نگاهی به سریال «آکتور»
تعداد بازدید : 12
«بازی در بازی» با گریم خارق العاده
گروه سینما و تلویزیون- پنج شنبه ای که گذشت هجدهمین قسمت سریال «آکتور» منتشر و از شبکه نمایش خانگی پخش شد؛ سریالی که با حضور تعدادی از بازیگران نام آشنا می توان آن را روایتی از «بازی در بازی» البته با گریم خارق العاده دانست. این سریال را «نیما جاویدی» که متولد بجنورد است کارگردانی کرده و در آن بازیگرانی همچون «نوید محمدزاده»، «احمد مهرانفر»، «هستی مهدوی فر»، «هانیه توسلی»، «هومن برق نورد»، «گلاره عباسی» و «مهراوه شریفی نیا» بازی می کنند. این سریال در ژانر درام و خانوادگی، داستان زندگی پرفراز و نشیب سه بازیگر مستعد تئاتر را روایت میکند که زندگیشان با چند پیشنهاد کاری، دستخوش دگرگونی و ماجراهای پیچیده ای می شود، جوانانی که علاوه بر درگیری با مشکلات مختلف باید با اتفاقات جدیدی هم دستوپنجه نرم کنند. «محمدزاده»، «مهرانفر» و «مهدوی فر»، به عنوان سه بازیگر تئاتر برای گذران زندگیشان صحنه تئاتر را به زندگی واقعی پیوند دادهاند و هر چند قسمت به شکل یک شخصیت-تیپ درمیآیند و اتفاقاتی را رقم میزنند. یک بار راه میبندند و زورگیر میشوند تا تدارک خاصی را برای مراسم خواستگاری کارفرمای خود شکل بدهند، یک بار در نقش معتاد شیشهای وارد عمل میشوند تا طبق قراردادشان مچ دختری را که خانوادهاش به او مشکوک هستند، بگیرند، یک بار در نقش دو پیرمرد و یک مستندساز وارد خانه سالمندان می شوند تا گمشده ای را پیدا کنند و باری دیگر نیز در نقش چند نفر از اهالی افغانستان بازی می کنند تا به نوعی معمایی را حل کرده باشند.
در کارنامه «نیما جاویدی»، ساخت دو فیلم «ملبورن» و «سرخپوست» دیده می شود و «آکتور» اولین تجربه سریال سازی او محسوب می شود. «آکتور» از بهمن ۱۴۰۰ پنج شنبه هر هفته پخش می شود. سریال با داستانی فرعی و حضور چند شخصیت غیرمرتبط شروع میشود. با این سکانس افتتاحیه و معرفی دو شخصیت اصلی به عنوان خفتگیر، تا حد زیادی گمان میکنیم قرار است داستان در همین شرایط ادامه پیدا کند تا این که یک مرتبه ورق برمیگردد و با فاش شدن راز گریم آن ها و رونمایی از بازیگر بودنشان، وارد مسیر اصلی میشویم. این سکانس با وجود تمام هیجانی که در ابتدای سریال ایجاد میکند، باعث میشود هم با این شخصیتها آشنا شویم و هم حیطه کاریشان دستمان بیاید.
این دو شخصیت در همین نقطه شروع به عنوان دو عشق تئاتر معرفی میشوند که از حرفهشان به شکلی متفاوت برای کسب درآمد استفاده میکنند. آن ها بازیگرانی تماموقت هستند و حاضرند هرکاری کنند تا سالن نمایشی که برای خودشان آماده کردهاند از دستشان نرود؛ خانه و سرپناهی ندارند و مدام نقشه میکشند که چطور پولی برای ادامه مخارج زندگی فراهم کنند. هردو علاوه بر عشق به تئاتر، احساساتی لطیف دارند.
یکی از نکات جذاب سریال «آکتور» تمرکز روی گریم است. «بابک اسکندری» به عنوان طراح این گریمها در آکتور سنگ تمام گذاشته و باعث شده تا این بخش جزو رخدادهای جالب توجه سریال باشد؛ هنری که از «عبدا... اسکندری» پیشکسوت این عرصه به پسر رسیده و آکتور را میتوان نقطه عطف تجلی آن دانست چرا که بخشی از وزن کل این کار بر دوش همین طراحیها گذاشته شده است.
در واقع در طول داستانهای متعدد آکتور، این گریم و طراحی آن است که بخشی از قصه را به تنهایی پیش میبرد. البته که از شیوه نقشآفرینیهای بازیگران به خصوص سه نقش اصلی یعنی «نوید محمدزاده»، «احمد مهران فر» و «هستی مهدوی فر» هم نمیشود گذشت.
اوج این گریم ها را در قسمتی که در خانه سالمندان میگذشت دیدیم، مجموعه سکانس هایی که توانست نگاههای زیادی را به خود جلب کند، همان قسمت هایی که «علی» و «مرتضی» به عنوان دو پیرمردی که قرار است در این خانه زندگی کنند دست کم پنجاه سال پیرتر شدند و شاید در نگاه اول حتی متوجه گریم بودن آن ها نشوید. جالب است که در طول همان قسمت ها اشارههایی هم به شیوه شکل گرفتن این گریم و مراقبتهایی که لازم دارد، میشود، جریانی که یادآوری میکند با یک اتفاق ساده روبهرو نیستیم. در قسمتی که «نوید محمدزاده» و «هستی مهدویفر » هم نقش دو معتاد به شیشه را بازی میکردند این طراحی گریم تا اندازهای پیش برنده قصه بود.
در ادامه این مطلب بحث کشش هر داستان مطرح میشود. میتوان گفت که پیچشهای داستانی در آکتور تا حدی به خوبی مدیریت می شوند تا مخاطب با وجود آگاهی از تکنیک «بازی در بازی» هر قسمت، فاصلهگذاری را ناخودآگاه فراموش کند و دل به دل داستان بدهد. البته که در این بین برخی اتفاقات سریال مانند ماجرای کرایه خانه کشش لازم را ندارد اما در آن سو، ماجرای دروغ، مثل یکی از اصلیترین نقشها به صورت نامرئی در دل قصه حضور دارد و هر بار اتفاقات بزرگتری را رقم میزند. مثلاً «هانیه توسلی» علاوه بر آن که در گروه اصلی کارفرمایان یکی از بخشها حضور دارد، همزمان نقش دیگری را بازی میکند تا از دل جزئیات هر اتفاق باخبر شود. در مورد «هستی مهدویفر» و بقیه بازیگرها نیز این ماجرا صدق میکند، هر کدام در عین ایفای یک نقش و در کنار شخصیت حقیقی خودشان مشغول بازی دیگری هستند. مثلاً «مهدویفر» در عین بازی کردن نقش یک معتاد به این گروه پیوسته تا به ساز و کار این صحنهپردازیها و نیتی که در دل آن وجود دارد، پی ببرد، اتفاقی که سلسلهوار ادامه دارد.
با همه این ها از ریتمی که گاهی کندی آن باعث خستگی بیننده میشود نمیتوان گذشت. در برخی از سکانسها فراز و فرود قصه دچار افتی میشود که از هیجان اتفاقات میکاهد، مثل درگیری که دو بازیگر اصلی بر سر پرداخت اجاره خانه دارند و میشد مختصر و مفیدتر به آن پرداخته شود یا ابتدای داستان پیدا کردن بچه های «نازی» (هانیه توسلی) که خیلی طولانی و کشدار ساخته شد و نماهای بی کاربرد زیادی داشت. اوج کشدار و طولانی بودن بی مورد سریال در سکانس تعریف کردن قصه و خندیدن «گلاره عباسی » در سر سفره در طرز نشستن خاص مرتضی بود که واقعاً نه این قدر خنده دار و نه لازم بود که چند دقیقه ای زمان برای تعریف این داستان بی مورد شود. فضاسازی نمایشی، چیدمان نما که باعث شکلگیری فضای کلی سریال شده و میزانسنی که «جاویدی» برای سریالش تدارک دیده، میتواند برای اولین بار اتفاق افتاده باشد. تلاش این کارگردان برای رسیدن به فرم و اجرای تکنیکال در «آکتور» تا حدودی جواب داده است. البته که به نظر میرسد او به عنوان نویسنده اثر در همان بخش نوشتاری به فرم مد نظر رسیده است.
در کنار این موارد باید به برخی سکانس های خسته کننده از جمله تمرین تئاتر در سالن توسط «علی» و «مرتضی» اشاره کرد که تاکنون مشخص نشده است علت نمایش دقایقی طولانی از این تمرین در برخی قسمت ها چیست در حالی که ماجراهای آن حداقل تاکنون به خط اصلی سریال ارتباطی نداشته و نبود این سکانس ها ضربه ای به سریال وارد نمی کرده است. از سوی دیگر با توجه به این که سریال در فصل های مختلفی فیلم برداری شده است در برخی سکانس ها شاهد غفلت از نوع پوشش بازیگران با توجه به سکانس های پیش از آن هستیم که البته منشی صحنه، وظیفه دقت در جزئیات این گونه را دارد. با وجود برخی اشکالات و کمبودها، سریال «آکتور» جذابیت های مختلفی برای تماشا دارد و باید منتظر بمانیم و ببینیم سرنوشت بازیگران آن در پایان داستان چگونه رقم خواهد خورد.