معلولان منتظر نسخه درمان بهزیستی در انتظار اعتبار
اسدی
معلولان بخشی از جامعه هستند، آن هایی که نیازمند حمایت و کمک های خاص و ویژه هستند و برای درمان دردهای شان دارویی جز قرص و شربت می خواهند، معلولان استان، همان هایی که مشقت های زندگی با محدودیت را خوب بلدند و می دانند که گاهی هیچ حامی برای پیش رفتن وجود ندارد، حرف های تلخی دارند، حرف های گفته و ناگفته ای که گاهی از درد درون سینه بیرون می آید و روی سفره گلایه ریخته می شود. حرف های شان مثل دردهای شان ناتمام است، ساعت ها هم که شنونده مشکلات شان باشی باز کوهی از مسائل وجود دارد که از دهان شان بیرون نیامده است، هر کدام برای مرهم دردهای شان خواسته ای دارند؛ خواسته ای که شاید برای من و تو چیزی نباشد و بتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم، البته نسخه ای برای دردهای شان وجود دارد، اداره کل بهزیستی خراسان شمالی، مطب دردهای ناگفته آن هاست اما به اذعان مسئولان این دستگاه، نسخه ارائه شده از سوی آن ها گران تمام می شود و کمبود اعتبار، پیچیدن نسخه درمان را سخت کرده است. اما این به این معنا نیست که هیچ اقدامی انجام نشده یا نمی شود، با همه مصایب اداره کل بهزیستی استان در جاده پرفراز و نشیب کمک به توان جویان پیش می رود.
مستمری ناچیز
مستمری ناچیز و مسائل مالی یکی از بزرگ ترین دغدغه های توان جویانی است که محدودیت های جسمی آن ها مانع کسب و کارشان شده، این دغدغه گلایه یکی از معلولان استان است، او از معلولان اعصاب و روان است، خواسته اش این است که نامی از او برده نشود تا مبادا همین خدمات ناچیز هم قطع شود و به قول معروف او بماند و حوضش. او می گوید: «مستمری بگیر بهزیستی هستم و ماهانه 53 هزار تومان از این نهاد دریافت می کنم، اما هم شما می دانید و هم من که این مبلغ کرایه رفت و آمد من نیز نمی شود، در گلستان شهر زندگی می کنم و هزینه رفت و آمد به این شهرک بالاست. مشکل من و بسیاری از مددجویان بهزیستی مسائل مالی است، این مسئله از کجا نشأت گرفته، خود داستان مفصلی است، هیچ کارفرمایی، چه دولتی و چه خصوصی، تمایلی به دادن شغل و کار به ما ندارد، چون به ما با دید معلول و دارای محدودیت نگاه می کنند، این بیکاری ها و مستمری های ناچیز زندگی و معیشت ما را تحت الشعاع قرار داده و توان زندگی خوب و راحت را از ما گرفته است». می گوید ساکن پروژه مسکن معلولان است و باید ماهانه 500 هزار تومان قسط بدهد و این در حالی است که نمی تواند به راحتی حتی لقمه ای نان فراهم کند. روی سخنش با استانداری است و درخواستش نیز از استاندار است: «نامه نگاری هایی با استانداری انجام داده ایم، امیدوارم استانداری اقدامی انجام دهد تا ما بتوانیم راحت تر اقساط مان را پرداخت کنیم».
تجهیزات توان بخشی نیست
«ابراهیمی» مادر یکی از معلولان جسمی، حرکتی در استان است، او دختری 13 ساله و ویلچرنشین دارد، به گفته او، تامین تجهیزات توان بخشی برای این خانواده ها گران تمام می شود و متاسفانه نمی توان حمایت های کافی از بهزیستی گرفت چون هم تعداد افراد تحت پوشش زیاد است و هم اعتبارات کم. «ابتدای سال گذشته به دلیل این که ویلچر دخترم شکسته بود، درخواست ویلچر جدید داده بودم، اما گفته می شد ویلچری در انبار بهزیستی نیست و این گونه یک سال از ویلچری استفاده می کردیم که حادثه آفرین بود، یک سال تحمل کردیم تا بالاخره انبار تجهیز شد و توانستیم ویلچر مورد نظر را دریافت کنیم. واقعیت این است که دولت توجه چندانی به نیازهای معلولان ندارد، ما توقع چندانی از بهزیستی نداریم چون این دستگاه مجری برنامه های دولت درباره معلولان است، روی سخن ما با دولت و مسئولان آن است که خدمات را کاسته اند و هزینه های اضافه شده را جبران نمی کنند». همان قدر که گلایه دارد از توجه برخی مسئولان بهزیستی رضایت دارد، آن هایی که اگر چه بودجه ای برای کمک ندارند اما نگاه مهربانی دارند و می دانند که زندگی بدون پا سختی های خودش را دارد.
این مادر ادامه می دهد: به تازگی مجبور شده ایم برای دخترم ویلچر مسافرتی تهیه کنیم تا راحت تر سفر کنیم، ویلچری که شاید بیش از 500 هزار تومان قیمت نداشت ناگهان قیمت اش به 2 میلیون تومان رسید و در کمال ناباوری در بازار هم نایاب شد و آن قدر پیگیری کردیم تا توانستیم از تهران ویلچری گران و با کیفیت نه چندان خوب تهیه کنیم.
عبور مقدور نیست
چشمانت که به روی دنیای رنگی بسته باشد، مشکلاتت نیز سیاه می شود، پر از رنگ هم که باشی، گاهی صفحه زندگی ات خاکستری می شود. روشن دلان بخشی از جامعه معلولان استان هستند، آن هایی که می خواهند راه شان باز شود، حتی اگر دست شان گرفته نشود. «سمیه رضایی» از نابینایان استان است، فعالیت قابل تقدیری در استان دارد تا شاید گرهی از مشکلات این جامعه باز کند، فوق لیسانس مدیریت دولتی است و مدرک دانشگاهی اش مهر سختی های بی شماری دارد، اما او هم بیکار و در جست و جوی کار است، تلفنی با او هم صحبت می شوم، او نیز همچون مادری که کودکی معلول دارد از هزینه های بالای تجهیزات گلایه دارد، او می گوید: قیمت ها بسیار بالا رفته و کیفیت ها بسیار پایین آمده است، نمونه اش لوح و قلمی که ما استفاده می کنیم، لوح ها آن قدر سفت هستند که برای نوشتن باید فشار مضاعفی به دست وارد شود که این امر خود موجب آسیب رسیدن به نابینایان می شود». به گفته او، این مشکل موجب شده در دوران تحصیل اش حتی یک خط هم نت برداری نکند و مسیر تحصیل را بدون یادداشت نکات درسی طی کند.
ماشین «پرکینز» اسبابی برای نوشتن نابینایان است، وسیله ای قابل حمل اما سنگین که گویی خود گاهی تبدیل به ماشین مرگ می شود زیرا «رضایی» روایت می کند که این ماشین روزی موجب مرگ یک نابینا شده است... .
وی گلایه آشنایی دارد، گلایه ای که تمام معلولان جسمی، حرکتی آن را فریاد می زنند اما گویا شنونده ای نیست. مناسب سازی نشدن شهر برای معلولان همان گلایه آشناست. راست هم می گوید نه پیاده روها به خوبی برای معلولان مناسب سازی شده و نه کسی از آن ها می تواند از خدمات عمومی همچون حمل و نقل استفاده کند، انجام کار اداری و بانکی هم که خود شبیه صعود به اورست است برای آنانی که پایی برای رفتن ندارند و چشمی برای دیدن.
اشتغال هم که نیست و در روزگاری که جوانان تحصیل کرده رنج بیکاری را تحمل می کنند شاید انتظار عجیبی باشد اگر بخواهیم دولت آستین همت بالا بزند و فکری برای معلولان بیکار بکند البته طبق قانون حمایت از معلولان، آن ها سهمی از استخدامی های دولتی دارند و این سهم هیچ گاه به آن ها نمی رسد چون دستگاه ها رغبتی برای اجرای این قانون ندارند. شاید همین مشکلات باعث شده «سمیه رضایی» بگوید «اشتغال تعطیل شده است».
او از پیگیری هایش برای کار هم می گوید، از مراجعاتش به اداره بهزیستی شهرستان بجنورد و اداره کل تعاون خراسان شمالی که حاصلی جز ناامیدی و شنیدن سخنان تلخ نداشته است. او از وعده ها و مصوبات استانداری خراسان شمالی هم می گوید؛ مصوباتی که هنوز نتیجه ای نداشته است و حاصل تمام تماس هایش با مسئولان مرتبط در استانداری سکوت است و دیگر هیچ.
وضعیت نامناسب اعتبارات
مدیرکل بهزیستی خراسان شمالی نیز اگر چه به دلیل مشغله کاری و رفتن به ماموریت، اطلاعات کمی در اختیارمان می گذارد اما قول می دهد که در روزهای آتی جزئیات بیشتری را در اختیارمان قرار دهد. «قربانی» نیز حرف هایی دارد، حرف هایی که راوی وضعیت نامناسب اعتبارات این دستگاه است. او می گوید: 42 هزار خانواده و بیش از 10 هزار معلول در استان تحت پوشش بهزیستی خراسان شمالی هستند با این حال وضعیت اعتباری این دستگاه اصلاً خوب نیست و به هیچ عنوان این مبالغ با نیاز این اداره و معلولان همخوانی ندارد، امسال نیز اعتباراتی ابلاغ شده که از بخش ملی آن قسمتی تخصیص داده شده است.
بنا به گفته این مسئول، قیمت تمام شده تجهیزات توان بخشی نیز افزایش سرسام آوری داشته و حداقل 3 برابر شده است از این رو این دستگاه نیز با کمبود تجهیزات توان بخشی رو به روست؛ تجهیزاتی همچون ویلچر، پوشک بیماران و تجهیزات مورد نیاز بیماران قطع نخاع.
وی البته از توزیع تسهیلات 10 میلیون تومانی بلاعوض ساخت مسکن در بین مددجویان می گوید که انجام شده و همچنان پرداخت می شود، ارائه تسهیلات اشتغال نیز بخش دیگری از عملکرد این دستگاه است که به گفته «قربانی» این تسهیلات با نرخ سود 4 درصد و 5 ساله به مبلغ 50 میلیون تومان به مددجویان پرداخت می شود، البته او یادآوری می کند که از تسهیلات ابلاغی به استان هنوز رقمی تخصیص داده نشده است و احتمالاً با رسیدن اعتبارات توزیع آن از مرداد امسال آغاز می شود.مجموع اعتبارات اشتغال این دستگاه 22 میلیارد و 700 میلیون تومان است که آقای مدیرکل آن را اعلام می کند و ادامه می دهد:جلسه ای با بانک های عامل داریم تا این تسهیلات به محض تخصیص پرداخت شود.