محمد آگاهی
پنج شنبه شب هفته گذشته اعضای یک خانواده 4 نفره که خودروی آنان در سیلاب زیر گذر حسین آباد در مسیر شیروان به بجنورد گرفتار شد، خوشبختانه از مرگ حتمی نجات یافتند و هم اکنون پدر خانواده از مسئولان و متولیان امر گلایه دارد چرا با وجود اطلاع از پر شدن زیرگذر اقدامی برای مسدود کردن آن یا اطلاع به رانندگان نکردند؟
در پی انتشار خبر نجات اعضای یک خانواده 4 نفره از سیلاب پنج شنبه شب در شیروان، خبرنگار ما با اعضای این خانواده تماس گرفت و آنان لحظات ترسناکی را که گذرانده بودند، بازگو کردند. مادر خانواده در این باره تعریف کرد: پس از بازگشت از روستای عبدآباد به بجنورد زمانی که به زیرگذر رسیدیم به یک باره خودروی ما داخل آب رفت و خاموش شد. ترس وحشتناکی در وجودمان افتاد و شروع به داد و فریاد کردیم.
آب همراه با گل و لای از گوشه و کنار وارد خودرو می شد و هر لحظه خودرو بیشتر در آب فرو می رفت. زمان به سرعت می گذشت و درهای خودرو قفل شده بودند و انگار هیچ کسی صدای ما را در تاریکی شب نمی شنید.
آب همراه با گل و لای به سرم رسیدم و وارد دهانم شد. در یک لحظه انگشت ام را روی دکمه به امید پایین آمدن شیشه گذاشتم و خوشبختانه پایین رفت.
چشم ام دیگر جایی را نمی دید تا این که شوهرم دستم را گرفت و من را به سمت سقف ماشین کشید. نفس ام بند آمده بود. همسر و پسرم پیش از من از پنجره خودشان را به سقف رسانده بودند و پسرم خواهرش را و همسرم من را از پنجره بیرون کشید.
خوشبختانه همه ما شنا بلد هستیم و موفق شدیم خودمان را نجات دهیم. هوا سرد بود و مثل بید می لرزیدیم تا این که مردم محلی دور ما جمع شدند و من و فرزندانم را با یک خودروی پراید به مرکز درمانی بردند. وی با تعجب از خبرهای منتشر شده مبنی بر نجات آنان توسط نیروهای هلال احمر گفت: نه من و نه فرزندانم هیچ نیروی امدادی را ندیدیم و این خودمان بودیم که به داد خودمان رسیدیم و اگر شیشه بازکن ها عمل نمی کردند یا هر یک از ما شنا بلد نبودیم معلوم نبود چه بلایی سرمان می آمد.
پدر خانواده ماجرا را این گونه بازگو کرد: اهل شیروان اما ساکن بجنورد هستیم و بعد از برگشتن از خانه باغ مان به سمت بجنورد زمانی که به زیرگذر رسیدیم به محض پایین رفتن در یک لحظه فقط متوجه شدم خودرو در آب فرو رفت و خاموش شد. هیچ وقت در زندگی ام تا این اندازه مرگ را از نزدیک لمس نکرده بودم.
نمی دانستم چه کار کنم و هر لحظه خودرو بیشتر در آب فرو می رفت. تصمیم گرفتم شیشه را پایین بیاورم و خودم را به سقف برسانم.
پسر 18 ساله ام موفق شد از شیشه دیگر خودش را بیرون بکشد. نجات ما شبیه معجزه بود و اگر به موقع و درست تصمیم نمی گرفتم شاید در این دنیا نبودیم. خدا را شکر که همه موفق شدیم از پنجره کوچک پژو 206 خارج شویم و اگر یکی از ما چاق بود نمی توانست خارج شود!
بعد از آن که خانواده ام با کمک اهالی از محل دور شدند و خودم را پیدا کردم به فکر خارج کردن خودرویم افتادم. با تماسی که با پلیس گرفته بودیم نیروهای امدادی به صحنه رسیدند اما وقتی از آنان برای خارج کردن خودرو کمک خواستم گفتند فقط وظیفه آنان نجات جان افراد است نه خودرو. خودرویم به طور کامل در آب فرو نرفته بود، از امدادگران و مردم خواستم یک طناب به من بدهند تا با بستن به آن بتوانم خودرو را تا پیش از غرق شدن کامل بیرون بکشم اما دریغ از یک طناب. بالاخره پس از ساعتی خودرو به طور کامل زیر آب رفت و من لرزان به سمت خانواده ام رفتم.
وی ادامه داد: همان شب دهیار روستای حسین آباد به من گفت نیم ساعت قبل از فرو رفتن خودرویم در آب موضوع را به نیروهای راهداری و دیگر متولیان گفته است و خواستار مسدود شدن زیر گذر شده اما کسی توجه نکرده است در حالی که می توانستند حداقل با گماردن یک نفر با چراغ قوه راننده ها را از جمع شدن آب در زیر گذر مطلع کنند. خانواده من تا یک قدمی مرگ پیش رفتند و ممکن بود اتفاق دیگری برای ما رقم بخورد.
وی همچنین با گلایه از دستگاه های امدادی گفت: روز پس از حادثه وقتی به محل رفتم و خواستار کمک برای خارج کردن خودرویم از سیلاب شدم دوباره فردی حاضر به کمک نبود تا این که تهدید به شکایت و پیگیری این موضوع کردم و بالاخره نیروهایی برای خارج کردن خودرو به کمک ما آمدند اما به گفته تعمیرکاران دیگر خودروی سابق نمی شود در حالی که اگر پیش از غرق شدن کامل از آب بیرون کشیده می شد تا این حد خسارت نمی دید.