والدین همیشه نگران و تنگناهای زندگی تک فرزندان
تعداد بازدید : 15
کودکانی که کودکی نمی کنند
علوی
تک فرزندی یا داشتن 2 یا 3 فرزند و نگرانی بیش از حد والدین در دنیای پر مخاطره امروزی باعث شده است بسیاری از والدین ناخواسته پر و بال پرواز کودکان شان را قیچی کنند و به آن ها اجازه خطر کردن و کسب تجربه را ندهند، همین امر به مرور کودکان افسرده، در خود فرو رفته و وابسته ای را به بار می آورد که بدون کمک والدین یا بزرگ ترهای خود قادر به انجام هیچ کاری نیستند.
این گونه والدین برای در امان نگه داشتن کودک خود از خطرات فیزیکی یا اجتماعی مدام او را زیر نظر دارند و کنترل می کنند و در دوراهی های ساده اجازه خطر یا انتخاب را به کودک نمی دهند و مدام راه و چاه را به او نشان می دهند تا مبادا کوچک ترین آسیبی به وی برسد غافل از این که روح و روان کودک خود را نشانه گرفته اند و از عواقب این کار در بزرگ سالی فرزند خود بی اطلاع هستند.
به عقیده برخی کارشناسان روان شناسی، بعضی از والدین وسواس گونه مراقب فرزند خود هستند و حتی در ارتباط های اجتماعی کودکان خردسال خود نیز دخالت می کنند و به جای آن ها تصمیم می گیرند با کدام هم بازی خود بازی و از چه اسباب بازی استفاده کنند و به محض بروز دعوا بین کودکان، خود را وارد دعوا می کنند. این گونه کودکان به راحتی نمی توانند دوران کودکی خود را سپری کنند و تحت برنامه ریزی های اجباری که والدین انجام می دهند قرار می گیرند. این در حالی است که والدین نمی دانند چه لطمه ای به دوران کودکی و آینده فرزندشان وارد می کنند و دوران کودکی که می تواند طلایی ترین دوران زندگی آنان را رقم بزند توسط برنامه ریزی های والدین به یغما می رود.
وسواس درباره رفتار کودک
مادر یک کودک 6 ساله که بیش از حد در خصوص رفتار دختر خود وسواس به خرج می دهد، می گوید: من حتی برای یک لحظه هم نمی توانم از فرزندم چشم بردارم و مدام مراقب او هستم که اتفاقی برایش نیفتد. وقتی از این مادر می پرسم که آیا تا پیش از شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مهدهای کودک فرزند خود را به مهد سپرده بود؟ پاسخ می دهد: از آن جایی که به رفتار مربیان با دخترم اعتماد چندانی نداشتم طی روز بارها به بهانه های مختلف به دخترم سر می زدم تا مطمئن شوم با او درست رفتار می شود یا مراقبت به خوبی انجام می گیرد. وی در توجیه رفتار خود اظهارمی کند: چون بیشتر کودکان امروزی تنها هستند و هم بازی ندارند نمی توانند به خوبی از عهده خود برآیند و نیاز است والدین آن ها را همراهی کنند.
مادری دیگر هم با اشاره به شیوع ویروس کرونا و در خانه ماندن های اجباری بیان می کند: فرزند من پس از سال ها چشم انتظاری به دنیا آمد و به همین دلیل در خانواده خودم و همسرم بسیار مورد توجه بود و همه مراقبش بودند اما متاسفانه این مراقبت های بیش از حد باعث شد پسرم ترسو و بسیار وابسته شود که با شاغل شدن من اگرچه دچار دردسرهای زیادی شدیم اما کم کم رفتارش رو به اصلاح بود ولی در دوران قرنطینه که مدت زیادی در خانه ماندم دوباره وابستگی هایش افزایش یافت. وی بیان می کند: با این که دوست نداشتم فرزندم وابسته باشد اما رفتارهای اشتباه مان در دوران کودکی باعث بروز این مشکل شد.
یکی دیگر از بانوان عقیده دارد: با وجود مسائل مختلف اجتماعی باید حواس والدین به فرزندان شان باشد. وی که خود را «خباز» معرفی می کند، ادامه می دهد: مدام روی دوستان پسرم که کلاس پنجم ابتدایی است نظارت می کنم و اگر رفتار خطایی از بعضی از آن ها ببینم اجازه نمی دهم پسرم با آن ها معاشرت داشته باشد.
وی خاطرنشان می کند: به نظر من حتی اگر پسرم هم بازی مناسب نداشته باشد و تنها بماند بهتر از این است که رفتارهای اشتباه دیگران را یاد بگیرد و منحرف شود.
از بین رفتن عزت نفس
نداشتن حق انتخاب در بازی کردن و پر کردن اوقات بیکاری و انتخاب نکردن هم سن و سالان به تدریج عزت نفس و قدرت تصمیم گیری حتی در مسائل خرد را از کودکان می گیرد. یک کارشناس ارشد روان شناسی با اشاره به این که همه والدین دوست دارند فرزندانی سالم و توانمند تربیت کنند، اظهارمی کند: متاسفانه برخی والدین به دلیل سختگیری های وسواس گونه و برخی دیگر نیز به دلیل سهل گیری نمی توانند کودکانی شاداب و سالم تربیت کنند در حالی که اگر کمی به کودکان خود آزادی دهند و آن ها را به موقع تربیت کنند، می توانند کودکانی با اعتماد به نفس بالا داشته باشند.
«محمدی» ادامه می دهد: طبق یک تحقیق به عمل آمده در میان نوجوانان رده سنی 11 تا 19 سال مشخص شده است که کنترل یا به اصطلاح گیر دادن بیش از حد والدین به فرزندان، احتمال علاقه آن ها به مواد مخدر، مشروبات الکلی و دخانیات را افزایش می دهد.
وی معتقد است: والدینی که رفتار منطقی داشته باشند و کودک را به حال خود بگذارند تا تجربه کسب کند و رفتار ملایم تری نشان دهند و هر زمان احساس خطر کردند با بازی کردن با کودک یا لحن آرام به او خطرات اطرافش را گوشزد کنند، در آینده کمتر در معرض خطر چالش های اجتماعی قرار می گیرند.
به گفته وی، خانواده های نگران، استرس، خود کم بینی و حقارت را به فرزندان خود هدیه می دهند. وی یادآور می شود: بیشتر والدین امروزی تصور می کنند فقط فرزند آن ها هوش و ذکاوت زیادی دارد و می خواهند برای همه لحظات کودک خود از همان دوران کودکی برنامه بریزند تا یک فرد تمام عیار تربیت کنند غافل از این که کودک را اسیر می کنند و روزهای خوب کودکی را از او می گیرند.به گفته وی، متاسفانه برخی والدین اجازه نمی دهند فرزند شان روند طبیعی رشد خود را سپری کند و با این نوع رفتار نباید انتظار تربیت کودکی موفق را داشته باشند.به عقیده وی، افرادی موفق هستند که دوران پیش از دبستان یعنی تا 6 سالگی را با آسایش و آسودگی سپری کرده اند.وی تاکید می کند: والدین باید خواسته ها و انتظارات خود را از کودکان شان و آینده آن ها منطقی کنند تا بتوانند رفتاری درست و منطقی با آن ها داشته باشند.