مریم ضیغمی- اهل مشهد مقدس است و بینندگان تا به حال از او آثار تلویزیونی زیادی دیده اند. «حسن لفافیان» می گوید که حدود 15 سال برای تلویزیون فیلم ساخته است و اکثر ساخته هایش در جشنواره های تلویزیونی جوایز اصلی را گرفته اند که می توان به آثاری نظیر مکافات، روشنایی دریا، بازی مهره سفید،حماسه ماندگار، آبی عمیق، چشم آفتاب، موش و گربه و گره آخر اشاره کرد. شبکه اول سیما طی شب های گذشته سریال «به رنگ خاک» را روانه آنتن کرد که «حسن لفافیان» آن را کارگردانی کرده؛ سریالی که در جزایر خلیج فارس ساخته شده است. در این شماره با این کارگردان با اخلاق همراه شدیم تا از شرایط تولید این اثر بدانیم.
فیلم نامه سریال «به رنگ خاک» چه ویژگی داشت که کارگردانی اش را پذیرفتید؟
به طور کلی علاقه دارم در بیرون از پایتخت که بیشتر سریال ها در آن ساخته می شود، کار کنم و خوشبختانه این کار، این امکان را برایم ایجاد کرد .
به طور حتم ساخت اثر در خارج از پایتخت دشواری هایی برای تان داشت؟
دقیقاً؛ این سختی از شروع پیش تولید که مرحله جذب همکاران و بازیگران بود شروع شد و تا رسیدن به لوکیشن های خاصی که در متن به ما دیکته می شد ادامه داشت و در هنگام تولید نیز مواردی از جمله دور شدن عوامل از خانواده و کمبود امکانات در مکان هایی که کار می کردیم این سختی را بیشتر می کرد. هر چند واقعاً همراهی و تحمل گروه سازنده به یاری ما آمد و باعث شد کار به شکل کنونی پیش برود و در مقابل چشمان بینندگان قرار گیرد.
سریال تا چه حد توانسته در معرفی مناطق دور افتاده و محروم کشور موفق عمل کند؟
به نظرم بهتر است از واژه دور افتاده و محروم استفاده نکنیم زیرا وقتی قدم بر خاک نازنین آن مناطق می گذاریم می فهمیم که مرواریدی هستند در دل این خاک پهناور و اعضای گروه که از تهران وارد آن جا شدند تمام تلاش شان را کردند تا تمام مناطق زیبا و بکری که در آن جا وجود دارد به تصویر کشیده شود و البته به دلیل شرایط داستانی و متن، شاید بخشی از مکان های زیبا را نتوانسته باشیم به تصویر بکشیم اما واقعاً اگر کمک، تلاش و پیگیری تک تک مردم بزرگوار آن جزایر نبود شک نکنید که این کار تا همین مرحله هم پیش نمی رفت.
می توان به جرئت گفت بعد از پخش این سریال فضای گردشگری و بازدید از این مناطق زیبا و بکر صدچندان خواهد شد و هم اکنون در بینندگان برای دیدن آن مکان ها ذوق ایجاد شده است.
برای پرداختن به فضای بومی که به شکل باورپذیر و ملموس در مجموعه به تصویر کشیده شده، چه مشاوره هایی با اهالی آن مناطق درباره نحوه گویش، پوشش، آداب و رسوم و ... داشتید؟
بدون شک اگر مشاوره و همفکری هنرمندان جزایر و اهالی خوب استان هرمزگان نبود این کار ماحصل اش این نمی بود و طبیعتاً تجربه زیادی که من سال ها در ساخت فیلم در استان های کشور داشتم مرا بر این داشت تا با تلاش و دقت بتوانم با به تصویر کشیدن مکان ها و نوع پوشش و آداب آن جزایر، بیننده را همراه خود کنم و احساس قشنگ همراهی را در تکتک مردم ایران به وجود آورم. دوربین ما اولین رسالتش به تصویر کشیدن زیبایی بی مثل آن مکان ها بود و تعریف قصه برای مان در اولویت دوم قرار داشت، هر چند گاهی به دلیل شرایط قصه برخی پوشش ها را آن گونه که باید رعایت نکردیم که جا دارد از همین موقعیت استفاده و از مردم خونگرم آن استان عذرخواهی کنم اما بدانید به دلیل آگاهی نداشتن نبود و تنها به دلایل خاص رسانه ملی و رعایت اصول آن بود. در نهایت در مورد استفاده نکردن از لهجه باید توضیح بدهم با توجه به ترکیب بازیگران بومی و مرکز به این نتیجه رسیدیم که بهتر است از لهجه استفاده نکنیم تا یک دستی در لحن رعایت شود و به لهجه عزیزان بومی احترام گذاشته شود.
درباره انتخاب بازیگران، چطور به بازیگران بومی رسیدید؟
پس از اعلام فراخوان در استان و حضور در آن جا خوشبختانه با استقبال بی نظیر هنرمندان آن استان رو به رو شدیم که این استقبال به ما دیکته کرد که تا می توانیم از این بزرگواران که سرشار از هنر و استعداد هستند استفاده کنیم و همچنین با توجه به دیکته شبکه که باید از بازیگران ملی نیز در کار استفاده شود به ترکیب کنونی رسیدیم که به نظر حقیر مناسب بوده و خوشحالم توانستم در کنار هنرمندان بزرگ این استان کار کنم.
سیاوش طهمورث برخلاف همیشه ساختارشکنی کرده و در نقشی مثبت ظاهر شده است؛ از این که مخاطب او را نپذیرد نترسیدید؟!
توانایی و قدرت جناب طهمورث در خلق هر نوع نقشی بر ما نباید پنهان بماند. باید قبول کنیم بیشتر کارهای ماندگار او در نقش هایی غیر این نوع نقشی بوده که در این سریال بازی کرده است و نیز باید بگویم من همیشه از قدرت کلام و نگاهش در بازیگری لذت می برم. احساس می کردم این نوع بازی و نگاه می تواند برای پرداختن به یک شخصت سخت که سال ها در دل دریا با امواج خروشان رو به رو بوده و از دل دریا روزی خود را به دست می آورده و اکنون دل شکسته همان دریاست و غم بزرگی را در دلش نگه داشته، مناسب باشد و باید نقش را به نگاه پرقدرت این سوپراستار بسپارم و بی شک جواب مثبت می گیرم. خدا را شکر اکنون و سریال را می بینم و بازخوردها را می شنوم می فهمم که در انتخابم اشتباه نکرده ام.
سریال تان تا چه حد با محدودیت رو به رو بود و اساساً موردی در فیلم نامه بود که درباره آن بحث زیادی با مدیران داشته و دچار جرح و تعدیل در پخش شده باشید؟
با توجه به حضور پررنگ جناب دکتر اربابی به عنوان مشاور فیلم نامه و ناظر کیفی کار خوشبختانه مشکل خیلی جدی در کار و هنگام اصلاح فیلم نامه نداشتیم و در زمان پخش نیز اصلاحات عمومی که به بیشتر سریال ها می خورد به ما نیز خورد که واقعاً خیلی جدی نبود اما به هرحال تنها نکته ای که باید ذکر شود این است که فیلم نامه یک سال قبل از حضور من نوشته شده و زمانی که به گروه ملحق شدم فقط می توانستم به اصلاح جزئی بپردازم. بخشی از شکل گیری و اصلاح بر دوش من و همکارانم در زمان تصویربرداری افتاد که امیدوارم از پس کار برآمده باشیم. درباره متن هم باید بگویم رسالت متن موجود نمایش زیبایی و فضای جذاب جزایر بود و ما نیز در همین مسیر پیش رفتیم و متن و درام در بعضی جاها به همین دلیل کمی دچار لغزش و انحراف شد که باز هم جا دارد از بینندگان عذرخواهی کنم اما واقعاً و از صمیم قلب باید متذکر شوم که بیشترین تلاش را کردیم تا بتوانیم سریالی در خور ملت بزرگ ایران بسازیم.
شنیده ام اهل مشهد هستید؛ فعالیت خود را از همین شهر شروع کردید؟
من در مشهد به دنیا آمدم اما از 7 ماهگی در زاهدان زندگی کردم و بعد از قبولی در دانشگاه به تهران رفتم و اکنون 30 سال است در تهران ساکن هستم. سال ها در زاهدان کار نمایش انجام دادم و عضو گروه تئاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان بودم و بارها برای اجرای نمایش در بخش مسابقه به جشنواره فیلم فجر رفتم و چند سال نیز در انجمن سینمای جوان زاهدان فیلم ساختم و پس از قبولی در دانشگاه و آمدن به تهران از سال 1369 شروع به فعالیت در عرصه دستیار کارگردانی و برنامه ریزی در سینما و تلویزیون کردم که حدوداً در سی و چند کار این سمت را داشته ام.
چرا فیلمی درباره مشهد و آقا امام رضا(ع) نمی سازید؟
سعادت ساخت چنین فیلمی را هنوز پیدا نکرده ام اما اگر فرصتی پیش بیاید حتماً با جان و دل قبول خواهم کرد.
مردم حسن لفافیان را با چه آثاری می شناسند؟
من حدود 15 سال برای تلویزیون فیلم ساختم که اکثر آن ها در جشنواره های تلویزیونی جوایز اصلی را گرفتند که می توان به بعضی از آن ها اشاره کرد مثل مکافات، روشنایی دریا، بازی مهره سفید، حماسه ماندگار، آبی عمیق، چشم آفتاب، موش و گربه و گره آخر.
حرف پایانی؟
جا دارد از تلاش تک تک عوامل این سریال و از صبر و بردباری شان در این کار سخت تشکر کنم و همچنین از هنرمندان و مردم بزرگوار استان هرمزگان سپاسگزارم که به راستی بدون کمک آن ها این سریال ساخته نمی شد.