نور، صدا، تصویر... حرکت!
تعداد بازدید : 6
سکانس هایی از سرگذشت هنر هفتم؛ از تهران تا بجنورد
گروه سینما و تلویزیون- ٢١ شهریور، روز ملى سینما را پشت سر گذاشتیم؛ سینمایی که طی سال های گذشته شاهد تولیدات مختلفی بوده که برخی از فیلم ها در خاطر علاقه مندان ماندگار شده است. نمایش فیلم در خراسان شمالی و به خصوص بجنورد نیز به دهه ها قبل بر می گردد. در این مطلب، سراغ تاریخچه ای کوتاه از سینما در ایران و سینماهای بجنورد رفتیم. «نور، صدا، تصویر... حرکت!»، جمله معروفی است که اهالی سینما و علاقه مندان به هنر هفتم آن را در هنگام تولید سکانس های مختلف فیلم بسیار شنیده اند.سکانس هایی درباره سرگذشت سینما از تهران تا بجنورد را، این بار در قابی از کلمات مرور کرده ایم.
روز ملی سینما
در سال ١٣٧٩ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که ٢١ شهریور به عنوان «روز ملی سینما» شناخته و به عنوان روزی نمادین وارد تقویم شد. یک پژوهشگر سینما معتقد است: انتخاب روز ۲۱ شهریور به عنوان روز ملی سینما مبنای درست و دقیقی ندارد و ظاهراً به شکل «سمبلیک» به عنوان روز ملی سینما در ایران انتخاب شده است، زیرا در این روزِ بخصوص در سینمای ایران هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است.
ایسنا، سال ١٣٩٧ در پی این که در بعضی رویدادها و اظهارنظرها اشاره میشد که سینمای ایران به ۱۲۰ سالگی خود نزدیک میشود و این ۱۲۰ سالگی محل تردید بود، گفتوگویی با «عباس بهارلو»، منتقد و پژوهشگر سینمایی که کتابهای متعددی را در زمینه سینما تالیف کرده است، منتشر کرد. «بهارلو» در پاسخ به این سوال که آیا مبنای تاریخی درنظر گرفتهشده برای سینمای ایران درست است و واقعاً حدود ۱۲۰ سال از عمر این سینما میگذرد؟ ضمن این که اصلاً بر چه اساسی ۲۱ شهریور به نام روز ملی سینما نامگذاری شده است؟ بیان کرد: من پیش از این هم چند بار در اینباره گفته و نوشته ام. راستش را بخواهید انتخاب این روز، به ویژه ۲۱ شهریور، هیچ مبنای درست و دقیقی ندارد؛ روزی است که ظاهراً به شکل «سمبلیک» به عنوان روز ملی سینما در ایران انتخاب شده است زیرا در این روزِ بخصوص در سینمای ایران هیچ اتفاق خاصی رخ نداده که مبنایی برای روز ملی سینما باشد. توضیح بیشترش این است که ظاهراً قرار بوده روزی که «میرزا ابراهیم خان عکاسباشی» برای بار نخست پشت دوربین فیلم برداری قرار گرفت و مراسم «جشن عید گل» را فیلم برداری کرد، یعنی شنبه ۲۱ ربیعالثانی ۱۳۱۸ قمری برابر با ۲۷ اسد (مرداد) ۱۲۷۹ شمسی یا ۱۸ آگوست ۱۹۰۰ میلادی، به عنوان «روز ملی سینمای ایران» در نظر گرفته شود اما ظاهراً به دلیل خلوت بودن ۲۱ شهریور این روز را به عنوان روز ملی سینمای ما تعیین کرده اند؛ به همین سادگی و سهولت! به عبارت دیگر، می توان عرض کرد که سینمای ما «همینجوری» صاحب روزی به عنوان روز ملی سینما شده است، که نه مبنایش روز فیلم برداری جناب عکاسباشی از «جشن عید گل» است و نه هیچ چیز دیگر. تا آن جا که کتاب «روزشمار سینمای ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه»، که من سال ها پیش تألیف و منتشر کرده ام، نشان میدهد در سالهای آغازینِ آشنایی و ورود سینما به ایران در شهریور هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است؛ نه تولید فیلم داشتهایم و نه نمایش فیلم و نه اصولاً هیچ چیز دیگر. بنابراین عده ای فرض گرفته اند که ۲۱ شهریور روز ملی سینمای ایران است، دستشان درد نکند.
تاریخچه ورود سینما به ایران
برادران «لومیر»، در دسامبر ۱۸۹۵ دستگاهى را راه انداختند که «سینماتوگراف» نام داشت. این دستگاه پیچیده عکسهاى متحرک را نشان مىداد. لومیر با چرخاندن دستک آن عکسهاى متحرک را روى پردهاى سفید به نمایش مىگذاشتند. آن ها پس از استقبال پاریسىها از سینماتوگراف، نمایندگانى را به کشورهاى مختلف فرستادند تا مردم آن کشورها را با این دستگاه آشنا کنند، اما ایران دوره قاجار، یکى از این کشورها نبود.
مظفرالدینشاه در فروردین سال ۱۲۷۹ از تهران به مقصد اروپا حرکت کرد. در این سفر بود که با سینما آشنا شد. در سفرنامه مظفرالدینشاه آمده است که: شاه روز یکشنبه هفدهم تیر ۱۲۷۹ به اتفاق میرزا ابراهیم خان عکاسباشى به تماشاى دستگاه سینموفتوگراف و لانترن ماژیک رفته است. این حادثه پنج سال پس از رواج اختراع برادران لومیر در پاریس رخ داد؛ (شاه این دوربین را اشتباهاً سینموفتوگراف مىنامید.) در هفته بعد، مظفرالدینشاه مجدداً به دیوار سینما رفت. حدود یک ماه پس از اولین دیدار مظفرالدینشاه با سینما، در سهشنبه ۲۳ مرداد ۱۲۷۹ در شهر اوستاند در ساحل دریا در بلژیک، جشن روز عید گل برگزار شد و میرزا ابراهیمخان عکاسباشى مشغول عکس سینموفتوگرافاندازى از شاه شد. به این ترتیب بانى ورود نخستین دوربین فیلمبردارى و نمایش فیلم، مظفرالدینشاه است و نخستین فیلمبردار ایرانى نیز ابراهیم خان عکاسباشى محسوب مىشود.
نخستین مدرسه سینمایى و فیلمبردارى در ایران، «اوانس اوگانیانس»، فردی ارمنى- روس بود، که پس از اتمام تحصیلاتش در رشته سینما به ایران آمد. اوگانیاسن با فکر تأسیس مدرسه سینمایى و سپس تولید فیلم را به مرحله عمل در آورد. پس از درج اعلان براى نخستین دوره مدرسه، نتیجهاى به بار نیامد و با اعلانهاى بعدی، افتتاح مدرسه هنرپیشگى در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۰۹ روى داد و 300 نفر نامنویسى کردند اما این دوره را فقط ۱۲ نفر بهپایان رساندند.
سرانجام دوره دوم نیز پس از چاپ اعلان در جراید برگزار شد. در دوره دوم دروس مختلفى از جمله فیلمبرداری، بازیگری، ورزش، موسیقی، ژیمناستیک و تاریخ لباس تدریس مىشد. اوگانیانس نتوانست دوره سوم را برگزار کند. او در سال ۱۳۱۷ به هند رفت و پس از جنگ جهانى دوم به ایران بازگشت و نام خود را پس از گرویدن به دین اسلام «رضا مژده» نامید. بعد از آن نیز چند بار تلاش کرد تا با سینما ارتباط برقرار کند ولى توفیقى نیافت.
تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند میپرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام آبی و رابی در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.«عبدالحسین سپنتا» متولد ۱۲۸۶ تهران بود. وى علاقه زیادى به تاریخ و ادبیات ایران باستان داشت. سپنتا سفرهایى به هند داشت و آثارى را منتشر کرد. او در سال ۱۳۰۷ اولین روزنامهاش را با نام دورنماى ایران منتشر کرد. وى پس از سفر به ایران مجدداً به هند رفت. آشنایى وى با سینما بهطور تصادفى و از طریق «اردشیر ایرانى» صورت گرفت. پس از مطالعه در این زمینه به صورت تئوری، سناریویی با نظر فنى اردشیر ایرانى نوشته شد. مشکل اساسى این دو در تهیه فیلم، انتخاب بازیگران بود که مىبایست با زبان فارسى آشنایى مىداشتند.
پس از جست و جوى بسیار، سرانجام همسر یکى از کارمندان استودیو به نام «روحانگیز جهت» ایفاى نقش «دختر لُر» برگزیده شد. نقشهاى بعدى را «هادى شیرازى» و «سهراب پورى» ایفا مىکردند و نقشهاى فرعى را خود سپنتا با تغییر صدا و لحن صحبت مىکرد.
پس از 7 ماه کار مداوم، نخستین فیلم ایرانى ناطق موجودیت یافت. از این فیلم بعدها به نام «جعفر و گلنار» یاد مىشد. نقش اساسى در تهیه این فیلم، به سپنتا تعلق داشت، اگرچه ساخته اردشیر ایرانى ذکر شد و در واقع کارگردانى هنرى با سپنتا و کارگردانى فنى با اردشیر ایرانى بود. فیلم «دختر لُر» در مهر ۱۳۱۲ آماده نمایش شد و در ۳۰ آبان ۱۳۱۲ نمایش فیلم در سینما مایاک در خیابان لالهزار آغاز شد و با استقبال بىسابقهاى رو به رو شد و پس از ۳۷ روز نمایش، موفقیت بىنظیرى کسب کرد.
سپس از دى به مدت ۱۲۰ روز در سینما سپه تهران اکران شد و حتى سال بعد یک ماه در یک سینمای دیگر و ۵۰ روز در سینما سپه نمایش مجدد یافت و نمایش سومى نیز در سینما سپه داشت. توفیق دختر لُر، فیلمهاى صامت را از رونق انداخت.
انقلاب اسلامی و فصل تازه ای در سینما
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧ فصل تازهاى در سینماى ایران شکل گرفت. در 4 دههای که از وقوع انقلاب اسلامی گذشته است سینمای ایران از حیث فرم، تکنیک و محتوا عرصه های های سترگ و قابل توجهی را فتح کرده است. تنوع مضامین، پرداختن به ارزشهای دینی، انقلابی و اخلاقی، فراهم آوردن محیطی سالم برای حضور کارگردانان و بازیگران زن و مرد و درخشش در جشنواره های مختلف و معتبر جهانی بخشی از دستاوردهای سینمای ایران در 4 دهه اخیر است.سینمای پس از انقلاب ایران با کنار زدن موج فیلم فارسی های دوران پیش از خود، به جریان سازی فرهنگی در کشور و منطقه مبدل شد. سینمای ایران پس از انقلاب، شاهد صعود سینما و سینماگران در عرصه های داخلی و خارجی بوده است.
فیلم هایی همچون مادر، هامون، سارا، خانه دوست کجاست؟، دونده، طعم گیلاس، جدایی نادر از سیمین، دلشدگان، محمد (ص)، ملک سلیمان، شوکران، عروس، اجاره نشین ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، رنگ خدا، من ترانه ۱۵ سال دارم، آژانس شیشه ای، مهمان مامان، خیلی دور خیلی نزدیک، ابد و یک روز، یک تکه نان، قدمگاه، شیار ۱۴۳، چ، ناخدا خورشید، شهر موش ها، فروشنده، از کرخه تا راین، محاکمه در خیابان، متری شیش و نیم، مارمولک، دینامیت، شبی که ماه کامل شد، تنگه ابوغریب، مهاجر، دکل، آدم برفی، ابلق، علفزار و موقعیت مهدی، بخش کوچکی از تنوع تولیدات کیفی سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران است.
محمدعلی کشاورز، علی نصیریان، عزت ا... انتظامی، داوود رشیدی، جمشید مشایخی،داریوش ارجمند، جمشید هاشم پور، پرویز پورحسینی، ژاله علو، فخری خوروش، نیکو خردمند، حمیده خیرآبادی، ثریا قاسمی، جمیله شیخی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مریلا زارعی، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا، حمید فرخ نژاد، شهاب حسینی، اصغر فرهادی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی،خسرو شکیبایی، حمید جبلی، علیرضا خمسه، عبدا... اسکندری، محمود کلاری، رضا عطاران، هومن سیدی، ترانه علیدوستی، پوران درخشنده، آزیتا حاجیان، پرویز شهبازی، کمال تبریزی، فاطمه معتمدآریا،نیکی کریمی و لیلا حاتمی تعداد اندکی از بزرگان تاریخ سینمای ایران هستند.
سینما در بجنورد
از قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون چندین سینما در بجنورد فعالیت داشته اند. یکی از این سینماها «شهرزاد» بود که اکنون به پژوهشگاه دانش آموزی تبدیل شده است. فعالیت این سینما در سال 1335 شروع و در سال 1362 تخریب شد. دومین سینما، سینمایی بود که بعدها «قدس» نام گرفت. این سینما از تیر 1340 فعالیتش را در بجنورد شروع کرد و در دی 1389 بعد از اکران فیلم «ملک سلیمان» تعطیل شد. سینما «سعدی»، در فروردین 1340 فعالیت خود را آغاز کرد و تا تیر 1362 فعالیتش به طور مستمر ادامه یافت و از آن سال تا سال 1379 به صورت کج دار و مریز اکران های پراکنده ای داشت. سینما «فرحزاد» هم یکی دیگر از سینماهای بجنورد بود که از سال 1348 به صورت سینمای تابستانی فعالیتش را شروع کرد و در سال 1350 به صورت سینمای سالن دار درآمد و در سال 1394 تخریب شد. البته در این بین، در سالن مجموعه فرهنگی و هنری گلشن بجنورد هم چند سالی است فیلم به نمایش درمی آید و اگر چه از آن به عنوان سینما یاد می شود و این روزها هم میزبان علاقه مندان به هنر هفتم است ولی واقعیت این است که سینما نیست و کاربری چند منظوره دارد. در این بین، سینما «عمیق» تنها سینمای خصوصی خراسان شمالی هم در مرکز استان فعالیت می کند که سرمایه گذاری صورت گرفته برای فعالیت آن را باید تحسین کرد.