شبی در جمع چاه کن های غیرمجاز
تعداد بازدید : 215
دورهمی کلاهبرداران زیرخاکی
صدیقی
«چاه کن» هستند اما نه از آن چاه کن های زحمتکش؛ این ها برای کلاهبرداری چاه می کنند. چاه شان آب ندارد اما تا دل تان بخواهد نان دارد؛ آن هم چه نانی! برای بعضی ها نان بوقلمون و برای اغلب شان کلنگ شکسته، کلاه گشاد و یک خروار آه و حسرت می ماند.
دورهمی این «چاه کن» ها یا همان حفاران غیرمجاز پا برجاست و هر کدام برای صید ماهی مد نظرشان تور پهن کرده اند تا به نان و نوایی برسند. یکی ساز می زند و از اجناسش تعریف می کند، او را «خالو چاه کن» می نامند که به گفته دوستانش از سیاهی چاه به نوعی الماس بیرون می کشد. خانه قدیمی است و تعدادی عتیقه فروش و فروشنده زیرخاکی دور هم جمع شده اند که به گفته راه بلدم کلاه گذارانی بیش نیستند تا در یک بزنگاه چنان کلاهی بر سر خریدار نابلد و طمع کار بگذارند که صدای ناله اش به آسمان برسد.
شب ها حفاران غیرمجاز و جویندگان زیرخاکی بدون توجه به هشدارهای جلوگیری از شیوع کرونا منفعت طلبی خود را در اولویت قرار می دهند. برخی برای پیدا کردن گنج دست به هر کاری می زنند، گنج یاب می خرند و به سراغ مناطق باستانی و کوره و دهات قدیمی می روند به امید پیدا کردن یک کوزه طلا یا چند کاسه سفالی. شنیدن خبر از دست دادن حاصل کار و یک عمرزندگی یکی از آشنایان که عده ای شیاد با فروش عتیقه و زیر خاکی های قلابی کلاه بزرگی سر او گذاشته و به نوعی خانه نشین اش کرده بودند برق از سرم پراند.
همین سرنخ کافی بود تا کنجکاو شوم چطور «چاه کن» های قلابی یا همان حفاران غیرمجاز با ترفند اشیای زیرخاکی، کلاه برخی افراد ساده لوح و البته طمع کار را بر می دارند. یک شب بهاری که نم باران طراوت خاصی به هوا بخشیده بود با تنی چند از راه بلدان مجوز ورود به یک خانه باغ را در حاشیه شهر می گیرم، در ابتدای ورودمان صدای بلند موزیک فضا را پرکرده و طبق معمول بساط مواد پهن است.
صاحبان زیرخاکی ها تمایلی به مصرف مواد و نوشیدنی های غیرمجاز ندارند چون نمی خواهند از خود بیخود شوند و کلاه شان برداشته شود، برعکس تعدادی از خریداران زیر خاکی بی خبر از همه جا سخت مشغول فضانوردی هستند و در آسمان ها سیر می کنند و خبر ندارند گرگ ها در کمین نشسته اند تا در یک بزنگاه، دارایی شان را به تاراج ببرند.
در گوشه ای از خانه چند تکه زیرخاکی با رنگ و لعاب خیره کننده از قبیل یک گوی آهنی، سماور قدیمی، تعدادی سکه و چند مجسمه کوچک از حیوانات به چشم می خورد و گویا در تاریخ سیر می کنی. هر تازه واردی با دیدن آن ها به وجد می آید و وسوسه مثل خوره به جانش می افتد تا با قیمت مناسب صاحب شان شود؛ اجناسی که به گفته فروشندگان شان میلیاردی هستند و از تپه های باستانی کشف شده اند. فروشندگان عتیقه جات یا همان کلاه گذاران با الفاظ «چاه کن تَم»، «زیر خاکی تَم»، «سکه هخامنشی تَم»، «گنج یاب تَم» و «زین اشکانی تَم» یکدیگر را مورد لطف قرار می دهند! یکی از شرکت کنندگان در دورهمی درباره نقشه اش برای تکان دادن به زندگی یکنواختش می گوید: «شنیدم یکی از آشنایان مون که تا چند وقت پیش شپش داخل جیب اش پُشتک وارو می زد گنج پیدا کرده و حالا برای خودش برو بیایی داره، می خوام دنبال گنج برم، البته تا حد زیادی محل شو پیدا کردم اما دستگاه گنج یاب ندارم تا دقیق جاش معلوم بشه، برای همین منتظرم صاحبان دستگاه بیان تا با هم صحبت کنیم».
بعد از رد و بدل شدن این صحبت ها یکی از فروشندگان به اصطلاح زیر خاکی (خالو) وسط حرف مان می آید و با اشاره به چند تکه زیرخاکی گوشه اتاق خطاب به خریدار می گوید: «اونا رو می بینی، مربوط به دوره هخامنشیه، اینو از خودم نمی گم، یک کارشناس خبره زیر خاکی می گفت، البته هر کدوم از اونا رو از یک مکان باستانی جداگونه با هزار بدبختی پیدا کردم و اگر مشتری باشی باهات کنار می یام».
او اضافه می کند: «البته یک کارشناس قیمت اش رو میلیاردی گذاشت و الان هم منتظرم با خریدار اصلی دیدار و آبش کنم. چون تو همشهری هستی باهات تعاونی حساب می کنم، دلم می خواد سودش به جیب همشهریم بره تا اون خریدار غریبه که میگه اهل استان همجواره». البته فروشنده برای اثبات گفته هایش یک فیلم از زمان بیرون کشیدن همان زیر خاکی ها از دل یک کوه به خریدار نشان می دهد. ناگهان صدای موزیک بلند و فضا برای چند لحظه عوض می شود و شرکت کنندگان در دورهمی شروع به شادی می کنند! در این میان همراهم نیشخندی به حرف های فروشنده زیرخاکی می زند و آهسته رو به من می گوید: «این زیرخاکی ها اغلب شون تقلبیه و فروشنده ها هم یه مشت کلاه بردارند.
می دونی روش کارشون اینه که اشیا رو با روش های خاص و انواع مواد شیمیایی به شکل زیرخاکی و عتیقه باستانی در می یارن و بعد اونا رو در مکان های خاصی که به اصطلاح باستانیه خاک می کنن و برای طبیعی جلوه دادن ماجرا از دستگاه فلزیاب و مراحل پیدا کردن گنج خیالی و موقع کندن زمین فیلم برداری می کنن.
حفاران بعد از رسیدن به گنج چنان نقش آفرینی، پایکوبی و حتی گریه می کنن که ببینده فیلم و خریدار طمع کار هوش از سرش می پره و به نوعی از هول حلیم داخل دیگ شیادان می افته!» بعد از چند دقیقه یکی از خریداران عتیقه با دیدن فیلم، فریب صحنه سازی فروشندگان را می خورد و با تخفیف میلیونی کلاهبرداران یکی از مجسمه ها را که شکل یک حیوان وحشی است، می خرد و مقداری بیعانه می دهد تا روز بعد با دادن کل پول زیرخاکی اش را تحویل بگیرد. خریدار در تله افتاده با یکی از دوستانش تماس می گیرد تا او را در قبال پرداخت مبلغی در سود میلیونی خیالی اش شریک کند. به گفته همراهم فروشندگان زیرخاکی تاکنون کلاه خیلی از افراد ساده لوح و البته طمع کار را برداشته اند. آشنایی خریدار و فروشنده های زیرخاکی از طریق فضای مجازی انجام و بعد از آن حفاری ها در گوشه و کنار تپه های باستانی شروع می شود. یکی از شرکت کنندگان در این دورهمی به اشخاصی اشاره می کند که قرار است تا دقایقی دیگر وارد شوند.
وی مدعی می شود: یکی از افراد گروه حفاران غیرمجاز که مجهز به گنج یاب است قبلاً کارمند یک استان دیگر بود که به خاطر قانون گریزی و همکاری با سودجویان از محل کارش اخراج شد.
وی اضافه می کند: «او خبره این کاره و با کمی وراندازی زیرخاکی ها و آثار باستانی به قدمت و حتی اصل و تقلبی بودن اون ها پی می بره. اگه کارشناس خبره، نقشه گنج ارسالی از سوی حفاران غیرمجاز رو از طریق فضای مجازی رویت و اون رو تایید کنه اعضای گروه دست به کار می شن وگرنه قدم از قدم بر نمی دارن.»
شب به نیمه نزدیک می شود و چند تن از خریداران زیرخاکی با پرداخت بیعانه به فروشندگان، قرار تحویل اجناس را روز بعد در ازای پرداخت بقیه پول می گذارند و با خوشحالی محل را ترک می کنند. شنیدن صدای قیژ قیژ در ورودی خبر از ورود اهل فن یا همان کارشناسان خبره گنج یاب می دهد. به گفته یکی از شرکت کنندگان، گویا آن ها قبل از شرکت در این دورهمی از یک محل با دستگاه گنج یاب شان بازدید کرده اند که چهره درهم و گره خورده شان نشان می دهد چیزی گیرشان نیامده است.
افراد اهل استان مجاور هستند و کسی از نام واقعی آن ها اطلاع دقیقی ندارد و گویا نام و نشانی آن ها مثل برخی اشیای زیرخاکی شرکت کنندگان تقلبی است.
با ورود حفاران غیرمجاز، فروشنده زیرخاکی به نمایندگی از دیگران که دست شان در یک کاسه است، شروع به صحبت می کند و خطاب به آنها با لحن طنز آمیز می گوید: «ای زیر خاکی شناس ها قدم رنجه کردین و منت گذاشتین سر این جماعت چاه کن. ارباب ها به دورهمی زیرخاکی ها خوش اومدین.» لحظاتی با خنده حضار فضا عوض می شود و کاربلد ناشناس گروه حفاران که انگار از طریق فضای مجازی با همدستانش به دورهمی دعوت شده است، زیرخاکی ها را ورانداز می کند. فروشنده قبل از این که خریدار خبره حرفی بزند دوباره شروع به تعریف از زیرخاکی هایش می کند و می گوید: «ببین قبل از شما به یه نفر دیگه این ها را نشون دادیم و هر کدوم قیمتی روی اونا گذاشتن که میلیاردی بود، حالا چون شما مهمان هستین ما رسم مهمان نوازی را به جا می یاریم و تخفیف ویژه می دیم تا دست خالی از این محفل بیرون نرین».
خریدار خبره با شنیدن این جملات فروشنده، نیشخندی می زند و می گوید: «یک وقت ضرر نکنین، خیلی دست و دلبازی می کنین. ببین من آدرس چند جا رو بهت می دم برو از این اجناس هر چند تا دلت می خواد دونه ای 50 هزار تومن بخر. برای خودت چاه بکن و بقیه رو ... فرض نکن، فهمیدی خودت هستی!» فروشنده گمان نمی کرد دست شان با تبحری که به خرج داده بودند رو شود و برای اثبات حرفش می خواهد فیلم زمان خارج کردن زیرخاکی ها را به او نشان دهد که وسط حرفش می پرد و می گوید: «خالو خودم کارگردان این فیلم ها هستم، وقت ما را هدر دادی و حال مان را بد کردی، جمع کن این خنزر پنزرهای قلابی ات رو!»
گروه حفاران ناشناس با عصبانیت دورهمی را برای حفاری های احتمالی بعدی ترک می کند و بقیه حضار بعد از این ماجرا به فروشنده حقه باز زیر خاکی ها (خالو) خیره می شوند. فروشنده که حرفی برای گفتن ندارد لبخند تلخی می زند و با شرمساری رو به خریداران ساده لوح و طمع کار می گوید: «ببینین جان شما من از تقلبی بودن عتیقه ها بی خبر بودم و سرم کلاه رفته، لااقل هر کدوم تون یکی بخرین به عنوان دکوری خونه تون و با اون به باجناقاتون پز بدین، چطوره؟! اصلاً دونه ای 20 هزار تومن می دم تا حداقل کرایه رفت و برگشتم به شهرستان جور بشه. کمی مشتی باشین!»
همراهم بعد از این ماجرا می گوید: «می دونی برای چی به اون خالو می گن؟ چون خالی بنده و یک روده راست تو شکم اش نداره!»
شب از نیمه گذشته است و دورهمی به هم می خورد و آن چه در این میان پیداست برخی کلاه بر می دارند و برخی کلاه سرشان می رود. به گفته یکی از افراد دخیل در این ماجراها، همه گنجها در پی حفاریهای غیرقانونی به دست نمیآید و بسیاری در حین حفاری برای چاه یا در زمینشان با گنج های ارزشمندی روبهرو میشوند اما در خوش بینانهترین حالت رقم بسیار اندکی دستشان را میگیرد و ترجیح میدهند راه جویندههای غیرقانونی را در پیش بگیرند.
البته طی سال های اخیر با آگاهی متولیان امر از آسیب زیاد به تپه های تاریخی جلوگیری شده است و هر از گاهی تعدادی سودجو و حفار غیرمجاز دستگیر می شوند.