پلان هایی از سختی و حس و حال تهیه کننده یک سریال شبانه
تعداد بازدید : 126
تجربه سریال سازی در جزیره
مریم ضیغمی- «سعید بشیری» تحصیل کرده رشته سینما و از سال 1373 عضو خانه سینماست. معروف ترین و شاخص ترین برنامه او «دو قدم مانده به صبح» با اجرا و صدای دلنشین محمد صالح علاست که طراحی، کارگردانی و تهیه کنندگی آن را بر عهده داشت. برنامه هایی همچون «دور میز شب»، «هنرخانه»، «سفید»، «رویای خاک» و «شهری که دوستش می داشتیم» دیگر آثار تهیه شده توسط بشیری است. او می گوید سال ها خبرنگار بوده و آن روزها دوران شکوفایی و فضای خاص کاری برایش بود. شبکه اول سیما مدتی است سریال شبانه «به رنگ خاک» را روانه آنتن کرده است؛ سریالی که با دیگر آثار تلویزیونی متفاوت است و جزایر خلیج فارس را به تصویر کشیده و از فضای آپارتمانی دور است. با «سعید بشیری» تهیه کننده این سریال گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
چه خوب که از فضای آپارتمانی و شهری دور شدید و تصمیم گرفتید «به رنگ خاک» را با حال و هوای بومی بسازید.
ایده گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما بود و از سوی مدیریت وقت به من پیشنهاد داده شد. انصافاً نمی دانستم این قدر کار سختی است. جذابیت موضوع آن قدر زیاد بود که می دانستم کاری نیست که هدر برود. نمایش این همه فضای غریب و زیبا و از آن سو فرهنگ، آیین ها و نوع پوشش مناطق خلیج فارس وسوسه کننده بود که سر ذوق بیایم و اثر را بسازم.
این جذابیت هایی که اشاره کردید موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی بود؟
بخت با من یار بود که برای اولین بار سازمان تصمیم گرفت در خصوص جزایر خلیج فارس سریال بسازد و من تهیه کننده اش باشم. البته انگیزه و حس ملی هم بود و دوست داشتم در این فضا سریالی بسازم. ضمن این که بخشی از هموطنان مان در این جزایر زندگی می کنند و این مناطق شرایط خاص جغرافیایی، زیستی و بومی دارد و زندگی در جزیره تجربه عجیبی است.
آن طور که معلوم است ساخت اثر در خارج از پایتخت دشواری هایی برای تان داشت.
سفر به جزیره ای مثل هرمز محدودیت رفت و آمد دارد. تولید ما خیلی دردسر ساز بود. عوامل را آفیش می کردیم و از تهران به بندرعباس می آمدند اما دریا توفانی می شد و نمی توانستند با کشتی به هرمز بیایند. یکی از عوامل 8، 9 شب حالش بد شد و چند ساعت زیر دستگاه احیا بود اما هیچ وسیله ای نبود که او را به تهران منتقل کنیم. ما وقتی تیم 50 تا 70 نفره ای را به منطقه ای می بریم باید بدانیم آن منطقه حداقل امکانات یا لااقل یک هتل دارد در حالی که هنگامی که ما کار می کردیم حدود 18 منزل اجاره کردیم. نبود امکانات کافی یکی از مشکلات بود. مشکلاتی همچون گرمای شدید داشتیم و توانستیم تا اوایل خرداد کار کنیم و گرمای هوا روی دوربین و حتی گریم بازیگران تاثیر می گذاشت. «به رنگ خاک» پروژه دشواری بود اما شکر خدا سریال روی آنتن است و مردم هم یک اثر نمایشی را شاهد هستند و هم از زیبایی های جزایر خلیج فارس لذت می برند.
شرایط پیش تولید، تولید و پس از تولید سخت و طولانی داشتید. از بهمن سال ۹۶ از جزیره هنگام آغاز شد و در اسفند سال ۹۷ در روستای تاریخی لافت در جزیره قشم به پایان رسید؛ چرا پرسه تولید طولانی شد؟
یادم است اولین جلسه بررسی فیلم نامه سریال 10 اردیبهشت 96 بود و ماپیش تولید را شهریور 96 و فیلم برداری را 18 بهمن آغاز کردیم؛ یعنی چیزی حدود 2 سال و نیم درگیر پروژه «به رنگ خاک» بودیم.
چرا بازیگران با لهجه مردم آن جا حرف نزدند؟
یادتان باشد شما وقتی سریالی را تولید می کنید زبان هر منطقه ای برای مردم خود آن منطقه آشناست و درک و فهم این زبان برای بخش اعظمی از مردم ساده نیست. بخشی هم به حوزه نمایش برمی گردد. شما وقتی درباره سریال حرف می زنید یعنی دارید درباره تولید انبوه حرف می زنید. وقتی از سریالی که در جزایر خلیج فارس در شرایط سخت و خاص ساخته شده حرف می زنید آن تولید انبوه در ساخت مضاعف می شود. ما خیلی بازیگر در سریال داریم و این تعداد بازیگر را از تهران بردیم و هماهنگ کردن و آموزش زبان و گویش به آن ها یک پروسه طولانی را می طلبید.
چطور به این تیم از بازیگران بومی در کنار بازیگران حرفه ای رسیدید؟
در منطقه هرمزگان فعال ترین و پرکارترین هنرمندان تئاتری کشور حضور دارند یعنی میزان هنرمندان تئاتر به خصوص موسیقی در استان هرمزگان خیلی زیاد است و ما هم با توجه به سیاست سازمان و اشتیاق خودمان از هنرمندان این منطقه استفاده کردیم. جا دارد یادی کنم از «مهرداد میرکوهی» که در دو قسمت بازی کرد و اردیبهشت به رحمت خدا رفت.
همکاری با دو کارگردان دیگر و نوع شکلگیری این تعامل چگونه بود؟ دو دستگی پیش نیامد؟
سریال ما اگر چه نخ تسبیح داستانی در طول سریال دارد اما هر جزیره ای یکی از اپیزودهای سریال را شکل داده مثلاً ما در جزیره هرمز 9 قسمت، در جزیره لارک 6 قسمت، در هنگام 7 قسمت و در قشم و ابوموسی 12 قسمت را فیلم برداری کردیم. سال 96 اپیزودهای بخش جزیره هنگام را «محسن یوسفی» کارگردانی کرد. بعد از چند ماه تعطیلی او درگیر انجام اثر دیگری شد و بقیه سریال را «حسن لفافیان» ساخت.
اکنون که کار را می بینید این همه سختی می ارزید؟
بله، البته برخی روزهای دشواری را طی کردیم اما بازتاب ها و محصول تلاش و ذوق و شوق همکاران را که روی آنتن می بینم حس خوبی و احساس رضایت دارم.
فکر می کنم علاوه بر شرایط سختی که اشاره کردید فیلم برداری در رو و زیر آب هم به نوبه خود برای تان مشکلاتی داشت.
وقتی در دریا زندگی می کنی باید با آرامش و توفان دریا کنار بیایی و با دریا رفیق شوی. ما 20 روز به دلیل توفانی بودن نمی توانستیم به ابوموسی برویم و فیلم برداری داشته باشیم و باید صبر می کردیم. راجع به غواصی هم این گونه بود. یکی از نکات مهم برای غواصی زیر آب این است که باید کف آب شفاف باشد و ما در فاصله 10، 20 متری عمق آب برای کار می رفتیم. خیلی روزها همه چیز آماده بود و وقتی وسط دریا می رفتیم غواص می گفت زیر آب کدر است. بارها این اتفاق افتاد و حدود 2، 3 ماه برای فیلم برداری سکانس های رو و زیر آب رفتیم و نتوانستیم کاری بکنیم و کار به کندی پیش رفت. البته خاطرات خوبش برای ما ماند.
با ساخت این سریال می خواستید به مردم خونگرم این خطه ادای دین کنید؟
فکر می کنم همه ما این خطه از کشور را خیلی دوست داریم، مردمش را دوست داریم و احساس می کنیم مرزبانان دریایی کشور هستند. این سریال، ادای دینی از سوی سازمان صدا و سیماست. امیدوارم «به رنگ خاک» تصویر خوشایندی را از این مردم مهربان، خونگرم و صمیمی ارائه کرده باشد.
تهیه کننده برنامه موفق و پربیننده «دو قدم مانده به صبح» با اجرای دلنشین محمد صالح علا بودید؛ چرا آن را ادامه ندادید؟
برنامه تاثیر خود را روی بینندگانش گذاشت و بعد برنامه های مشابهش ساخته شد. ادعا نمی کنم اما تا قبل از برنامه «دو قدم مانده به صبح» تلویزیون هیچ برنامه تخصصی نداشت و خودم ایده اش را دادم و شب نقاشی، معماری، تئاتر، سینما، شعر، عکاسی، معماری و... را به صورت تخصصی روانه آنتن کردیم و ایده برنامه های دیگر که در دست تولید است از برنامه من آمده است.
از میان برنامه هایی که ساخته اید کدام یک هم به دل تان نشسته و هم مخاطب از آن استقبال کرده است؟
معتقدم «دو قدم مانده به صبح» به یک خاطره جمعی برای اهالی فرهنگ و هنر کشور تبدیل شده و همچنان بعد از گذشت این همه سال از پخش، به مناطق دورافتاده که سفر می کنم می گویند بیننده برنامه ما بودند. این برنامه خاطره ای شیرین و شروعی دلچسب برایم در برنامه سازی به عنوان تهیه کننده و کارگردان بود و امیدوارم این خاطره همچنان در ذهن دوستان بماند.