علوی
بچه است و شیطنت هایش، باید بازی کند، بدود، زمین بخورد تا از زمین بلند شدن را یاد بگیرد، شادی کند و دقیقه ای بیکار نباشد.
این ها را مادربزرگ می گفت و هر قدر بچه ها سر و صدا می کردند خم به ابرو نمی آورد و باز با روی خوش پذیرای آن ها بود. اصلاً از شیطنت بچه ها لذت می برد و می گفت کودک با بازی کردن یاد می گیرد چگونه با هم سن و سال های خودش ارتباط برقرار کند، اگر وسیله بازی اش را گرفتند چگونه آن را پس بگیرد یا اجازه بدهد با وسیله اش بازی کنند.
او همیشه می گفت بچه که بودند از صبح تا شب آن قدر بازی می کردند و میان خاک باغچه ها زمین می خوردند که مادران آن ها را با سر و صورتی عرق کرده به زور به داخل اتاق می کشاندند تا دمی استراحت کنند اما بسیاری از بچه ها اجازه بازی کردن در میان وسایل لوکس زندگی های کنونی را ندارند تا مبادا وسیله گران قیمتی به زمین بیفتد و بشکند یا دکوراسیون منزل به هم بخورد. این روزها مادران کنترل به دست هستند و هر وقت احساس کنند کودکان شان نق می زنند و از آن ها درخواست می کنند با هم بازی کنند، بدون معطلی تلویزیون را روشن و با این کار ساعت ها آن ها را سرگرم می کنند. یکی از شهروندان بجنوردی با اشاره به شیوه های تربیتی در زمان قدیم اظهارمی کند: در زمان قدیم بچه ها مانند امروز تک فرزند نبودند تا همه توجه پدر و مادر به آن ها باشد، والدین به دلیل آن که تعداد زیادی فرزند داشتند، فرصت رسیدگی و توجه به همه را نداشتند و همین امر سبب می شد بچه ها مستقل بار بیایند.
«خادمی پور» می افزاید: بچه ها در زمان قدیم با هم بازی کردن، مدرسه رفتن و غذا خوردن را یاد می گرفتند و از آن جایی که برخی خانه ها در زمان قدیم کوچک بودند و تعداد افراد خانوار زیاد بود هر کدام از بچه ها در خانه گوشه ای مخصوص به خود داشتند که گاهی جای شان توسط خواهر و برادرهای دیگر اشغال می شد و برای باز پس گرفتن حق شان خودشان باید اقدام می کردند و شکایت بردن پیش پدر و مادر معنایی نداشت.
به گفته شهروندی دیگر، این شیوه فرزند پروری خواسته یا ناخواسته باعث می شد فرزندان به طور همه جانبه رشد کنند و راه های مسالمت آمیز، رفاقت ها، موفقیت ها و شکست ها را تجربه کنند.
«موسوی» ادامه می دهد: بچه ها به دلیل مشغله های کاری والدین در زمان قدیم آزاد بودند، هر چند والدین دورادور از آن ها مراقبت می کردند اما اجازه می دادند از همان سنین پایین خودشان از عهده کارهای شان برآیند به همین دلیل دختران و پسران خردسال خیلی زود برخی تجربیات زندگی را فرا می گرفتند. پسرها از سنین کودکی همکار پدر می شدند و به او در انجام کارهایش یاری می رساندند و دختران نیز در کنار مادر به کارهای خانه می پرداختند.
شهروندی دیگر با انتقاد از بسیاری از شیوه های تربیتی کنونی بیان می کند: بسیاری از پدران و مادران امروزی به دلیل تک فرزندی به موضوع هایی مانند تغذیه، پوشاک و انواع کلاس های آموزشی کودکان شان اهمیت زیادی می دهند و گمان می کنند همه تربیت در این موارد خلاصه می شود در حالی که برخی از آن ها به دلیل علاقه بیش از حد به فرزندان شان شیوه های تربیتی نادرستی را در پی گرفته اند که به جای کمک کردن به فرزندان شان آن ها را در مسیر دور کردن و طرد شدن از اجتماع قرار می دهند. «کاشانی» می گوید: برخی مادران را دیده ام با این که فرزندان شان بزرگ هستند اما خودشان به دهان آن ها غذا و کارهای شان را انجام می دهند و حتی برخی پا را فراتر می گذارند و به جای آن ها گاهی مشق هم می نویسند تا مبادا روز بعد با جریمه معلم رو به رو شوند.
وی ادامه می دهد: والدین با این کارها باعث می شوند کودکان شان زمانی که بزرگ می شوند نتوانند روی پای خود بایستند و مستقل باشند. وی بیان می کند: کودکان امروزی در خانه ها و آپارتمان ها محصور و به جای بازی های دسته جمعی، گروهی و در دل طبیعت، در اتاق های شیک و مدرن خود حبس هستند و والدین با دادن وسایلی مانند تبلت، گوشی تلفن همراه و بازی های رایانه ای گمان می کنند بهترین امکانات را در اختیارشان قرار داده اند.
یکی دیگر از شهروندان هم که فرزندش به مدرسه می رود، بیان می کند: برخی ها ژست مادران فداکار را به خود می گیرند و مدام از شیوه های تربیتی نوین و وقت گذاشتن برای فرزندان شان صحبت می کنند در حالی که وقتی در کارهای شان دقیق می شویم می بینیم وقت چندانی نمی گذارند و حتی به تغذیه فرزندان شان توجه نمی کنند و به آن ها غذاهای آماده و فست فود می دهند.
به گفته یک روان شناس، بچه ها با روش های تربیتی درست اصول انسانی و تربیتی را یاد می گیرند و والدین در این زمینه الگوی خوبی برای شان هستند و به طور دقیق حرکت های آن ها را زیر نظر می گیرند.
«کاظمی» ادامه می دهد: متاسفانه امروزه گاهی تلویزیون، تبلت، فیلم ها و کارتونهای خشن جای تربیت والدین را می گیرد و از آن جایی که بیشتر والدین امروزی شاغل هستند و فرصت ندارند وقت خود را با کودکان شان بگذرانند، این وظیفه مهم را به پرستار کودک می سپارند یا سعی می کنند اوقات آن ها را با برنامه های تلویزیونی و بازی های رایانه ای پر کنند.
وی خاطرنشان می کند: والدین باید به فرزندان شان اجازه دهند چیزهای مختلفی را تجربه کنند، گاهی شکست بخورند و حمایت نشوند تا خودشان بتوانند راه های درست زندگی کردن را یاد بگیرند. بهتر است توقع خود را کم کنید و پیشرفت های کوچک را در نظر بگیرید. وی به خانواده های سختگیر هم پیشنهاد می کند: توقع ها و انتظارهای زیادی از کودکان تان نداشته باشید، از تحسین کردن به موقع آن ها غافل نشوید و در مقابل کارهای بد به جای تنبیه های بدنی و سخت، رفتار اشتباه آن ها را نادیده بگیرید و سعی کنید در مقابل انجام کار اشتباه، یک امتیاز از آن ها بگیرید و تا زمان اصلاح رفتارشان اجازه ندهید کاری را که دوست دارند انجام دهند. وی به هماهنگ بودن پدر و مادر در تربیت کودک اشاره می کند و آن را مهم ترین امر در تربیت می داند.