مریم ضیغمی- آثار نمایشی طنز همیشه به مذاق مخاطب خوش می آید و بینندگان پر و پا قرصی دارد، به خصوص در روزها و شب های گرم تابستان که مردم سعی می کنند به دلیل شیوع «کرونا ویروس» کمتر از منزل خود خارج شوند. شبکه سوم سیما با پخش 2 سریال طنز مخاطبان را در شب های گرم تیر پای جعبه جادویی نشانده است؛ یکی سریال «افسانه هزار پایان» ساخته شهاب عباسی و دومی سریال «آخر خط» علی مسعودی. «آخر خط» سریالی پر لوکیشن با رنگین کمانی از بازیگران موفق و امتحان پس داده طنز توانسته از زمان پخش خود تاکنون نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. این سریال داستان دو پسرخاله را روایت می کند که برای کسب درآمد دست به هر کاری می زنند. در گفت و گوی پیش روی تان با «سیدمجید میرخان» تهیه کننده این سریال درباره پشت پرده ساخت «آخر خط» همکلام شدیم.
«آخر خط» نخستین تجربه حرفه ای تان در عرصه سریال سازی محسوب می شود. درباره انتخاب و تعامل تان با «علی مسعودی» بگویید و این که چه شد به انتخاب او رسیدید؟
من و علی مسعودی روی طرح و فیلم نامه دیگری کار می کردیم که بعد از سفارش قطعی «آخر خط» به او پیشنهاد دادیم و طرح را ارائه داد و بعد از تصویب طرح، نگارش را شروع کرد و در 3 ماه نیمی از فیلم نامه تولید شد. با تایید اداره فیلم نامه، پیش تولید و ادامه نگارش را به طور همزمان انجام دادیم. همکاری خوبی با هم و در حوزه تولید مشترکات خوبی داشتیم.
علاوه بر فیلم نامه آن چه در یک اثر نمایشی اهمیت دارد تیم بازیگری است. در سریال تان انتخاب های تان درست است و رنگین کمانی از بازیگران طنز خوب را دارید.
کلاً در انتخاب بازیگران دیکتاتوری در گروه تولید و تهیه وجود نداشت و همه انتخاب ها با همفکری اتفاق افتاد. برای انتخاب نقش های سیامک و فرامرز خیلی تست گرفتیم و بازیگران مختلفی تست دادند و در ابتدا علی صبوری و عباس جمشیدی فر جزو گزینه های اصلی ما نبودند. علی صبوری خونسردی خاصی در بازی اش دارد و او را انتخاب کردیم. از آن سو سازمان تاکید داشت که بازیگران طنز خوب و معروفی برای این دو نقش انتخاب کنیم که تستی مشترک از آقایان صبوری و جمشیدی فر گرفتیم و دیدیم می توانند زوج هنری خوبی باشند، هم از لحاظ تیپ و هم بازی های شخصی، چون یکی قدش بلند و دیگری کوتاه بود و در نهایت آن ها را انتخاب کردیم.
آیا آن طور که گفته می شود علی صبوری را طبق تعهد 10 ساله ای که با سازمان دارد انتخاب کرده اید یا خیر؟
علی صبوری قبل از پخش سریال قراردادش را با سازمان بست. اول ما قراردادی داشتیم که او موظف بود هر کلیپی که برای اینستاگرام تولید می کند ابتدا طرحش را برای من ارسال کند و با هماهنگی ما و تایید مدیران شبکه آن را می ساخت. بعد زمانی که قرار بود کلیپ ها را در اینستاگرام پخش کند بحث هایی در سازمان از لحاظ قانونی به وجود آمد به خاطر این که سازمان زخم خورده این گونه بزرگ کردن بازیگران تازه وارد است. نگرش مدیر جوان شبکه سوم این بود که برای این که این اتفاق نیفتد قراردادی با علی صبوری بسته شود. البته قرارداد، بین المللی است یعنی در همه جای دنیا نه تنها در عرصه بازی بلکه با خبرنگارانی که جلوی دوربین می روند هم این قرارداد را می بندند. البته علی صبوری قرارداد محدود کننده ای نبسته و به نفع خودش است چون تهیه کنندگان دیگر هم خیال شان راحت است و می توانند با او قرارداد ببندند. او می تواند در سینما فعالیت کند فقط نباید کارهای پرریسکی انجام دهد و اگر می خواهد در فضای مجازی فعالیت کند همچنان کارهایش را باید سازمان چک کند.
چه شد که پذیرفتید علی مسعودی علاوه بر کارگردانی و نگارش فیلم نامه در سریال خود بازی کند؟
علی مسعودی دوست داشت نقش مدافع حرم را بازی کند اما چون خودش هم کارگردانی می کرد دشوار بود و نمی شد از ابتدا وارد بازی شود. بعد از گذشت زمان و هماهنگ شدن گروه کارگردانی، مدیر تولید و دستیارها، نقش دکتر مسلمی را بازی کرد.
سریال به معضل بیکاری و کسب درآمد و مشکلات کنونی جوانان در جامعه می پردازد و 2 شخصیت سیامک و فرامرز در قصه خودشان را به هر دری می زنند که درآمد کسب کنند.
این دو دوست دارند به هر نحوی پول در آورند البته نه با کار اصولی و درست و حسابی؛ حالا امروز فضای اینستاگرام است و یک روز دیگر چک نقد می کنند تا پول درآورند یعنی آن ها از روی قواعد و قانون نمی خواهند پول درآورند.
دلیل استقبال بینندگان را از سریال خود در چه می دانید؟
سریال فضای عمومی دارد و خدا را شکر بینندگان خود را پیدا کرده است یعنی مردم می توانند نمونه این آدم ها را در فضای خانه یا در محله خود ببینند، با مشکلات، دغدغه ها و نگاه ها همذات پنداری کنند و این که برخی افراد مسن از فضای مجازی اطلاعات ندارند و این موضوع را که چگونه با این فضا برخورد کنند در سریال گنجاندیم. خوبی سریال این است که هر چند قسمت وارد یک فضای جدید می شویم؛ در چند قسمت فرامرز و سیامک به دنبال کار ماساژ و بعد به دنبال کار اداری رفتند که موفق نشدند و بعد وارد زندان شدند، سپس وارد فضای مهاجرت می شوند.
چه چالش هایی در ساخت این سریال داشتید؟
«آخر خط» کار سخت و پرلوکیشنی بود. تغییر لوکیشن برای ما زحمت زیادی داشت و از سویی پلان های پربازیگری داشتیم و پلان فرودگاه را داریم که همه بازیگران در آن حضور دارند و درآوردن بخش های جنگی سریال هم سختی های خودش را داشت.
ناگفته این گفت و گو برای خوانندگان ما.
طرح و ایده فیلم نامه ای طنز را به سیما فیلم و شبکه دادم که امیدوارم به نتیجه برسیم. امیدوارم مردم سریال را دوست داشته باشند و ببینند و در دوران سختی که سپری می کنند لحظات خوشی داشته باشند.