزهای فراوانی همراه و دوران صفویه اوج این هنر در ایران بود اما در دیار خراسان، هنر تعزیه قریب به 100 سال قدمت دارد مگر این که در پشت نسخه های تعزیه خوانی بتوانیم به نام نویسنده نسخ و زمان آن پی ببریم.«رستمی» ادامه می دهد: البته در برخی از نسخ دست نویس حدود200 سال این هنر در این خطه قدمت دارد؛ نسخی که نسل به نسل منتقل یا در مساجد و حسینیه ها نگهداری شده است.
وی به تاثیرگذاری هنر تعزیه در خراسان می پردازد و به گزارش های موجود درخصوص سفر و حضور افرادی از نواحی سمنان و شاهرود برای تماشای تعزیه، گرفتن نسخ و چگونگی اجرای این هنر در خراسان اشاره می کند و معتقد است: وجود رگه های قوی تر تعزیه در این خطه باعث شده افرادی از این مناطق به خراسان شمالی سفر کنند.
وی همچنین از این که با نسخ متعددی در هنر تعزیه گردانی مواجه هستیم شامل ریزترین مباحثی که در کتاب های تاریخی و تعزیه و مستندسازی های مربوط به آن تا روزگار اخیر که بازخوانی و بازتعریف هایی در مورد آن صورت گرفته است، سخن می گوید و اظهار می کند: رنگ تحریف و خرافه در آنها بسیار بالاست و به لحاظ زمینه شعری چندان قوی نیستند مگر این که از قالب های تعزیه قوی همچون محتشم کاشانی، وحشی بافقی و ... بهره گرفته باشند و در برخی از موارد کم می توان به سرایندگان این اشعار پی برد، مثلا در خراسان از ترکیب بند شاعر اسفراینی، آذری استفاده های خوبی شده است و بهترین نمونه ها را می توان در این مورد دید.
وی رواج 2 زبان ترکی و فارسی در هنر تعزیه خراسان شمالی را از ویژگی های این هنر برمی شمرد و می افزاید: با وجود قدمت 400 ساله قوم کرمانج، زبان کردی و کرمانجی در نسخ تعزیه دیده نمی شود.
این پژوهشگر از قلعه خان، آشخانه و بدرانلو به عنوان قوی ترین مراکزی که در محدوده خراسان با آن مواجه هستیم و رگه های قوی از این هنر را می توانیم مشاهده کنیم، نام می برد و اضافه می کند: یکی از جلوه های قوی و غنی تعزیه در روستای قراجه بجنورد است و نسخی که وجود دارد تا 170 سال قدمت دارد.
«رستمی» همچنین از مرحوم کربلایی «غلامرضا دلیر» در زمره مخالف خوان های قدری که نقشی در اصلاح و بازسازی نسخ تعزیه داشت، یاد می کند و ادامه می دهد: بعد از او این هنر در میان «محمد حسین زمانی» و موافق خوان هایی در خانواده های «پوستی»، «آذری»، «محمد حسین یساولی» در بدرانلو و مرحوم «فیض ا... عباس زاده» رواج داشته است و با توجه به جشنواره ای شدن این آیین در سال های اخیر می توان به «ابراهیم جعفری» به عنوان یکی دیگر از تعزیه خوان ها اشاره کرد.
او هر چند بر این باور است که تعزیه خوانی در برخی مناطق از جمله بدرانلو و قلعه خان رشد خوبی داشته است، اما بر ضرورت بازنگری و بازخوانی درخصوص تکیه بر استخوان بندی این هنر به عنوان سنت هنری و ایجاد نوآوری هایی که بتوان با شیوه ای مدرن نمایش میدانی و خیابانی از آن استفاده کرد در کنار دخالت دادن شیوه ای نوین که می تواند به قوام و دوام این هنر کمک کند، تاکید دارد.