غار تنهایی بچههای امروزی
علوی
هسته های خانواده های امروزی روز به روز کوچک تر شده و در برخی موارد حتی به 2 نفر کاهش یافته است. بسیاری از زوج های جوان امروزی به دلایل زیادی تمایلی به بچه دار شدن ندارند. در زمان های قدیم خانواده ها بزرگ بودند و به طور دسته جمعی زندگی می کردند.
بودن خانواده ها در کنار هم و متمرکز بودن هسته خانواده ها نعمت بزرگی برای آن ها محسوب می شد که می توانستند همدیگر را در امور مختلف یاری کنند، از هم و غم هم آگاه باشند و در سختی ها به داد هم برسند. حسن بزرگ دیگری که داشت این بود، بچه ها کنار هم بزرگ می شدند، با هم بازی، اوقات تنهایی خود را پر و دعوا می کردند و راه های سازش را فرا می گرفتند.
این مسئله با این که شاید از نظر بزرگ ترهای آن زمان چندان مورد توجه نبود اما می توانست درس زندگی باشد و بچه ها با بازی هایی که انجام می دادند راه های مختلف تعامل با هم را فرا می گرفتند و در آینده راحت تر می توانستند در جامعه ارتباط خود را با دیگران حفظ کنند.
اما کم کم با گذشت زمان خانواده ها کوچک و کوچک تر شدند و دیگر از آن جمعیتی که همه در کنار هم زندگی می کردند، خبری نیست. بچه های امروزی در غار تنهایی خود هستند و مدام به پدر یا مادر خود که اختلاف سنی زیادی با آن ها دارند، التماس می کنند با آن ها بازی کنند.
کودکان امروزی بسیار تنها و به دلیل شیوع ویروس منحوس کرونا ناچار هستند در خانه بمانند و حتی از رفتن به پارک و پیدا کردن دوست و هم بازی محروم هستند.
بیشتر خانواده های امروزی به داشتن 2 یا یک فرزند بسنده کرده اند و در این میان برخی خانواده ها ترجیح می دهند فرزندی نداشته باشند. مستقل شدن خانواده ها هر چند مزایای بسیاری دارد اما معایب آن در سال های اخیر بیشتر از گذشته نمود دارد.
کوچک شدن هسته خانواده ها آسیب های روانی و عاطفی زیادی را می تواند به پیکره خانواده وارد کند، چنان که یکی از شهروندان بیان می کند: خانواده های قدیمی تعداد زیادی بچه داشتند و بزرگ و پر جمعیت و از طرفی بیشتر خانواده هایی که با هم فامیل بودند در کنار هم زندگی می کردند که با این روش جوان تر ها می توانستند راه و رسم زندگی را بیاموزند یا اگر مشکلی داشتند بزرگ ترها آن ها را راهنمایی می کردند و نمی گذاشتند مشکل پیچیده تر شود.
وی که خود را «صابری» معرفی می کند، ادامه می دهد: در دهه اخیر بیشتر خانواده ها به خصوص جوان ها به دنبال داشتن زندگی مستقل و جدا از بزرگ ترها هستند که هم مزایا و هم معایبی دارد اما آن چه مسلم است فرزندان کوچک خانواده ها که باید با دیگران در تعامل بیشتر باشند، تنها می مانند و گاهی فرزندان برخی خانواده ها که رفت و آمد چندانی با دیگران ندارند یا با بچه های هم سن و سال خود بازی نکرده اند راه تعامل و برقراری رابطه را بلد نیستند و به پدر و مادر خود متوسل می شوند.
یک شهروند دیگر هم اعلام می کند: در گذشته خانواده ها بزرگ تر و در داشته ها و نداشته های هم سهیم بودند و هنگام بروز مشکل به داد هم می رسیدند اما اکنون خانواده ها آن قدر از هم دور هستند و مشغله کاری دارند که نمی توانند حتی زود به زود جویای احوال هم باشند.
یک کارشناس جامعه شناسی هم در این باره عقیده دارد: تعداد افراد خانواده ها در زمان گذشته زیاد بود که با ازدواج هر یک از فرزندان و بچه دار شدن آن ها افزایش می یافت و در بیشتر اوقات دیده می شد بسیاری از این خانواده ها در کنار هم و مسالمت آمیز زندگی میکردند.
«رحیمی» ادامه می دهد: به مرور زمان و با مدرن شدن جامعه به تدریج این الگوی سنتی و تصویر خوشایند در چند دهه گذشته دستخوش تغییر و تحول های ریز و درشتی قرار گرفته است.
وی از مهم ترین دلایل کوچک شدن هسته خانواده های امروزی را مشکلات اقتصادی و زیربار ازدواج نرفتن جوانان می داند و می گوید: بالارفتن سن ازدواج از معضلاتی است که باعث کوچک شدن خانواده ها شده است و مشکلات اقتصادی روز افزون به این موضوع دامن می زند و همچنین با افزایش توقعات بشر در دنیای امروز برخی زوجها ترجیح میدهند امکانات زندگی خود را به جای چند فرزند با یک فرزند تقسیم کنند.
وی یکی دیگر از دلایل کوچک شدن هسته های خانواده ها را احساس استقلال طلبی جوانان ذکر می کند و می افزاید: جوانان امروزی مانند قدیم حاضر نیستند مدتی هر چند کوتاه با خانواده های خود زندگی کنند که این امر اقتضای زمان است و از آن سو زندگی کردن با توقع های امروزی در کنار خانواده همسر می تواند تبعاتی را به دنبال داشته باشد.
وی خاطرنشان می کند: درجامعه مدرن امروزی به دلیل کاهش شبکههای حمایتی، تک فرزندی افزایش یافته و از سوی دیگر رفتوآمدهای فامیلی نسبت به قبل کمتر شده است و نزدیکترین اقوام بیش از سالی یکی، 2 بار همدیگر را نمیبینند، ضمن این که ورود ابزارهای ارتباطی مجازی، گسترش شبکههای اجتماعی و مشغلههای روزمره زندگی ماشینی در محدود شدن روابط خانوادگی بی تاثیر نبوده است به طوری که بسیاری از روان پزشکان و روان شناسان معتقدند: افرادی که با اقوام و خویشاوندان خود ارتباط محدودتری دارند بیشتر دچار افسردگی و سردی روابط میشوند.