گفت و گو با تعدادی از مبتلایان به کووید 19
تعداد بازدید : 19
چند روایت از مبارزه با غول کرونا
حیدرزاده
اردیبهشت هم به نیمه رسید اما کرونا ویروس، این مهمان ناخوانده سال گذشته، پا به پای ما آمده است و هنوز مشخص نیست چه زمانی از بین ما خواهد رفت. بیش از دو ماه و نیم است که در ایران به نوعی در حال جنگیدن با این ویروس مهلک هستیم، بعضی از ما به آن مبتلا شده ایم و برخی متاسفانه از بین ما رفته اند. آمار روزانه ای که دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی درباره شناسایی موارد جدید ابتلا به کووید 19 در استان اعلام می کند نشان دهنده رعایت نکردن فاصله اجتماعی از سوی مردم است، افرادی که از این مهلکه جان سالم به در برده اند هنوز هم به طور کامل سلامتی شان را به دست نیاورده اند و آن قدر تحت فشار هستند که نتوانسته اند به زندگی عادی شان برگردند.
تا ظهر شنبه(دیروز)، آمار مبتلایان به کووید 19 در خراسان شمالی 1255 نفر و تعداد قربانیان 96 نفر به ثبت رسید. اضافه شدن این آمار در هر روز زنگ خطری است برای آن هایی که تصور می کنند «مرگ برای همسایه است» و بی خیال مانند روزهای قبل از کرونا زندگی می کنند و جان خود و بقیه افراد جامعه را به خطر می اندازند. در حالی که به گفته آن هایی که این بیماری را پشت سر گذاشته اند فقط باید شانس بیاوری اگر به بیماری کرونا مبتلا شدی نجات پیدا کنی. در این گزارش به سراغ تعدادی از شهروندانی رفتیم که شاخ غول کرونا را شکسته و پس از گذراندن دوره طولانی نقاهت، سلامتی خود را تا حدودی به دست آورده یا بهبود یافته اند.
از این همه بی خیالی تنم می لرزد!
بانویی 37 ساله که به گفته خودش هفته دوم فروردین با گلو درد از خواب بیدار و از فردای آن روز دچار بدن درد شده بود، می افزاید: ابتدا فکر می کردم سرماخورده شدید شده ام چون چند روز قبل از آن همسرم 5 روز تب کرد و بدن درد شدیدی داشت اما وقتی با پزشک خانوادگی مان صحبت کردم و آزمایش دادم مشخص شد گلبول های سفید خونم کاهش یافته است و به ویروس کووید 19 مبتلا شده ام.
او با بیان این که همسرش نیز به این بیماری مبتلا شده بود و خبر نداشتند، می افزاید: او به دلیل وضعیت جسمانی قوی اش فقط 5 روز در بستر بیماری بود و پس از آن بهبود یافت اما من بیش از 2 هفته با این بیماری دست و پنجه نرم کردم و هنوز هم به طور کامل بهبود نیافته ام.
او اظهارمی کند: همسرم به خاطر شغل اش با داروخانه ها در ارتباط است و ما فکر می کنیم اوایل نوروز به این ویروس مبتلا شده و به من منتقل کرده بود.
او با اشاره به بازگشتن مردم به زندگی روزمره ادامه می دهد: از این همه بی خیالی تنم می لرزد! تعجب می کنم چرا مردم کمی بیشتر تحمل و رفت و آمدشان به بیرون از منزل را کم نمی کنند تا از شر این ویروس خلاص شویم.
خوشبختانه تنها فرزند این خانواده، به این بیماری مبتلا نشده است اما بیماری پدر و مادر موجب استرس و فشار روحی او شده است.
این شهروند در حالی که گهگاهی سرفه های خشک و سینه اش را صاف می کند، می گوید: بدن دردی که این ویروس برای طعمه خود به ارمغان می آورد بسیار شدید و گویا تمام استخوان هایت شکسته است و مدام باید دارو مصرف و درد را تحمل کنی و از سوی دیگر نمی دانی آیا می توانی از این بیماری جان سالم به در ببری یا نه؟
او زمانی که متوجه می شود به کرونا ویروس مبتلا شده به بیمارستان مراجعه می کند اما پذیرش نمی شود چون به توصیه پزشک باید در قرنطینه خانگی به سر ببرد و دوران بیماری اش را در منزل بگذراند.
او با بیان این که بیماری ام را از پدر و مادرم پنهان کردم تا نگران نشوند، شب ها و روزهایی را یادآور می شود که به تنهایی درد می کشید و نگران بود سرانجامش چه می شود و استرسی را که تحمل کرده است هرگز فراموش نخواهد کرد.
مشکلات برای انجام تزریقات
وی اظهارمی کند: برای تزریقات خیلی اذیت شدم چون مراکز پرستاری وقتی متوجه بیماری من می شدند از آمدن به منزل ما صرف نظر می کردند حتی زمانی که همسرم دنبال یکی از پرستارها رفته بود پس از اطلاع از بیماری من در میانه راه از خودرو پیاده شده بود.
به گفته او، فقط یکی از مراکز پرستاری بجنورد یک پرستار را برای انجام تزریقات به منزل شان می فرستاد و بیماری اش را کنترل می کرد.
از ترددهای بیهوده خودداری کنیم
در عین حال، یکی دیگر از شهروندان با بیان این که زمانی که به بیماری کرونا مبتلا شده دنیا برایش تیره و تار شده به طوری که تصور می کرده روزهای آخر عمرش است، تصریح می کند: زمانی که به بیمارستان مراجعه کردم آن ها به من گفتند باید قرنطینه خانگی شوم. هر وقت برای کنترل بیماری ام به پزشک مراجعه می کردم می دیدم برخی افراد مبتلا یا مشکوک به این بیماری خیلی رعایت نمی کردند، به همین دلیل است که این همه تاکید می کنند فاصله اجتماعی را رعایت و از ترددهای بیهوده در شهر خودداری کنیم.
او با بیان این که هر روز از 4030 با من تماس می گرفتند و فقط وضعیت بیماری ام را می پرسیدند، ادامه می دهد: بیمارانی که در منزل شان قرنطینه می شوند باید بیشتر مورد حمایت و توجه قرار گیرند نه این که برای انجام تزریقات در به در دنبال پرستار باشند.
او که یک ماه از ابتلایش به کرونا می گذرد، می گوید: هنوز هم در قرنطینه هستم و از ترس این که دوباره به این بیماری مبتلا شوم یا ناقل باشم در جامعه حضور نمی یابم در حالی که پزشک معالجم می گوید دیگر خطر رفع شده است.
او خاطرنشان می کند: با این که همیشه بهداشت فردی را رعایت می کردم و در ایام ابتلا به کرونا خیلی مراقب بودم اما نمی دانم چگونه این ویروس وارد بدنم شد؟
کرونا در خانواده 4 و 6 نفره
شهروندی دیگر که پرستار بیمارستان امام حسن(ع) است و در ایام نوروز خود و خانواده 4 نفره اش به بیماری کرونا مبتلا شده بودند، درباره روزهای سختی که بر آن ها گذشت می گوید: روز اول تب و لرز داشتم و 2، 3 روز سرفه هایم شدیدتر شد و دچار تنگی نفس شدم و زمانی که از ریه هایم عکس گرفتند مشخص شد کروناویروس ریه ام را درگیر کرده است.
او با بیان این که همسرم نیز به این بیماری مبتلا و در بیمارستان بستری شد و من در منزل قرنطینه شدم، ادامه می دهد: در روز هفتم بیماری، تنگی نفس ام شدیدتر و در بیمارستان بستری شدم و از سوی دیگر 2 فرزند 15 و 19 ساله ام مبتلا شدند و در قرنطینه خانگی بودند.
او می گوید: با توجه به این که من و همسرم در بیمارستان بستری بودیم و فرزندانم بیمار و تنها در منزل بودند فشار زیادی دیدیم زیرا از یک طرف باید درد را تحمل می کردیم و از سوی دیگر نگران فرزندان مان بودیم.
او اضافه می کند: از طریق تماس تصویری جویای احوال شان بودیم و پزشک آن ها را از همین طریق کنترل می کرد ضمن این که خانواده ام غذا و وسایل مورد نیاز فرزندانم را تهیه می کردند و پشت در به آن ها تحویل می دادند.او 10 روز و همسرش 12 روز در بیمارستان بستری بودند و به گفته خودش اگرچه حدود یک ماه از بیماری شان گذشته است اما هنوز به طور کامل بهبود نیافته اند و اثرات این بیماری آن ها را آزار می دهد.
یک بانوی میان سال نیز از ابتلای خانواده 6 نفره اش به کرونا و مکافات و استرس هایی که داشتند، می گوید؛ روزهایی که هر یک به نوبت پرستار بقیه می شد تا دوران قرنطینه خانگی تمام شود.
او که معتقد است این ویروس را نوه نوجوانش به آن ها منتقل کرده است، تصریح می کند: وقتی بیرون می روم و جوانان و نوجوانان را می بینم که بدون رعایت کردن توصیه ها در کنار دوستان خود نشسته اند و در حال گپ زدن هستند عصبانی می شوم زیرا آن ها می توانند ندانسته قاتلی به نام کرونا را به منزل ببرند و بزرگ ترهای خود را بر اثر این ندانم کاری از دست بدهند.
انگ زنی
در این میان شهروندی که ماه قبل، بیماری کرونا را پشت سر گذاشته است، به انگ این بیماری از سوی برخی افراد اشاره می کند و آن را نوعی توهین می داند و می گوید: با توجه به این که در یک مجتمع زندگی می کنم و یکی از همسایه ها متوجه بیماری من شده بود، به بقیه همسایه ها نیز خبر داده بود و همه آن ها از سایه من و اعضای خانواده ام می ترسیدند و حتی فرزند یکی از آن ها به پسرم گفته بود مادرم می گوید شما کرونایی هستید و نباید به محوطه بیایید.او با بغض می افزاید: از شما رسانه ها خواهش می کنم به مردم بگویید این بیماری خطرناک و به شدت مسری است اما نباید فرد و خانواده ای را که به آن مبتلا شده اند این گونه تحت فشار روانی قرار دهند.
نیاز به مشاوره
ترس و وحشتی که بیماری کرونا به همراه دارد و ناراحتی های این چنینی که برخی مبتلایان با آن مواجه می شوند، آن ها را دچار بیماری های روحی و روانی می کند. به طوری که به گفته یک پزشک اعصاب و روان بعد از عید تعداد قابل توجهی از مراجعه کنندگان به مطب او افرادی هستند که این بیماری را گذرانده و حالا دچار وسواس یا استرس ناشی از آن شده اند.
او که به ذکر نام خود در این گزارش تمایلی ندارد، اضافه می کند: بیماران نباید نگران این وضعیت باشند زیرا بیشتر این مشکلات بعد از گذشت چند ماه برطرف می شود و در این میان عکس العمل های نامناسب افراد نگرانی آن ها را تشدید و به نوعی حال آن ها را خراب می کند.از نظر او این روزها که بیش از هر چیز دیگری بحث کرونا ویروس مطرح است، مشاوره های پس از کرونا باید به شکل رایگان باشد و به طور مستمر به مبتلایان ارائه شود تا بیماران در همان مراحل اولیه درمان شوند و به مصرف دارو نیاز پیدا نکنند.