مریم ضیغمی- پیش از حضور در سینما و تلویزیون از بازیگران صاحب نام تئاتر بود. «حسام منظور» در دانشگاه تربیت مدرس فوق لیسانس کارگردانی خوانده است و در کنار کارگردانی، بازیگری هم تدریس می کند. او در سینما در فیلم های «تلفن همراه رئیس جمهور» و «ربوده شده» و در سریال «بانوی عمارت» در نقش «شازده ارسلان» هنرمندانه بازی می کرده است و این روزها طرفداران زیادی دارد. در این شماره سراغ این هنرمند رفتیم تا از بازی اش در سریال «بانوی عمارت» بیشتر بدانیم و او را بیشتر بشناسیم.
در تئاتر جزو بازیگران صاحب نام هستید و کارگردانی نیز می کنید و مدرس بازیگری هم هستید؛ برای رسیدن به این جایگاه چه مسیری را طی کردید؟
نزدیک به 20 سال است که تئاتر کار می کنم و این علاقه از دوران نوجوانی در من وجود داشت. بعد از پایان دوران دبیرستان ترجیح دادم رشته نمایش را انتخاب کنم و این رشته را تا کارشناسی ارشد ادامه دادم و اکنون در دانشگاه در حال تدریس هستم. در این سال ها با حضور در حدود 40 نمایش در ایران و کشورهای اروپایی تجربه های خیلی خوبی داشتم و کار کردن با کارگردان های بزرگ تئاتر برای من همیشه حکم یک مدرسه را داشته است و از صحنه تئاتر به عنوان یک مدرسه خیلی خوب بهره برده ام. برای یادگیری هنر نمایش، فهم دراماتیک و در کنار آن مطالعه هم بوده و ادامه دارد.
بازیگری جزو اهداف اصلی تان در زندگی است یا برنامه دیگری هم دارید؟
بله، بازیگری هدف اصلی من بوده و در تمام سال ها از روزی که شروع کردم بازی کردن برای من یک مسئله بوده است.
وقتی خودم برای دیدن تئاتر می روم خیلی برایم سخت می شود چون دوست دارم روی صحنه باشم. چیزی که واقعاً مرا خوشحال می کند بودن روی صحنه و بازی در نقش های مختلف است.
زمانی که وارد عرصه بازیگری شدید چقدر حس بازیگری برای تان وسوسه انگیز و لذتبخش بود؟
در روزهای اولی که وارد بازیگری شدم خیلی برایم وسوسه انگیز بود ولی به مرور متوجه شدم آن قدر که از بیرون به نظر می رسد، حرفه جذاب و سرگرم کننده ای نیست بلکه حرفه سختی است. اکثر مردم فکر می کنند بازیگری حرفه ای شیک و سرگرم کننده است؛ این ها بخش کوچکی از این حرفه است ولی با همه این ها لذت بخش است. وقتی شما واکنش مردم را می بینید خستگی از تن تان خارج می شود.
معمولاً بازیگران تئاتر کمتر دیده و با بازی جلوی دوربین شناخته می شوند؛ این موضوع را قبول دارید؟
مخاطب تئاتر خیلی کم است؛ البته در کشور ما این گونه است و در کشورهای دیگر تئاتر برای خودش سوپراستار دارد و برای بازیگران تئاتر نسبت به بازیگران سینما احترام زیادی قائل هستند.
چه چیزی شما را بر آن داشت که بازی مقابل دوربین را تجربه کنید؟
چون مخاطب بیشتری دارد به خصوص در تلویزیون بازیگر بهتر دیده می شود و البته این شهرت چندان خوب نیست. شما وقتی معروف شدید به راحتی نمی توانید بروید از سر کوچه مثلاً یک سطل ماست بخرید.
در «بانوی عمارت» که داستان عاشقانه ای دارد اولین بازی تلویزیونی تان را تجربه کردید. چگونه بازیگر این سریال شدید؟
تجربه های تلویزیونی داشتم اما شاید خیلی به چشم نیامدند ولی وقتی فیلم نامه «بانوی عمارت» را خواندم متوجه شدم که «حمیدنژاد» کارگردان بسیار صاحب سبک، قدرتمند، درجه یک و ماندگار سینما این اثر را می سازد. البته او مرا نمی شناخت و کاری از من ندیده بود. حمید نژاد برای این نقش پیش از من چندین نفر را دیده بود و خوشبختانه با یک گفت و گوی چند دقیقه ای مرا انتخاب کرد. بعد که فیلم نامه را خواندم دیدم بسیار دقیق و غیر قابل پیش بینی است. یک بازیگر جز این چه می خواهد؟
در سریال «بانوی عمارت» بازی خوب و روانی ارائه می دهید و نقش شما برجسته است. «شازده ارسلان» را هنگام مطالعه چگونه شناختید؟
در ابتدا از شما تشکر می کنم به خاطر این که می گویید بازی من روان است. همیشه سعی می کنم طبیعی بازی کنم. در تمام این سال ها تلاشم این بوده که کاراکترها را طبیعی بازی کنم و البته این شیوه از نظر روحی و روانی مقداری آسیب می زند.
شازده ارسلان یک شخصیت خیالی ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است و وجود تاریخی ندارد ولی ما در مورد تاریخ قاجار ناچار بودیم مطالعه کنیم. در گذشته هم زیاد مطالعه می کردم و به خواندن تاریخ علاقه داشتم و تاریخ قاجار را خیلی مطالعه کرده بودم. با این حال اطلاع چندانی از زندگی مردم در آن دوران نداشتیم و با این که زمان چندان دوری هم نیست اما اسناد چندانی در اختیار ما نبود؛ به عنوان مثال نمی دانستیم در دوره قاجار مردم چگونه حرف می زدند و تنها فایلی که از آن دوره مانده یک فایل صوتی منسوب به مظفرالدین شاه بابت فرمان مشروطه است که البته این هم نشان دهنده نوع حرف زدن مردم کوچه و بازار نیست و بیشتر شبیه یک نامه اداری و حکم حکومتی است. سعی کردم این را به دست آورم.
برای بازی شخصیت شازده ارسلان چگونه به نقش رسیدید؟
شازده ارسلان نقش خیلی خاصی بود و در فیلم نامه فراز و نشیب زیادی داشت. این شخصیت در فیلم نامه حضور بسیار گسترده ای دارد. به جرئت می توانم بگویم که «احسان جوانمردی» نویسنده یکی از شاخص ترین شخصیت های سال های اخیر است. این کاراکتر بسیار پیچیده و خیلی از من دور بود و سعی کردم آن را بشناسم و درک کنم. مسیر طولانی و دشوار بود. خوشبختانه چون اکثر فیلم در کاشان فیلم برداری می شد فضای سنتی آن نوع زندگی در دوره قاجار را تداعی می کند. در بازارهای سنتی آن جا ساعت ها قدم می زدم تا بتوانم هر چه بیشتر با این شخصیت ارتباط برقرار کنم.
بازخوردها را چگونه دیدید؟
بازخوردهای این نقش خیلی خوب بوده است. یک سال تلاش کردیم و از جان مان مایه گذاشتیم تا اثری درخور مخاطب ایرانی ارائه شود بنابراین پیش بینی می کردیم که مورد استقبال قرار گیرد. مردم به من خیلی لطف دارند.
پیشنهاد جدید کاری بعد از دیده شدن بازی تان در این سریال دارید؟
چندین پیشنهاد دارم و اکثر آن ها سینمایی بوده و چون تصمیم داشتم بعد از کار تلویزیونی یک کار سینمایی انجام دهم و خوشبختانه پیشنهاد سینمایی هم دارم، اینک در حال گفت و گو هستیم. هم اکنون در دانشگاه در حال تدریس هستم و منتظرم پس از امتحانات دانشگاه فیلم نامه ها را مطالعه کنم.
بازی در تئاتر چه تفاوتی با بازی در سینما و تلویزیون دارد؟
یک تفاوت فنی و یک تفاوت شکلی دارد. بیان تفاوت فنی آن شاید از حوصله مردم خارج باشد ولی تفاوت شکلی اش این است که شما در سینما و تلویزیون بیشتر دیده می شود و دستمزد بیشتری می گیرید. برعکس آن چیزی که گفته می شود بازی در سینما و تلویزیون سخت تر از بازی در تئاتر است. مثلاً در همین کار من یک سال تمام سر کار و هر روز 12 ساعت سرپا بودم؛ هم از نظر فیزیکی دشوار است و هم از نظر روحی و روانی. البته به نوع کار هم بستگی دارد؛ امکان دارد یک کار سینمایی اما خیلی ساده باشد.
شنیده ام که اصالت شما مربوط به خراسان شمالی است.
البته من مردم با صفای خراسان شمالی را خیلی دوست دارم ولی لازم است توضیح دهم که متولد تهران و بزرگ شده آذربایجان هستم ولی ریشه پدری من به بجنورد باز می گردد. کودکی خود در بجنورد را به خاطر می آورم و خاطرات خوبی از آن جا دارم.
در آخر اگر حرفی مانده بفرمایید.
بازیگری کار خیلی سختی است و اکثر مردم بازیگری را دوست دارند. جوان ها دوست دارند بازیگر شوند. اگر می خواهند بازیگر موفقی شوند باید مسیر خیلی طولانی را طی کنند و به خیلی چیزها پشت پا بزنند. خودم همیشه از تجربه های جدید استقبال کرده ام و هیچ وقت از آن ها نترسیده ام. اشتباه در بازیگری مهلک است و اولین اشتباه، آخرین اشتباه است، یک نفر می تواند باشد ولی مردم دیگر او را دوست نخواهند داشت، بنابراین شغل خیلی بی رحمی است.