صدیقی
«بهشت سه بعدی من، کجایی که دارم از غصه از درون ذوب می شم! مریم گلی می خوام ببینمت برگرد بیا به خونه! نعناع جان هر کجا هستی با پیروزی برگرد، چشم انتظار دیدن توام ای یار روزهای پر غصه ام!» شاید این جملات در وهله اول مبهم و عجیب باشد و عاشقانه به نظر برسد اما این ها بخشی از صحبت های یک مصرف کننده ماده توهم زایی به نام «سالویا» یا «سه بعدی» است.
این نام شاید برای بسیاری ناآشنا باشد و از عوارض آن آگاه نباشند اما برای اهالی دود نامی آشناست.
«سالویا» ماده توهم زایی است که بین مصرف کنندگان با نام های دیگری از جمله «مریم گلی»، «مریم چمنی» و «سه بعدی» از خانواده نعنایان شناخته و در زمین های خاص و مرطوب از جمله شمال کشور کشت می شود. از این ماده معمولا به شکل قرص های جویدنی، استفاده از پور آن در سیگار، دم کردن و نوشیدن مثل چای و حتی استشمام بخار ناشی از جوشیدن پودر آن استفاده می شود و به شدت توهم زاست.
در برگ و ساقه این گیاه ماده مخدر روان گردان بسیار قوی وجود دارد که اثراتی مشابه ماده های توهم زای «ال اس دی، گراس و حشیش» دارد و تنها تفاوت آن «سه بعدی» و توهمات «سالویا» یا «مریم گلی» «دیداری، شنیداری و لمسی» است که بقیه روان گردان ها توهمات دیداری و شنیداری دارند. دوز پایین شاید برای مصرف کننده لذت بخش باشد اما در دوز بالا عواقب ترسناک و غیر قابل تحمل جسمی و روانی از قبیل احساس تبدیل شدن به یک شیء، فضانوردی، سفر به مکان، سیاره و زمان نامعلوم، دیدن تصاویر زنده، خنده های کشنده و احساس تجربه زندگی شخص دیگر را به دنبال دارد.
شب های بلند پاییز از یک طرف و بیکاری از سوی دیگر دست به دست هم داده تا شب نشینی های متفاوتی را در گوشه و کنار شهر داشته باشیم. عده ای دور خانواده مشغول حرف و حدیث های روزانه شان هستند اما برخی دور از هیاهوی روزمره و مشکلات در تدارک کسب تجربه های تلخ به اصطلاح شیرین خود هستند. اغلب افراد این دورهمی های فضایی را جوان ها و نوجوان ها تشکیل می دهند.
در یکی از محله های شمالی شهر «هپروتی های 3 بعدی» بیدار هستند، قاه قاه می خندند و سکوت شب را می شکنند. آواز مریم گلی سر می دهند و نعناع، نعناع گویان بساط ماده سالویا را تدارک می بینند تا شبی را با تجربه متفاوت پشت سر بگذارند. بساط دورهمی یا همان گیاه توهم زای «سالویا» از سوی یکی از مهمانان ساکن شمال کشور فراهم شده است. شب بارانی و بسیار سرد است و با تنی چند از همراهان راهی محله مورد نظر می شویم. صدای همهمه و آوازخوانی هپروتی ها در کوچه گوش هر رهگذری را نوازش و گاهی آزار می دهد!
یکی غم یار دارد، یکی غم مریم گلی و دیگری غم شکست در فتح سیاره خیالی! هر چقدر به پاتوق دورهمی هپروتی ها نزدیک تر می شویم، صداهای نامفهوم بیشتری به گوش می رسد. یکی از راه بلدان زنگ خانه را می فشارد که بعد از چند لحظه صدای طناز «کیستی» شنیده می شود و همراهمان پاسخ می دهد: «مریم گلی ستی!» در باز می شود و تا آغوش کشیدن یکدیگر پیش می رویم که یکی از شرکت کنندگان معروف به «قارقاری» از پنجره فریاد می زند: «ایست کنین، مگه نمی دونین فضول باشی نحس همه جا هست (منظورش کروناست)». بعد از آن با خوش آمدگویی به قول خودشان فضاپیمایان ما را به بالای اتاق راهنمایی می کنند.
دوباره یکی از شرکت کنندگان طناز در دورهمی که به واسطه مصرف «مریم گلی» حال مناسبی ندارد، خطاب به ما می گوید: «خطای شکستن قرق شبانه نابخشودنی است اما چه کنیم که شما مهمان باشی هستین ما هم مهمان کش!» حضار با شنیدن این جملات از خنده برای لحظاتی دهان شان تا بنا گوش باز می شود. فضای هپروتی ها خاص است و هر کدام از شرکت کنندگان با بغل دستی شان در حال گفت و گوی بی ربط و نیش و کنایه هستند و ادب انگار به مرخصی رفته است.
همراه بغل دستی ام به ماده توهم زای «سالویا» یا همان «مریم گلی» وسط اتاق اشاره می کند که سوغاتی مهمان ساکن شمال کشور است. عده ای در حال آماده کردن بساط ماده توهم زا یا به قول خودشان سوخت فضاپیمای خود هستند تا به خیال واهی چند سیاره را تسخیر و تجربه جدیدی را به تجربه های تلخ قبلی شان اضافه کنند.
بقیه در حال پک زدن به سیگارهای آغشته به دیگر مواد مخدر هستند. اگر چه هوای بیرون سرد است اما برعکس داخل مانند تنور داغ است و در حال تهیه سوخت فضایی برای هپروتی ها هستند. ساعت روی دیوار مدام در حال تیک و تاک است و عقربه ها بی وقفه به جلو می روند و تا آماده کردن سیگارهای آغشته به پودر «سالویا» چیزی نمانده است که آواز خوانی قبل از تسخیر فضا از سوی یکی از فضانوردان شروع می شود و سایر شرکت کنندگان او را همراهی می کنند.
کاپیتان دودی ها بالحن خاص و هپروتی اش شروع به خواندن آواز «مریم گلی» می کند و بقیه جواب می دهند: بله. دوباره می گوید: «مریم گلی چرا ما رو نمی بری بالا؟» سایر هپروتی ها جواب می دهند: «چرا؟» کاپیتان می گوید: «آخه می خوام برم بهشت سه بعدی». حضار پاسخ می دهند: «مگه اون جا چه خبره؟»
سرگروه خطاب به مهمان اهل شمال کشور می گوید: «مارکوپولو برامون چی آوردی؟» این بار مهمان خاص شان پاسخ می دهد: «سالویا آوردم، مریم گلی آوردم.» ناگهان با ترکیدن یک ترقه نارنجکی آوازخوان معرکه گیر از زمین بلند و به گوشه ای پرت می شود. برای لحظاتی سکوت فضا را در بر می گیرد و بعد از آن سیل قهقهه جاری و صدای خنده های هپروتی ها بلند و چند عدد سیگار حاوی پودر ماده توهم زای «سالویا» آماده مصرف می شود و چند نفر از هپروتی ها شروع به مصرف می کنند تا در خیال واهی شان مسافر زمان و مکان های ناشناخته شوند. بنا به گفته یکی از حاضران اثرات ماده گیاهی توهم زای «مریم گلی» بعد از حدود 20 دقیقه پدیدار می شود و تا حدود 3 ساعت به درازا می کشد.
به همراه چند تن از شرکت کنندگان گوشه ای از خانه منتظر عکس العمل و رفتارهای مصرف کنندگان می مانیم.
بعد از گذشت 15 دقیقه وارد موقعیت حساسی می شویم، یکی از مصرف کنندگان جوان خنده های تهوع آورش شروع می شود و مدام داد می زند که همه جا را سه بعدی می بیند و دنیا از بالا چقدر قشنگ و مثل بهشت است، او ناگهان در توهم به بغل دستی اش می گوید: «زالو! ببین خون تون چه شکلی شده و چقدر سوسک داره و مزه بدی میده، چرا دیوارتون مسواک نمی زنه؟!» نفر دوم که قاه قاه خنده اش تمامی ندارد به بغل دستی اش می گوید: «می بینی که موشک هستم، اون ور برو با سیاره تصادف نکنیم.
هی ببین دایناسورها دارن فرار می کنن، یکی شو می خوام بگیرم.» مصرف کنندگان با توهم شدید در فضا معلق شده اند و بقیه تماشاچی ها قاه قاه به حال و گفتارهای شان می خندند و آن ها را بیش از بیش می ترسانند.
شب از نیمه گذشته و باران نم نم روی سقف خانه می بارد و سرما زوزه می کشد اما قاه قاه و توهم زدن های هپروتی ها تمامی ندارد.
یک کارشناس پیشگیری از اعتیاد در این باره می گوید: «سالویا» قوی ترین روان گردان و ماده توهم زا در دنیاست و خوشبختانه این ماده گیاهی در استان از محبوبیت زیادی برخوردار نیست و شناخت کافی از آن ندارند و خیلی از مصرف کنندگان بدون آگاهی از عواقب این ماده خطرناک در دام او گرفتار می شوند.
به گفته این کارشناس پیشگیری از اعتیاد، «سالویا» یا همان «مریم گلی» در فضای مجازی به عنوان داروی گیاهی برای تسکین درد مفاصل و برطرف کردن رخوت تبلیغ می شود اما این تله ای بیش نیست.
این کارشناس پیشگیری از اعتیاد که از گفتن نامش خودداری می کند، ادامه می دهد: «سالویا» به خاطر ایجاد آرامش و نشاط و رهایی انسان از دغدغه هایش برای ساعاتی از سوی افراد دارای کمبود محبت، بیکار، بی توجهی والدین، افسرده و سست عنصر مصرف می شود که عوارض جسمی و روانی از جمله تهوع، کند شدن حرکات، کاهش ضربان قلب، لرز، عدم تعادل، خنده های غیر طبیعی، خونسردی زیاد و کاهش درک در تشخیص اتفاقات روزمره را به دنبال دارد.
وی خاطرنشان می کند: بعد از مصرف ماده توهم زای «سالویا» حس ندامت به فرد دست می دهد که این موجب می شود از مصرف دوباره آن خودداری کند اما این قدر این ماده بر سیستم بدن تاثیرگذار است که فرد قادر به ترک آن نیست و استعمال مداوم آن می تواند ناقوس تباهی را برای خیلی از مصرف کنندگان به صدا دربیاورد.