حیدرزاده
بهار 17 روزه شده اما بر سر شاخه هر درختی به جای شکوفه، انگار کرونا روییده است و جوانه های تازه رسته درختان بوی آن را می دهد! نمی توان گفت خیابان ها سوت و کور است، ترافیک در برخی نقاط روان و در بعضی از نقاط بالاست.
هر چه هست خبرهای کرونایی و سایه شومش در همه جا پیداست.
بعضی ها قرنطینه خانگی را جدی گرفتند و از همان زمانی که متولیان بهداشت توصیه کردند در خانه بمانید، فقط برای خرید مایحتاج با رعایت اصول بهداشتی بیرون می آیند و با رعایت پروتکل های اعلام شده به منزل بازمی گردند اما برخی شهروندان هنوز هم با کرونا ویروس سر شوخی دارند. کافی است به هر نقطه ای از شهر سر بزنی تا آن ها را ببینی که گویا با کرونا دست به یقه شده و خود و دیگران را در معرض این بیماری مهلک قرار داده اند.
خبرنگار ما به نقاط و اماکن مختلف بجنورد سر زد تا جویای حال و هوای شهر پس از ایام نوروز و البته در این روزهای کرونایی شود؛ در روزهایی که شاید اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی التیامی بر زخم هایی باشد که کرونا ویروس بر جا گذاشته است.
تاب بازی کرونا
خیابان های شهر تمیز و عاری از زباله است و جای پای باران در برخی نقاط هنوز خودنمایی می کند.
پارک های محله در بیشتر نقاط خلوت است اما گویا برخی شهروندان نتوانسته اند از هوای تمیز و باطراوت بهاری دل بکنند و ترجیح داده اند به جای نشستن در منزل، روی نیمکت های پارک بنشینند و با دوست یا خانواده خود گپ بزنند.
چند نوجوان که در بین آن ها 2 کودک هستند، رکاب زنان وارد خیابان اصلی می شوند و با سرعت از لا به لای خودروهایی که در حال عبور هستند، می گذرند و کمی آن طرف تر یکی از کودکان با نزدیک شدن به جدول کنار خیابان کنترل دوچرخه را از دست می دهد و نقش بر زمین می شود.
از او می پرسم در این شرایط که برای پیشگیری از ابتلا به کرونا، مدارس را تعطیل کرده اند چرا بیرون می آید و اگر بر اثر افتادن از دوچرخه یا هر اتفاق دیگری سر از بیمارستان در آورد که خطرناک است، چه کار می کند؟ می گوید: مادرم اجازه داده است روزی 2 ساعت با دوستانم دوچرخه سواری یا در پارک محله مان توپ بازی کنم.
او با گفتن این که در خانه حوصله ام سر می رود، سوار دوچرخه اش می شود و تند تند رکاب می زند تا از دوستانش جا نماند.
به 2 بزرگ سالی نگاه می کنم که کنار هم نشسته اند و با یکدیگر پچ پچ می کنند، بدون داشتن ماسکی که آن ها را از ابتلای احتمالی به کرونا تا حدودی دور کند. کودکی نیز روی تاب نشسته است و تلاش می کند بیشتر اوج بگیرد.پارک شهر و شهربازی، گل های شان را به رخ بهاری می کشند که حسرت دیدنش امسال بر دل خیلی از شهروندان ماند اما بعضی از افراد بدون واهمه نگذاشته اند این حسرت بر دل شان بماند غافل از آن که ممکن است به قیمت جان شان تمام شود. مرد جوانی با دوست خود در حال قدم زدن در پارک شهر است و مدام ریه هایش را از هوای تازه پر و دوستش با چند عطسه او را از خود دور می کند و دوباره به هم نزدیک می شوند و صحبت های شان را ادامه می دهند.
به گفته خودشان با یکدیگر شریک هستند و حالا که مغازه کوچک شان به دلیل کرونا تعطیل شده است به این جا آمده اند تا با یکدیگر حساب و کتاب کنند چطور قسط های بانک را که چیزی به موعدشان نمانده است، پرداخت کنند. هر2 مدعی هستند کرونا ندارند اما مگر این بیماری با علامت به افراد حمله می کند که با وجود توصیه های مکرر برخی با پای خود وارد این ماجرا می شوند؟
4 بانوی میانسال در ضلع جنوبی شهربازی روی جدول نشسته اند، 3 نفرشان ماسک زده اند و یکی از آن ها روسری اش را طوری بسته که جلوی دهانش را مانند ماسک بگیرد. از آن ها می پرسم برای هواخوری آمده اید، از ابتلا به کرونا نمی ترسید؟ یکی از آن ها می گوید: ما 4 نفر همسایه هستیم و همیشه عادت داشتیم برای پیاده روی و هواخوری به شهربازی بیاییم اما امروز نگهبان ما را بیرون کرد و اجازه نداد حتی 10 دقیقه در این مکان بمانیم، حالا همین کنار نشسته ایم تا با یکدیگر حرف بزنیم و هوای تازه استشمام کنیم.
بانویی دیگر هم اظهارمی کند: زندگی در آپارتمان بسیار سخت است، دل مان می گیرد و خسته می شویم، تصمیم گرفتیم بیرون بیاییم تا روحیه مان عوض شود.
آن ها بدون این که دستکش داشته باشند روی جدولی که به احتمال خیلی زیاد آلوده است بی تفاوت نشسته اند غافل از این که آلودگی را با لباس های شان به منزل می برند.
کرونا در صف نان
این روزها درباره نحوه خرید نان و رعایت اصول بهداشتی خیلی شنیده ایم، بنابراین راهی چند نانوایی در مرکز و حاشیه شهر می شوم تا آگاهی مردم و رعایت مسائل بهداشتی را از نزدیک ببینم. در یکی از نانوایی ها که تعداد زیادی مشتری دارد، مردم به فاصله یک متر از هم ایستاده اند و نوبت هر کدام می شود با کشیدن کارت و پرداخت مبلغ، نان را از متصدی که مخصوص تحویل نان است، می گیرد. اما در یکی از نانوایی ها فردی که نان را تحویل می دهد با همان دست کارت یا پول را از مشتری می گیرد و گویا به قول معروف اصلا در باغ نیست.
در این میان، یکی از نانوایی ها که شلوغ تر از آن هایی است که سر زده ام مانند دوران قبل از کرونا میز فلزی مخصوص پهن کردن نانش به راه است و کنار پیاده رو قرار دارد. مردی با کمال خونسردی نان هایش را می گیرد و روی میز پهن می کند و منتظر می ماند تا خنک شود.
خودش ماسک زده اما نان ها را در معرض آلودگی قرار داده است. وقتی این نکته را به او متذکر می شود، چیزی نمی گوید، نان هایش را جمع می کند و راهش را در پیش می گیرد. فاصله گذاری اجتماعی در برخی صف های نان هم رعایت نمی شود و مشتریان بدون واهمه نزدیک هم ایستاده اند و منتظرند نان داغ و تازه را به منزل ببرند اما آیا بعد از این همه توصیه نمی دانند ممکن است چاشنی خرید این گونه نان، کرونا باشد؟
نبود ماسک و ژل ضدعفونی کننده
در پیاده رو که قدم می زنم بیشتر افراد ماسک دارند اما ماسک برخی از آن ها از دور مشخص است که مدت زیادی استفاده شده است. یکی از شهروندان در حالی که داروخانه را ترک می کند، می گوید: این همه در اخبار درباره تولید و توزیع ژل ضدعفونی کننده در استان گفته می شود ولی چرا هنوز نمی توانیم آن ها را تهیه کنیم؟ از اواخر اسفند سال گذشته هر روز به داروخانه ها سر زده ام اما دریغ از این که روزی دست پر به خانه برگردم.
«کرمی» البته از این که دانشگاه علوم پزشکی در ایام نوروز تعداد داروخانه ها را برای ارائه خدمات افزایش داد، ابراز خرسندی می کند و می افزاید: کاش توزیع ماسک و مواد ضدعفونی کننده دست مدیریت شود تا همه شهروندان به آن ها دسترسی داشته باشند.
به چند داروخانه سر می زنم، با وجود این که روی شیشه آن ها نوشته شده ماسک و ماده ضدعفونی کننده نداریم باز هم افراد برای اطمینان خاطر، در این خصوص سوال می کنند و می روند. متصدی یکی از داروخانه ها در این باره می گوید: تعداد اقلام بهداشتی در این خصوص نسبت به تقاضا بسیار کم است به همین دلیل برخی شهروندان موفق نمی شوند آن ها را تهیه کنند.
یک شهروند در حالی که سرفه می کند وارد داروخانه می شود و سراغ ماسک فیلتردار را می گیرد و من به همراه مشتریان دیگر ترجیح می دهیم آن جا را ترک کنیم.
اصنافی که تعطیل نیست
این روزها فعالیت مشاغلی که در طرح فاصله گذاری اجتماعی باید متوقف شود بیش از همه چیز مورد توجه است یعنی صنفی که در جدول مشاغل آمده است باید در این ایام تعطیل باشد اما در حال فعالیت است، عجیب به نظر می رسد. کافی است به گوشه و کنار شهر سر بزنی تا ببینی برخی آرایشگاه های مردانه و البته به شکل چراغ خاموش برخی آرایشگاه های زنانه، پوشاک فروشی ها و کادویی فروشی ها به شکل زیرپوستی در حال فعالیت هستند در حالی که با این کارشان کرونا را وارد پوست شهر می کنند. حتی کرکره های مغازه بعضی از اتوگالری ها تا نیمه بالا کشیده شده است و به شکل پرچم های نیمه برافراشته منتظر مشتری اند. در حاشیه شهر هم تعدادی از فروشگاه های قطعات یدکی فعالیت می کنند و البته مشتری های خود را دارند.شهروندی که در حال سوار شدن به خودرویش است با اشاره به این که برای خرید نان ناچار شده منزلش را ترک کند، به شغل خود که فروشنده لوازم یدکی است، اشاره می کند و می گوید: اصناف و تعزیرات باید قوانین سختگیرانه تری را برای متخلفان در نظر بگیرند زیرا افرادی مانند من که با وجود مشکلات اقتصادی خانه نشین شده اند باید با کسانی که قانون شکنی و مغازه خود را باز می کنند، تفاوت داشته باشند.
او با تاکید بر این که باید پروانه کسب افراد متخلف باطل شود، ادامه می دهد: همه ما دوست داریم کار و شکم زن و بچه مان را سیر کنیم اما وقتی اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی ضروری است باید از خیلی چیزها صرف نظر کرد تا به امید خدا زنجیره کرونا قطع شود.
اطراف میدان محمدعلی پهلوان، غوغایی است؛ میوه فروش های سیار، پشت وانت بارهای خود بساط کرده اند و گویا سور و سات کرونا برپاست! ازدحام جمعیت هر لحظه بیشتر می شود و شهروندان بدون رعایت مسائل بهداشتی میوه ها و صیفی جات را زیر و رو و خریداری می کنند بدون این که به کرونا فکر کنند، در همان نزدیکی در کمین و به تماشای آن ها نشسته است.
کارگاه های ساختمانی از فعالیت خود غافل نمانده اند و برخی از آن ها همچنان در حال ساخت و ساز و کارگران سخت مشغول کار هستند.
«صالح پور» یکی از شهروندانی است که از ساختمان سازی همسایه خود گلایه می کند و می گوید: کارگرها تا دیر وقت کار می کنند و با توجه به این که در قرنطینه خانگی به سر می بریم و ناچاریم در منزل باشیم سر و صدای ناشی از کارهای ساختمانی مایه عذاب مان شده است. ضمن این که کارگران بدون ماسک کار می کنند و آب دهان شان را روی زمین می اندازند و موجب انتشار آلودگی می شوند.
او خاطرنشان می کند: از شهرداری تقاضا داریم نظارت های خود را بیشتر کند و از فعالیت کارگاه های ساختمانی که موارد بهداشتی را رعایت نمی کنند، جلوگیری کند.
سرریز مشکلات کرونایی در آشپزخانه ها
از برو و بیای مشتریان آشپزخانه ها خبری نیست، بسیاری از آن ها فعالیت خود را تعطیل یا کم کرده اند و فقط به شکل بیرون بر مجاز هستند غذا را به دست مشتریان برسانند. متصدی یکی از مراکز غذای آماده در این باره می گوید: تعداد مشتریانم به یک پنجم کاهش یافته است و در عین حال مواد غذایی را با قیمت بالاتری می خرم و از سوی دیگر باید حقوق 6 نیرو و همچنین اجاره بها را پرداخت کنم.او خاطرنشان می کند: تا قبل از شیوع کرونا، هر جعبه دستکش یک بار مصرف را 25 هزار تومان می خریدم اما اکنون بالای 100 هزار تومان است که پیدا هم نمی شود.
کرونا در خیابان
آخرین مقصدم درمانگاه های شهر است که نیروهایش خالصانه به عنوان مدافعان سلامت در حال خدمت هستند. در ورودی این اماکن برگه هایی را مبنی بر ضدعفونی کردن دست ها و کفش ها قبل از وارد شدن چسبانده اند و ورودی ها به تشت های ضدعفونی کننده کفش و البته مایع ضدعفونی کننده دست مجهز هستند. به گفته یکی از کارکنان، میزان مراجعه کنندگان به درمانگاه نسبت به ماه گذشته کمتر شده زیرا مردم آگاه شده اند در مواقع خیلی ضروری به این مکان مراجعه کنند تا در معرض آلودگی قرار نگیرند و ما مدام در حال ضدعفونی کردن محیط هستیم و هر چه بیشتر رعایت کنیم بهتر است. او با بیان این که کرونا در خیابان هاست و متاسفانه برخی شهروندان بدون توجه همچنان بیرون می آیند، ادامه می دهد: هر چه تعداد مراجعه کنندگان کمتر باشد برای مبتلایان کرونا بیشتر و بهتر می توان انرژی و امکانات گذاشت و امیدواریم مردم این موضوع مهم را مدنظر قرار دهند. او البته به توزیع مناسب ماسک و دستکش بین کارکنان درمانگاه ها نیز اشاره می کند.
کرونا به سرعت روزهای بهار را می شمرد، با خودم می گویم کاش همه رعایت کنیم تا درختان پر از میوه تابستان را ببینیم نه درختانی را که از کرونا به بار نشسته اند... .