آتش بس های تکراری
آینه های تمام قد، اما کدر
علوی
باز هم داد و بیداد، باز هم بگو مگو، انگار تمامی ندارد. هر چه عقده و فریاد دارند سر هم خالی می کنند و انگار نه انگار که دو چشم کوچک از لای در آن دو را زیر نظر دارد و همه حرف ها و رفتارهای شان را رصد می کند. ترسی که هر بار به جانش می افتد مانند خوره روح کوچکش را می خورد و لحظه ای او را آسوده نمی گذارد حتی زمانی که والدینش در آتش بس هستند. افکاری مانند این که او موجود دوست داشتنی نیست، دعواها به دلیل حضور او است، پدر و مادر او را دوست ندارند و ممکن است از سوی هر یک از آن ها به زودی طرد شود و تنها بماند، لحظه ای او را رها نمی کند و گاهی او را وادار می کند از مادر بپرسد: «تو مرا دوست داری؟ قول می دهی هیچ وقت تنهایم نگذاری؟»
آثار مخرب
دعوا و کشمکش های مختلف والدین در حضور کودکان تاثیر بسیار مخربی بر روح و روان آن ها می گذارد و داشتن دوران کودکی ایمن را از آن ها سلب می کند. برخی والدین قادر نیستند مشکلات به وجود آمده در زندگی را با گفت وگو و در آرامش حل و فصل کنند و به پرخاشگری رو می آورند و از سوی دیگر توقع دارند فرزندانی آرام و متین داشته باشند.
این افراد تحمل این را ندارند که چند صباحی بعد که کودک شان بزرگ تر شد با آن ها پرخاشگرانه رفتار یا صحبت کند و از این غافل هستند که این رفتار فرزندشان آینه تمام قد رفتارهای خودشان است. یکی از شهروندان بجنوردی که در این باره با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند، می گوید: همسرم عادت کرده است هر چند وقت یک بار بر سر مسائل کوچک و بی اهمیت سر و صدا راه بیندازد. با این که در چنین مواقعی اغلب سکوت می کنم تا دعوا در حضور فرزندمان اوج نگیرد اما او بیشتر پرخاشگری می کند. وی که نامش را ذکر نمی کند، ادامه می دهد: بارها به او متذکر شده ام که درحضور کودک مان سر و صدا نکند و درباره آثار بد این کار با او صحبت کرده ام اما اهمیتی نمی دهد. زمانی که فرزندم به طرفداری از من بر می آید همسرم به طور غیر منطقی با طفل 5 ساله مان به شدت برخورد می کند و حتی تا ساعت ها بعد که به سمت اش می رود او را از خود می راند و بدرفتاری می کند.
شهروندی دیگر هم اظهارمی کند: من و همسرم با این که اختلاف های زیادی داریم اما هر بار سعی می کنیم بگومگوها و کشمکش ها در حضور فرزندم نباشد تا آسیبی به او نرسد اما باز هم پیش می آید که او در منزل باشد و این گونه متوجه دعواهای ما می شود. وی می افزاید: بسیار دیده ام که کودکم در این گونه مواقع احساس ناامنی می کند و بعد از دعوا از من جدا نمی شود و سوال های متعددی می کند مثلا چرا همیشه من و مادرش با هم دعوا داریم؟
دوران طلایی
یک کارشناس ارشد روان شناسی درباره تاثیرات دعوای والدین بر کودکان بیان می کند: 7 سال نخست زندگی هر کودکی دوران طلایی تربیت و پرورش او محسوب می شود و اگر در این دوران خللی به او وارد شود، جبران ناپذیر خواهد بود. «محمدی» ادامه می دهد: زمانی که در خانواده تنش، مشاجره و اختلاف باشد کودک احساس ناامنی می کند و حس بدبینی در او ایجاد میشود در نتیجه این بدبینی در ارتباط با دیگران و جامعه منعکس میشود. وی می افزاید: مهم ترین آسیبی که از قِبل دعوای مداوم والدین به کودکان می رسد احساس ناامنی است که تا مدت ها باقی می ماند و آن را با افکار کودکانه شان پرورش می دهند و بعدها به یک کابوس شبانه تبدیل می شود. وی با بیان این که دعواهای مکرر در حضور فرزندان والدین را بی اعتبار می کند، می افزاید: دعواهای مکرر والدین باعث می شود فرزندان والدین شان را به رسمیت نشناسند و حرف شان برای کودکان بی اعتبار باشد که این امر عواقب بدی را به دنبال دارد. وی می گوید: برخی والدین از شب ادراری، مکیدن انگشت، جویدن ناخن و برخی دیگر از حرکات فرزندان شان به شدت گلایه می کنند و این رفتارها را عادت های آن ها می دانند در حالی که نمی دانند ریشه این حرکات در رفتار آن هاست و کودکان به دلیل ترس و احساس ناامنی ناخودآگاه به این اعمال رو می آورند.
به گفته وی، کشمکش های همیشگی والدین در حضور فرزندان غیر مستقیم به کودکان این پیام را می دهد که در آینده و در مواجهه با دوستان، همکلاسی ها و همسرشان می توانند هر گاه مشکلی پیش آمد، داد و بیداد راه بیندازند و با پرخاشگری درصدد رفع آن معضل برآیند.
«محمدی» می افزاید: ادامه این گونه رفتارها باعث می شود کودک یا نوجوان در منزل احساس آرامش نداشته باشد و از خانه فراری شود و به جای پناه بردن به آغوش والدین، به دوستان خود پناه ببرد و با آن ها معاشرت کند.