خاطره بازی
تعداد بازدید : 6
افسانه سلطان و شبان؛ جذاب و ماندگار
سریال هاى قدیمى به خصوص سریال هایی که در دهه های 60 و 70 از تلویزیون پخش شدند سریال هایی بودند که نوجوانان و جوانان آن دوران، خاطرات زیادی با آن ها دارند. بنابراین از این شماره قصد داریم بعضی از این سریال ها را که بیشتر از بقیه مورد استقبال قرار گرفتند براى مخاطبان صفحه سینما و تلویزیون معرفى کنیم. پس از این هفته با خاطره بازى ما همراه باشید.
سریال «افسانه سلطان و شبان» به کارگردانی داریوش فرهنگ، آهنگ سازی مرحوم بابک بیات و با بازی مهدی هاشمی (سلطان و شیرزاد شبان)، گلاب آدینه (سلطان بانو)، محمد مطیع (وزیر اعظم)، زنده یاد حسین کسبیان (تلخک)، محمدعلی کشاورز (خواب گزار اعظم)، زنده یاد احمد آقالو (کاتب)، علیرضا مجلل (مقام لشکری)، سیاوش طهمورث (مقام کوشری)، صادق هاتفی (مقام تشریفات)، جمشید لایق (مقام خزانهداری)، حسین محجوب (روستایی) و اکبر دودکار (محافظ) در سال ١٣٦٣ از تلویزیون پخش شد؛ مجموعهای ماندگار با بازیهای بسیار درخشان و قصهای شیرین که داستانش از آن جایی آغاز میشود که سلطانی، یک شب خوابی عجیب میبیند که تعبیر شومی برای آن متصور است. وزیر اعظم، سلطان بانو و خواب گزار اعظم، راهحل این مشکل را جایگزین کردن شخص دیگری به جای سلطان دانستند تا خطر بگذرد. پس همای سعادت را رها کردند و پرنده بر شانه شبان سادهدلی فرود آمد که شباهت غیر قابل تصوری به سلطان داشت. شبان را به قصر آوردند و ردای سلطانی بر او پوشاندند و سلطان را نیز در جامه شبانی به ده او فرستادند. تلخک و دوست کاتبش که متوجه تغییر رفتار سلطان شده بودند به جست و جوی حقیقت پرداختند.
آن ها که به ماهیت اصلی سلطان جدید پی برده بودند او را از اصل ماجرا باخبر و با هم نقشهای برای از بین بردن درباریان و رهایی زندانیان طرح کردند. از سوی دیگر، سلطان اصلی که عادت به زندگی روستایی نداشت در ده شیرزاد خرابکاری به بار آورد و پس از خوردن کتکی مفصل، توسط اهالی از ده رانده شد. در این میان، خواب گزار اعظم مژده آورد که آن تاریخ شوم گذشته و جان سلطان از تیرهای بلا در امان مانده است. سلطان و خواب گزار به قصر بازگشتند و کاتب به استقبالشان آمد. سلطان که از این موضوع تعجب کرد سراغ درباریان و ملازمانش را گرفت و پاسخ شنید که همگی در سیاه چاله هستند. سپس کاتب با لبخندی درهای تالار را گشود و زندانیان رها شده از بند با تیغهایی برّان به سمت سلطان حملهور شدند و کابوس سلطان به حقیقت پیوست.این جاست که قصه بازهم در هزار تویی دیگر وارد اتفاقات متفاوتی میشود که بدون تردید برای مخاطبان دهه ۶۰ تلویزیون در آن دوران، یکی از جذاب ترین ساعتها و لحظهها را رقم میزد، جذابیتهایی که بی شک یکی از آن ها موسیقی تیتراژ سریال است که آن فضا را برای مان ماندنیتر کرد.