در گفت و گو با هنرمند برجسته بجنوردی مطرح شد:
تعداد بازدید : 244
نفس های آخر اقتصاد هنر خوشنویسی
نویسنده : مرتضوی
سال ها در عرصه خوشنویسی فعالیت کرد و از محضر استادانی همچون «امیرخانی» و «شیرازی» بهره جست و موفق به دریافت درجه ممتازی از انجمن خوشنویسان ایران شد.
«هادی روشن ضمیر» فعالیت هایش را در زمینه خوشنویسی محدود نکرد و پا در عرصه نقاشیخط و حجم گذاشت.
برپایی بیش از 70 نمایشگاه انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور، مدیریت گالری ساربان، شرکت در نمایشگاهی از آثار خوشنویسی و منبت کاری ایرانی در مسکو و حضور در نمایشگاه بین المللی در جاکارتای اندونزی و قطر از جمله فعالیت های این هنرمند بجنوردی است. گفت و گوی ما را با این هنرمند جوان بجنوردی می خوانید.
به عنوان هنرمندی که سال ها در عرصه خوشنویسی فعالیت کرده، وضعیت این هنر را چگونه می بینید؟
خوشنویسی دو بخش هنری و کاربردی دارد و ما سال ها به بخش های کاربردی این هنر پرداختیم و کمتر درگیر فضای هنری خوشنویسی شدیم در حالی که در کشوری مانند ترکیه با وجود تغییر رسم الخط این کشور آن قدر ریشه های هنری خوشنویسی قوی است که در اتفاقات بین المللی در خط ثلث در رده اول قرار می گیرد. شاید دلیل این که نقاشی خط بین خوشنویسان سنتی نویس رونق پیدا کرده و اکثراً به آن می پردازند، رویکرد اقتصادی و در واقع نیاز بازار است.
با این اوصاف هنرمندی که صرفاً به هنرخوشنویسی می پردازد، بازاری ندارد؟
رویکرد بازار، مجموعه داران و خریداران به فضای سنتی خوشنویسی، معطوف می شود به چند اسم از استادان پیش کسوت و از آن رده که خارج می شویم و یک پله پایین تر می آییم خوشنویسان سنتی در تهران هم بازاری ندارند.
درواقع تصورم این است که اقتصاد هنر در فضای سنتی خوشنویسی به پایان رسیده است و اگر مجموعه داری سراغ استاد امیرخانی و دیگر هنرمندان می رود به لحاظ این است که این افراد، برند این مجموعه هستند.
فکر می کنید هنرمندانی که به جنبه اقتصاد هنر توجه دارند باید به سمت نقاشی خط بروند؟
این مقوله در 10، 15سال پیش مصداق داشت اما باید گفت که در شرایط امروز بازار نقاشی خط اشباع شده است. خط به یک اتفاق جدید نیاز دارد زیرا معتقدم خوشنویسی به لحاظ هندسه، فضا و فرم به اندازه ای قابلیت دارد که فقط کافی است یک ذهن خلاق داشته باشی تا بتوانی از این فرم و خط جدا از بوم و کاغذ بهره بگیری و هنوز می توان استفاده های بسیاری از این هنر در المان ها و فضاهای شهری کرد تا خط فرم مجسمه داشته باشد.
گفتید مقوله اقتصاد هنر در حوزه خوشنویسی سنتی به پایان رسیده آیا این مقوله مختص به بازار ایران است؟
خوشنویسان بازار کشورهای خلیج فارس را اشباع کردند و از آن جایی که نگاه ما به این هنر کاربردی بوده نه هنری، مخاطب خارج از ایران به تمام جزئیات توجه دارد.
این مقوله روی اقتصاد این هنر اثر گذاشته و از سوی دیگر به لحاظ این که کلام ما فارسی است حوزه مخاطب این هنر محدود به کشورهای فارسی زبان و کمی گسترده تر کشورهای اسلامی است اما باید گفت در دیگر کشورها به هنرمندان خود می پردازند و کمتر سراغ هنرمندان ایرانی و خارجی می روند.
در واقع باید گفت اقتصاد هنر خوشنویسی در ایران و خارج از ایران به روزهای پایانی خود رسیده است و اگر کسی به هوای ارتزاق و فضای حرفه ای امروز وارد این مقوله شود فکر نمی کنم راه به جایی ببرد.
با این اوصاف وضعیت هنر را چگونه میبینید؟
استعدادهای فوق العاده ای داریم اما بستری برای بروز استعدادها وجود ندارد. استعداد هم به تنهایی کاری از پیش نمی برد بلکه به امکانات و حمایت نیاز دارد.
از نگاه شما در نقاشی خط کدام هنر بر دیگری ارجحیت دارد؟
به اعتقاد من مبنا در این هنر، خوشنویسی است و حتی اگر بخواهیم تابلویی از نقاشی خط تولید کنیم که حروف به هم ریخته داشته و از هندسه خط دور باشد نیازمند این است که هندسه اصلی خط را بشناسیم و بعد آن را به هم بریزیم.
با توجه به فعالیت شما در عرصه حجم و آثاری که در این عرصه تولید و ارائه کردید آیا می توان شما را دنباله رو «پرویز تناولی» نامید؟
شاگرد استاد «تناولی» در حوزه مجسمه سازی بودم و نمی توان گفت که دنباله رو استاد هستم زیرا هر شاگردی نزد هر استادی که تلمذ می کند تاثیراتی می گیرد، اما فردی می تواند موفق باشد که ادبیات استاد خود را کنار بگذارد و راه خود را در پیش بگیرد.
تصور شما از نگاه مردم ایران به خط و خوشنویسی چیست؟ فکر می کنید این هنر برای مردم امروز ما جذابیت دارد؟
هیچ وقت زیبایی جذابیت خود را از دست نمی دهد و در تمامی شرایط زیبایی سرجای خودش است و ما همه علاقه مند هستیم که فرزندانمان کاری انجام دهند که زیبا باشد.
خوشنویسی در بطن زندگی مردم است و درست است که در این چند سال اتفاق های تبلیغاتی و فونت های کامپیوتری مردم را دور کرده است اما لذتی که می شود از خط برد هیچ وقت از فونت کامپیوتری نمی توان برد و این جمله مصداقی است برای خوشنویسی که «خط ایرانی به خصوص نستعلیق نوعی نقاشی ظریفی است که هیچ کس از لذت تماشای آن بی نیاز نیست».
سالانه شاهد برپایی جشنواره بینالمللی تجسمی فجر هستیم؛ جشنواره ای که به اعتقاد برخی اهالی هنر حواشی آن بسیار پرهزینه تر از برپایی آن است، سهم هنرمندان خوشنویس از این جشنواره چقدر است؟
به اعتقاد من جشنواره های بین المللی صرف بیلان کاری و هزینه کرد بودجه است درحالی که اگر در مسیر دیگری همچون استعدادیابی هزینه شود نتیجه بهتری خواهیم گرفت و به جای پرگویی در این جشنواره باید به این فضاها بپردازیم.
جشنواره های استانی چطور؟
در فضای حرفه ای هنر فضا بسیار بی رحم است و کسی که سال ها تمرین کرده است در مسابقه شرکت می کند و در نهایت 2، 3 نفر برنده می شوند. در سطوح پایین شاید جشنواره ها جواب بدهند اما در سطوح بالاتر باید سرمایه گذاری و برنامه ریزی جدی باشد تا حرفی برای یک اتفاق فرهنگی و هنری خارج از مرزها داشته باشیم.
با توجه به فعالیت های چشمگیر شما در عرصه خوشنویسی، نقاشی خط و حجم دلیل کم رنگ شدن این گونه فعالیتهای هنری در استان ها را چه می دانید؟
وقتی که در بجنورد نمایشگاهی برگزار می کنم می دانم که هیچ بازگشت اقتصادی برای من ندارد و باید متولی که حامی مالی این مقوله باشد، وجود داشته باشد و حداقل هزینه های برگزاری را تقبل کند و آن موقع اگر زمان بگذارم شاید نتیجه مثبتی دریافت شود.
زمانی که این دو کنار هم قرار نمی گیرند اشخاصی همچون من استقبال نمی کنند. ضمن این که هیچ وقت دعوتی صورت نگرفته تا حضور پیدا کنم با این وجود خوشحال می شوم که کمی به رشد همشهری های خود کمک کنم همان گونه که در چند سال پیش در برنامه کارگاهی که به همت حوزه هنری برگزار شد حضور پیدا کردم.