«سیاوش چراغی پور» با اشاره به جذب مخاطب؛
تعداد بازدید : 243
کشاندن مردم پای تلویزیون سعه صدر می خواهد
مریم ضیغمی- این بازیگر با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون، زاده «قصر شیرین» از شهرهای کرمانشاه است. وقتی نوجوانی بیش نبود دوره های بازیگری را زیر نظر مصطفی اسکویی گذراند. در سال 1380 با بازی در فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» وارد سینما شد. «سیاوش چراغی پور» علاوه بر تئاتر و سینما همزمان فعالیت در تلویزیون را آغاز کرد و با بازی در سریال «باغچه مینو» در سال 82 به چهره شناخته شده ای تبدیل شد. این هنرمند که دانش آموخته بازیگری است در فیلم هایی همچون «لانتوری»، «ماهی و گربه»، «همیشه پای یک زن در میان است» و «جهان با من برقص» بازی کرده است. به بهانه پایان پخش سریال «فوق لیسانسه ها» و بازی خوب او در سه گانه این سریال با او گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
از آقای «امیری» فوق لیسانسه ها چه خبر؟
هر شب از رحیم کتک می خورد از بس که مظلوم بود؛ (می خندد و می گوید:) معتقدم شخصیت های خیر و شر و خوب و بد همیشه وجود دارند و سبب اتفاقات دراماتیک می شوند.
وقتی نقش آقای امیری به شما پیشنهاد داده شد چه شناسنامه ای در سری نخست «لیسانسه ها» برایش در نظر گرفتید؟
نگاه «سروش صحت» به فیلم سازی و فیلم نامه نویسی را قبول دارم و وقتی پیشنهاد بازی به من داد قصه و شخصیت امیری را دوست داشتم چون پل ارتباطی بین اتفاق ها و ماجراهایی بود که رخ می داد به همین دلیل حضورش تاثیر داشت و همه این ها دلایلی شد تا بازی در سریال را با افتخار بپذیرم.
تجربه نشان داده که مردم سریالهای طنز را در شرایط کنونی می پذیرند. آثار طنز چه جایگاهی در تلویزیون دارند؟
امیدوارم تلویزیون سرمایه گذاری و ارزش گذاری برای این گونه آثار را زیاد کند. وقتی می بینند عامه مردم و اهالی هنر و روشنفکران کمی سختگیر سریال «فوق لیسانسه ها» را قبول کرده اند وظیفه تلویزیون توجه بیشتر به این گونه برنامه ها می شود، چون معتقدم گاهی اوقات کارهای طنز به سمتی رفته است که اندکی به هجو کشیده شده یا مردم خیلی با آن اثر ارتباط برقرار نکرده اند. به نظرم آسیب شناسی کار ساده ای است یعنی اگر کارشناسان تلویزیون ببینند که چه کدهایی در این گونه کارها موثر بوده و برعکس خیلی ساده می توانند برنامه ریزی کنند و به سمت این گونه کارهای موثر بروند.
البته با توجه به تعدد شبکه ها، فضای مجازی، دسترسی آسان به آثار روز دنیا و رقیبی همچون شبکه نمایش خانگی این که بتوانی مردم را پای تلویزیون بکشانی خیلی سخت است.
دقیقاً خیلی کار دشواری است و سعه صدر و اندکی آزادی عمل می خواهد. باید آزادی کار در اختیار نویسنده، کارگردان و تهیه کننده گذاشته شود چون نسل امروز به ویژه کودکان و نوجوانان نسل ساده ای نیستند که به راحتی هر کاری را بپذیرند و در تمام دنیا با یک کلیک، جدیدترین سریال ها در دسترس شان است. ما اگر مدعی هستیم که مخاطب جذب می کنیم باید مقابله کنیم. ما باید کارهای روز دنیا را ببینیم و به روز باشیم و کیفیت کار خود را بالا ببریم تا بتوانیم خود را ارتقا و توانایی خود را افزایش دهیم. امیدوارم مدیران تلویزیون مردم را در نظر بگیرند چون مردم را به سادگی نمی توان فریب داد. آن ها از آن چه که فکر می کنیم، آگاه تر هستند. مردم منتقدان خوبی هستند و ما هم برای آن ها کار می کنیم و اگر قرار باشد نپذیرند و ارتباط برقرار نکنند هر چه بودجه، هزینه و زمان صرف می شود هدر می رود بنابراین باید به حرف و نظر مردم گوش کنیم.
به طور حتم با این شرایط به خاطر عشق به حرفه بازیگری تا به حال ادامه داده اید؟
بله همین طور است. ما انتظاری که از تلویزیون داریم به لحاظ پرداخت ها انجام نمی شود و بخشی هم سانسور های سازمان است که ترجیح می دهیم در خانه بنشینیم. البته واقعیتی که ما را فعال نگه داشته و ناامید نکرده عشق به این حرفه و مردم است و آن ها با روی گشاده از ما پذیرایی می کنند و برایم بزرگ ترین پاداش است و این وجه را با چیزی عوض نمی کنم و به عشق همین مردم صبوری می کنم.
به مسائل مالی اشاره کردید که خیلی از بازیگران گلایه مند هستند. با این توضیح دستمزدهای سازمان راضی کننده است تا بتوان یک زندگی را گذراند و در مواقعی که کاری پیشنهاد داده نمی شود در خانه ماند؟
اگر سازمان طبق روال و تعهدات پرداختی به موقع عمل کند زندگی های مان دچار چالش نمی شود ولی مشکل این جاست که قراردادی با ما می بندند ولی در پرداخت آن قرارداد و تعهد، تعلل می شود. شما برنامه ریزی می کنید که از یکم تا سی ام کار و حقوقی دریافت می کنید و می توانید نیازهای یک ماه آینده تان را برطرف کنید ولی وقتی این سی ام چند ماه به تعویق می افتد زندگی تان دچار مشکل می شود. چون کافه و رستوران ندارم و شغل اصلی ام بازیگری است، تمام زندگی ام را برای بازیگری گذاشتم و من هم باید گذران زندگی و هزینه کلاس ها و تحصیل فرزندانم را پرداخت کنم. حق من است که به سفر بروم و لباس خوب بپوشم و همه این ها به چالش می خورد و مجبور هستم قرض کنم. از سوی دیگر من در شبکه نمایش خانگی در سریال «رقص روی شیشه» بازی کردم اما یک ریال از دستمزدم را پرداخت نکردند. وقتی سازمان صدا و سیما به تعهدات خود عمل نمی کند شبکه های نمایش خانگی و سینما که جای خود دارد.
شما با ماجرای قانون مالیات برای هنرمندان موافق هستید؟
آخر نمی دانم مالیات برای چه؟! نمی گویم هیچ قانونی وجود نداشته باشد می گویم من چراغی پور که تئاتر کار می کنم و به سختی زندگی ام را اداره می کنم تا در سال چند کار تصویری داشته باشم قراردادم با دوستانی که رقم ها و دریافت های آن چنانی دارند برابر نیست. باید این قوانین تعریف خودش را داشته باشد و به جای این که ما را مجبور به پرداخت مالیات کنند قانون بگذارند حق و حقوق ما پرداخت شود.
با این سختی که در تئاتر، سینما و تلویزیون کار می کنید به خاطر عشق به این حرفه است یا برای امرار معاش یا هر دو؟
هر دو با هم است. طبیعتاً با عشق وارد این حرفه شدم و سال های بیکاری ام را گذراندم، سال هایی که شام شب نداشتم، در سال هایی که هنر پاسخگوی نیازهای مالی و اقتصادی ام نبود خانواده ام شرایط را به خاطر عشق ام قبول کردند و همگی صبوری کردیم.
اکنون بعد از 32 سال فعالیت هنری حرفه ای و در این سن، حقم است که بتوانم بابت انرژی که گذاشتم سر کار باشم. اکنون دوره بیکاری و بی پولی من نیست. الان بعد از 32 سال حداقل حقوق بازنشستگی را دریافت می کنم که غم انگیز است و این در حالی است که حقوق پایه ای که پرداخت می کنند ده ها مرتبه زیر خط فقر است!
این در حالی است که اگر فردا بلایی سرم بیاید و دست یا پایم بشکند یا آسیب ببینم کدام کارگردان، تهیه کننده یا امور اداری می آید و می گوید به پاس سال ها رنج و مشقتی که در این مملکت کشیدی اکنون که ناتوان شده ای وظیفه ماست این حق و حقوق را بدهیم؟ حتی یک تلفن هم نمی کنند که ببینند تو مرده ای یا زنده! ما وقتی در این شرایط کار می کنیم فقط عشق به کار و عشق به مردم ما را جلو می کشاند و دل مان می خواهد زندگی مان هم بچرخد.
سرگرمی تان چیست؟
کتاب می خوانم، موسیقی گوش می دهم و هر از گاهی به دل طبیعت می روم. سفر و خیلی چیزها را هم دوست دارم اما شرایط و موقعیت اش برایم فراهم نیست.
در پایان بفرمایید هم اکنون چه میکنید؟
مشغول بازی در سریالی ماه رمضانی هستم اما چون اطلاع رسانی نشده نمی توانم توضیحی بدهم.
فیلم «جهان با من برقص» را هم با سروش کار کردم که مطمئنم هر بیننده ای دلش می خواهد دو، سه بار آن را ببیند چون اثری مفرح و آموزنده است و به زودی این فیلم اکران می شود و امیدوارم که تماشاچی لذت ببرد. من نقش خیلی جذابی دارم و کارخانه داری هستم که یکی از دوستانم جهان (علی مصفا) است و به همراه همسرم به شمال می رویم و آن جا اتفاقات خوبی رقم می خورد.