همراه با 3 دهه بازیگری «سیاوش چراغی پور»
تعداد بازدید : 247
حق بازیگران پیش کسوت خانه نشینی نیست
مریم ضیغمی- در نخستین روز بهار سال 1342 در قصر شیرین به دنیا آمد. نوجوانی بیش نبود که مانند برخی هم نسلان خود به حرفه بازیگری عشق می ورزید به همین دلیل از قصر شیرین تا کرمانشاه و تهران برای رسیدن به این جایگاه در بازیگری خیلی سختی ها را متحمل شد. «سیاوش چراغی پور» به گونه ای با جان و دل به نقش هایش در آثار مختلف جان می بخشید که کارگردان های مطرح به این بازیگر اعتماد می کردند و به او نقش می سپردند. در این گفت و گو سراغ این بازیگر حرفه ای و بااخلاق رفتیم تا از 3 دهه بازیگری او بیشتر بدانیم.
خیلی از همکاران تان به دلیل نبود کار، خانه نشین شده اند اما خدا را شکر، شما پرکار هستید.
بله، من هم خدا را شاکرم و دعا می کنم روزی برسد که هیچ کدام از همکارانم از بیکاری گلایه نکنند و پیش کسوتان و بزرگان این حرفه سر کار بروند. حق آن ها نیست که خانه نشین شوند و باید آن ها را روی صحنه تئاتر، در قاب تلویزیون یا روی پرده سینما ببینیم. ما هرچه داریم و هنر ایران هر چه دارد از این بزرگان بوده و اکنون حیف است به خاطر این شرایط مظلوم بمانند و در گوشه خانه شان زانوی غم بغل بگیرند.
فکر کنم از زمان ورودتان به حرفه بازیگری بیش از سه دهه گذشته است.
بله، نوجوان بودم که بازیگری را شروع کردم. حدود 31 سال است که به طور حرفه ای در سینما، تئاتر و تلویزیون بازی می کنم و یک جورهایی در این حرفه پیر شده ام.
چه انگیزه ای سبب شد در نوجوانی در کلاس های بازیگری شرکت کنید؟
به دلیل علاقه ام در نوجوانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان قصر شیرین تئاتر کار می کردم. اولین معلم بازیگری من «منصور خلج» بود. کانون نقطه عطف بزرگی برایم بود و بیشتر شیفته تئاتر شدم و آقای خلج روی من تاثیر مثبتی گذاشت و مرا به شکل علمی با تئاتر آشنا کرد. به دلیل جنگ ایران و عراق مجبور به کوچ از قصر شیرین به کرمانشاه شدیم. آن جا در دوران دبیرستان تئاتر کار کردم، سپس به تهران آمدم. با انقلاب فرهنگی دانشگاه ها تعطیل شدند و آرام آرام کلاس های بازیگری را پیدا کردم و در کلاس های آقای اسکویی به شکل حرفه ای آموزش دیدم.
وقتی از کرمانشاه به تهران کوچ کردید چگونه زندگی خود را می گذراندید؟
برای گذراندن زندگی مجبور شدم کارگری کنم تا بتوانم لقمه نانی در آورم و اجاره خانه بدهم، همچنین شهریه کلاس های بازیگری را بپردازم و بتوانم با مبلغی از درآمدم برای تماشای تئاتر و فیلم بروم.
کارنامه قابل دفاعی دارید و با بزرگان این حرفه، از رسول صدرعاملی گرفته تا کمال تبریزی، همکاری کرده اید. برای انتخاب نقشهای تان چه رویهای را دنبال میکنید؟
انتخاب نقش هایم به دلایل مختلفی بستگی دارد. گروه کارگردانی، نویسنده، متن و خود نقش برایم تعیین کننده هستند و می توانند در پیشبرد یک اثر سهم داشته باشند. وقتی یک متن خوب داشته باشی اما کارگردان، نویسنده یا بازیگران نقش مقابل خوبی نداشته باشی اتفاق خوبی برایت نمی افتد. مجموع این عوامل می تواند تاثیر درستی بگذارد. خدا را شکر می کنم که بخش عمده انتخاب هایم برآیند مثبتی بودند.
هنگام ورود به سینما و بازی مقابل دوربین صدرعاملی برای فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» چگونه معرفی شدید؟
«حبیب رضایی» مسئول انتخاب بازیگران فیلم بود و او مرا معرفی کرد. به یاد دارم که در چند سکانس بازی کردم و آقای صدرعاملی گفت خنده هایت را خیلی دوست دارم. به عنوان نخستین تجربه سینمایی نقش ماموری را بازی کردم که در تمام ورودهای «ترانه» به زندان برای ملاقات با پدرش حضور داشت و خیلی سکانس های جذابی بود. متاسفانه به دلایل مختلفی همچون زیاد بودن زمان کار و تدوین بی رحمانه چند سکانس از بازی ام حذف شد اما برایم بازی در فیلم مهم بود.
به یاد دارید با چه نقشی و در چه اثری به شهرت رسیدید؟
در سینما مردم «ورود آقایان ممنوع» و در تلویزیون نیز سریال «لیسانسه ها»ی مرا دوست داشتند و معروف شدم.
بازی در کدام نقش ها بیشتر به دل تان نشسته است؟
سوال سختی می پرسید. در همه نقش هایم با جان و دل بازی کردم. مثلاً بازی ام در «ماهی و گربه»، «ورود آقایان ممنوع» و «همیشه پای یک زن در میان است» به دلم نشسته است. البته خیلی آثار دیگر هم بوده و من با کارگردان های بسیاری کار کرده ام؛ با محمدحسین لطیفی «سفر سبز» و «نردبان آسمان» را کار کردم و در سریال «حلقه سبز» با ابراهیم حاتمی کیا همکاری داشتم. خوشحالم که همه کاراکترهایی که بازی کردم یک دست نبودند و نقش ها تفاوت داشتند و در همه کارها با عشق بازی کردم. از دل و جانم مایه گذاشتم و کار کردم و کارهایم را دوست دارم و انتخاب چند اثر از میان شان برایم سخت است.
به هر حال به دلایل مختلفی بعضی از بازی هایم بیشتر درخشیده و دیده شده است. در فیلم «چشم» جمیل رستمی بازی داشتم که فیلم و نقشم خیلی خوب بود اما به دلایل مختلفی دیده نشد ولی این ها از ارزش های نقشم کم نمی کند.
علاقهمند هستید چه شخصیت هایی را بازی کنید که تاکنون بازی نکرده اید؟
نقش های بازی نکرده برایم چه در سینما و چه در تلویزیون زیاد است. تا حالا کاراکتر دیوانه را بازی نکرده ام و می تواند برایم چالش برانگیز باشد تا بتوانم روی آن شخصیت کار کنم یا دوست دارم نقش کارتن خواب ها را بازی کنم. دلم می خواهد نقش ها و کاراکترهایی که بازی می کنم متفاوت باشند و نقش های منفی، مثبت و خاکستری بهانه های من برای بازی کردن هستند که امیدوارم این موقعیت پیش بیاید.
اهل سفر رفتن، مطالعه کتاب و موسیقی و ورزش هستید؟
صد در صد فیلم می بینم و مطالعه را خیلی دوست دارم. به دلیل حرفه ام گاهی اوقات نرمش می کنم و گاهی هم ورزش و یک وقت هایی هم پیاده روی و همه این ها بستگی به میزان کارم دارد.
با وجود سختی های حرفه بازیگری، دخترتان «خورشید»، راه شما را در این عرصه درپیش گرفت؛ چرا مانع ورودش به این حرفه نشدید؟
تلاش خودم را کردم که وارد این حرفه نشود اما خودش آگاه است و کارش را تعیین می کند. من به عنوان پدر سهمی دارم و او را راهنمایی می کنم. رشته دانشگاهی اش بازی در تئاتر و علاقه مند است و من هم از این به بعد به او کمک می کنم. در منزل در انتخاب فیلم نامه ها و نقش ها با هم مشورت می کنیم.