اسدی
در همین هفته یک اتفاق زیبا و افتخارآمیز برای ورزش کشورمان رخ داد؛ تیم ملی فوتبال ساحلی کشورمان در رقابت های جام بین قاره ای در امارات، اسپانیا حریف قدرتمند خود را در فینال شکست داد و قهرمان شد.
این رخداد مهم ورزشی نشان داد که ظرفیت و استعدادهای زیادی در فوتبال ساحلی در کشور وجود دارد. البته ورزشکاران و فوتبال دوستان خراسان شمالی را به این فکر انداخت که آیا این رشته در استان فعال است و می توان از ظرفیت های استان در قهرمان پروری در این رشته ورزشی استفاده کرد؟ ورزش های ساحلی همیشه علاقه مندان خود را داشته است، به همین دلیل حتی در شهرهای غیر ساحلی زمین های مخصوص برای ورزش های ساحلی ساخته می شود و در بجنورد برخی رشته ها کمیته های ساحلی خود را فعال کرده اند، مانند والیبال و تنیس ساحلی که هم اکنون مسابقات آن برگزار می شود و تیم های استان به رقابت های کشوری می روند.
چندی قبل رئیس هیئت هندبال استان از راه اندازی هندبال ساحلی در استان خبر داده بود.
«مومنی» یکی از ورزشکاران استان است. او به گفته خودش رشته های ورزشی مختلفی را تجربه کرده و بسیار علاقه مند است که وارد رشته فوتبال ساحلی شود اما اظهار می کند، با این که به این رشته علاقه مند است اما از فوتبال ساحلی در بجنورد خبری نیست.
یکی دیگر از علاقه مندان به فوتبال ساحلی می گوید: قهرمانی ورزشکاران ایران در مسابقات بین قاره ای فوتبال ساحلی نشان داد، کسب موفقیت جهانی در این رشته طی سال های اخیر اتفاقی نبوده و زمینه تداوم آن وجود دارد. وی اضافه می کند: راه اندازی این رشته در استان با توجه به ظرفیت هایی که وجود دارد می تواند ضمن جذب علاقه مندان به این نوع فوتبال، زمینه حضور آن ها را در تیم ملی فراهم کند.یکی از تنیسورهای استان که سابقه شرکت در مسابقات تنیس ساحلی را دارد، می گوید: رشته های ورزشی ساحلی جذابیت خاصی دارند و نتیجه شرکت در این مسابقات نشان داده استان ظرفیت بالایی در این رشته ها دارد بنابراین راه اندازی کمیته های ساحلی به توسعه این رشته در استان بسیار کمک می کند.
ترکیب توپ و ماسه های ساحل قطعاً حس خارق العاده ای است که اگر یک بار امتحانش کنید شاید دیگر نتوانید رهایش کنید. جدا از شگفت انگیز بودن و حس و حال خوب این ورزش ها و دویدن در زمین های ورزشی ساحلی، بسترها در مرکز استان به کمک شهرداری فراهم شده است و باید از آن به بهترین نحو استفاده کرد. از سوی دیگر درخشش تیم فوتبال ساحلی کشور در رقابت های بین قاره ای نشان از توانایی بالای این رشته ورزشی در کشور دارد و باید کمی جدی تر به این رشته و دیگر رشته های ساحلی نگاه کرد.
رئیس هیئت فوتبال استان می گوید: کمیته فوتبال ساحلی هیئت فوتبال استان راه اندازی و اقداماتی برای آغاز این رشته در استان انجام شده است اما هنوز ورزشکاران برای شرکت در مسابقات و برنامه ها علاقه مند نیستند.
«جعفرزاده» با بیان این که بسترها برای راه اندازی فوتبال ساحلی در استان مهیاست و در زمان مدیریت شهردار سابق رایزنی هایی انجام شد تا این رشته در زمین های ساحلی شهربازی فعال شود، ادامه می دهد: با این که چند بار در فضای مجازی فراخوان برگزاری رقابت های فوتسال ساحلی اعلام و منتشر شده اما متاسفانه از برگزاری مسابقات در این رشته ورزشی استقبال نشده است.
وی اضافه می کند: دوره فعالان فوتبال از ابتدای سال آغاز می شود و هفته آینده عملاً به اتمام می رسد و فصل فوتسال آغاز می شود و برای راه اندازی فوتبال ساحلی بهترین فصل بهار و ماه های اردیبهشت و خرداد است.او اعلام می کند: البته در نظر داریم برای فعال کردن این کمیته و جذب ورزشکار مسابقاتی را با جوایز ویژه برگزار کنیم زیرا معتقدم اگر یک بار ورزشکاران در این مسابقات شرکت کنند به شدت علاقه مند می شوند.
او البته در میان سخنانش، اخبار فوتبالی را اعلام می کند. بنا بر این اخبار، لیگ فوتبال نونهالان و جوانان استان به پایان رسیده و انتخابی لیگ دسته یک برگزار شده و لیگ نوجوانان همچنان در حال برگزاری است و خبرهای جدید آن به زودی اعلام می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شنیده های ریز و درشت از شهرداری بجنورد؛ از بازدیدهای غیررسمی شهردار جدید در لباس مراجعه کننده تا عینک انتخاب تیم هم سایز برای یک عملیات شهری. حس خبرنگاری خبرنگار ما ساعت 21 گل کرد و با شهردار تماس گرفت تا فردا به مردم بگوید شهردار ساعت 9 شب کجا بود و چه حلوایی را برای شهروندان تدارک می دید. با همراهش تماس نگرفت بلکه با دفتر کارش تماس گرفت. صدای خسته «زارعی» پشت گوشی «بفرمایید» زد! معلوم شد او همراه جمعی از همکارانش در تدارک حلوایی است!
او گویا از آن ها می خواهد دو روز دیگر برنامه خود را برای حوزه مدیریت شان ارائه دهند، آن هم مکتوب. البته شهردار نگفت با چه کسانی هستم، فقط گفت جلسه ام، ولی حس خبرنگاری ام باعث شد بفهمم مهمانان او چه کسانی هستند و او از همکارانش چه خواسته و گوینده ای غیرخبری برایم گفت شهردار از حاضران چه خواسته است و چه کسانی بودند!قبلاً شنیده بودم مهندس «زارعی» در لباس مراجعه کننده، به بسیاری از دوایر شهرداری سرکشی نموده و برای خود گزارشی نانوشته از حال و روز کاری شهرداری تهیه کرده است؛ هم شتاب همکاران و نوع پاسخ گویی را دیده و هم آرامش آنان و حتی چای دورهمی را به ذهن سپرده است!شنیده بودم او بنا ندارد برای تیم کاری اش اتوبوس و مینی بوس تهیه کند تا اتوبوسی و مینی بوسی وارد شهرداری شوند، گویا تلاش دارد با عینک تحقیق، اعضای تیم اش را از میان مدیران و کارکنان فعلی شهرداری انتخاب کند. یکی از اعضای اتاق اطلاع می گفت هنوز برای انتخاب همکار نگاهی به بیرون ندارد، مگر این که مجبور شود. البته او می گفت: میخ بعضی از حاضران محکم است و به سادگی نمی توان از کنار آن ها گذشت! او می گفت گویا خروس خوان سحر، یک روز سوار ابوطیاره می شود و خداقوتی (از جنس نظارت) به پاکبانان می گوید تا ببیند چگونه امر نظافت و رفت و روب شهر انجام می شود. گویا در میان این جمع زحمتکش و پرتلاش، اندکی را دیده که اتفاقاً آن روز کارشان را با عجله انجام دادند و آن بسیار اندک به نظر شهردار کار را ناتمام رها و پدال پراید را نوازش کرده اند و به جمع خانواده برگشتند تا نفسی تازه کنند.البته این شنیده حاکی است که زارعی بنا دارد تیم کاری اش را دور از اصحاب ستادی(ستادهای انتخاباتی) تشکیل دهد، حال چقدر شورا او را در این امر یاری و میدان دهد امری است که باید در آینده منتظر آن بود!!شنیده می شود هنوز اعضای شورا به او سفارش نیرو نداده اند، اگرچه برخی شنیده ها حاکی است، سایه «دولت در سایه» هنوز هم در گوشه و کنار مدیریت شهرداری دیده می شود، البته گوینده هم چندان دلیلی ذکر نکرد و به اندک موارد اشاره کرد. آخرین شنیده ها حاکی است که شهردار جوان بجنورد بنا دارد از محلات کم برخوردار استارت کارش را بزند. اگرچه این شنیده بخش ناخوشایندی هم داشت مبنی بر این که گویا رقم بدهی های شهرداری با موجودی همخوانی ندارد و باک اعتبارات شهرداری به گونه ای است که با کمترین استارت، موتورش بی سوخت می شود اما او خوش بین بود که شهردار جوان، تازه نفس و با تجربه است و از این گردنه می تواند با جذب سرمایه گذار و مشارکت عمومی عبور کند. بالاخره باید منتظر ماند و کارنامه زارعی را دو سال دیگر در ارزیابی شهروندان دید. او عملاً 15ماه بیشتر زمان کاری ندارد و باید برای عبور از میدان کاری اش بند کفش هایش را خیلی سریع ببندد تا گوشه ای از نیازهای شهری بجنورد را برآورده نماید. متاسفانه بجنورد در دوره قبل فعالیت شورا هم دو شهردار را تجربه کرد و به دلیل کمبود وقت، موتور شهری اش نتوانست دور بردارد و در این دوره به همان بیماری مبتلا شد و شهردار قبلی هنوز موتورش گرم نشده به گِل نشست! و شهردار جدید تا موتورش را گرم کند به پایان وقت می رسد، به خصوص که شنیده ها نیز حاکی است دخل شهرداری خالی است.
انتظار افکار عمومی این است که میزان بدهی های شهرداری که برخی آن را 109 میلیارد تومان و برخی ارقام دیگری را اعلام می کنند، از شهروندان مخفی نماند و اعلام شود تا به همه شنیده ها در این خصوص پایان دهد. جان سخن این که گرمی موتور شهری بجنورد، نیازمند تدبیر شورا، حمایت استاندار و مشارکت عمومی است و به هر میزان که در مدیریت شهری بجنورد، ضعف وجود داشته باشد، چهره استان به همان میزان، کم جلوه می شود زیرا مرکز استان، مقصد همه وارد شدگان به استان است و در واقع به نوعی پیشانی استان محسوب می شود و شادابی آن در شادابی استان تاثیر بسیار مهمی را ایفا می کند، بدین جهت، کمک و حمایت نمایندگان، مدیران و مشارکت عمومی مردم، امری اجتناب ناپذیر است و این واقعیت به مدیریت شهردار بستگی دارد و اوست که باید این کشتی را ناخدایی کند و یاعلی(ع) بگوید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسدی
ثبت نام در سامانه طرح اقدام ملی مسکن در خراسان شمالی از سه شنبه به طور رسمی آغاز شد و اهالی مانه و سملقان همزمان با دیگر شهرستان های استان با اعلام این خبر برای ثبت نام اقدام کردند اما طبق گفته برخی مسئولان این شهر، مردم و مشاهدات خبرنگار ما نام شهرستان مانه و سملقان در سامانه ثبت نام درج نشده است و به نوعی مردم این شهرستان از این طرح ملی جا مانده اند.
بنا بر اطلاعات رسیده و تماس های مردم مانه و سملقان، بسیاری از مردم از روستاها و شهرهای اطراف چهارشنبه به آشخانه مرکز شهرستان مانه و سملقان مراجعه کردند و روز گذشته کافی نت های این شهر با ترافیک مراجعه کنندگان رو به رو بودند اما مراجعه کنندگان با دیدن سامانه ناامید شدند.
«حسنی» از اهالی روستای درکش در تماسی با دفتر روزنامه خراسان شمالی گفت: پس از این که متوجه شدم طرح ملی مسکن اجرا می شود، چهارشنبه با پرداخت هزینه رفت و آمد به آشخانه آمدم تا برای داشتن مسکن، در این طرح ثبت نام کنم.وی با بیان این که هنگام مراجعه به یکی از کافی نت های این شهر دیدم روستاییان زیادی برای ثبت نام آمده اند، ادامه داد: ساعت ها منتظر ماندم تا این که اعلام کردند نام شهرستان مانه و سملقان در سامانه وجود ندارد و ما نمی توانیم در این سامانه ثبت نام کنیم.
او اضافه کرد: من به خیال این که ممکن است مشکل از سامانه باشد ساعت ها در آشخانه منتظر ماندم اما این مشکل برطرف نشد و مجبور شدم به روستا بازگردم.
یکی از ساکنان شهر آشخانه گفت: از صبح چهارشنبه مرتب برای ثبت نام وارد سامانه شدم اما هر بار گزینه مانه و سملقان وجود نداشت.
وی با بیان این که مانه و سملقان وسیع ترین شهرستان استان است و بیش از 100 هزار نفر جمعیت دارد، ادامه داد: مگر ما جزو استان خراسان شمالی نیستیم که نمی توانیم از این سهمیه استفاده کنیم.این شهروند افزود: جمعیت زیادی از مردم این شهرستان کشاورز هستند و باید در اولویت برنامه های رفاهی باشند اما گویا ما فراموش شده ایم.«معظمی» عضو شورای اسلامی شهر آشخانه به خبرنگار ما گفت: چهارشنبه اهالی مانه و سملقان برای ثبت نام وارد سامانه طرح اقدام ملی مسکن شدند اما در گزینه انتخاب شهرستان نام مانه و سملقان وجود نداشت.
این مسئول می گوید: این اقدام موجب سرگردانی شهروندان این شهرستان شده است زیرا بسیاری از روستاییان برای ثبت نام به کافی نت های آشخانه مراجعه کرده اند و ترافیک و ازدحام ایجاد شده است.وی ادامه می دهد: این شهرستان بیش از 100 هزار نفر جمعیت دارد و در حالی نام آن از سامانه حذف شده که در دیگر استان ها نام شهرستان های بیش 10 هزار نفر دیده می شود.مدیر کل راه و شهرسازی خراسان شمالی در این باره گفت: سهمیه برای مانه و سملقان در نظر گرفته نشده است.
به گفته «مصطفی زاده»، احتمال دارد در دور بعدی برای این شهرستان سهمیه در نظر گرفته شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای اسفراین تکمیل پروژه ۳ کیلومتری تعریض، زیرسازی و آسفالت محور اسفراین به بجنورد حوالی روستای ایرج تا پلیس راه را در گرو حل و فصل اختلاف میان شهرداری و پیمانکار پروژه دانست.به گفته «ابراهیم ذاکری» تلاش برای رایزنی و حل این مشکل در دستور کار راهداری است و تا تکمیل نشدن این پروژه نصب علایم و خط کشی این بخش انجام نخواهد شد.وی همچنین از برنامه برای تعریض و زیرسازی و احداث دوربرگردان از پلیس راه تا پیش از پیچ در آستانه روستای آب بخش در محور مواصلاتی اسفراین به مرکز استان خبر داد که بناست عملیاتی و در سال های آینده آسفالت آن با تامین اعتبار انجام شود.پیشتر، «طاهر رستمی» فرماندار اسفراین بر ضرورت تسریع درنصب علایم ایمنی و خط کشی در محور اسفراین- بجنورد حدفاصل ایرج تا پلیس راه (سه راهی سنخواست) تاکید کرده و خواستار توجه به آن به دلیل حجم بالای تردد در این بخش از محور اسفراین- بجنورد شده بود.به گزارش خبرنگار ما، حدود ۳ کیلومتر از محور اسفراین - بجنورد از روستای ایرج تا پلیس راه واقع در ۳ راهی سنخواست تعریض، زیرسازی و بخشی از آن آسفالت شده که در انتظار نصب علایم ترافیکی، ایمنی و اخطار و خط کشی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدیقی
به جای تلاش و قدم گذاشتن در جاده عقلانیت مدام در گمراهی به سر می برد و با بلند پروازی هایش آینده خود و دیگران را به مخاطره می انداخت. از سرقت، قاچاق و زندان تا دندانساز قلابی شدن را در کارنامه سیاهش دارد. به گفته خودش، خانه شان افراد خلافکار را تحویل جامعه می داد و خواهران و برادرانش جز بدنامی چیزی به ارث نبردند.
مرد جوان می گوید: خانواده ما پر جمعیت بود، از نظر مالی خیلی ضعیف بودیم و اصول زندگی ما با بقیه فرق داشت. پدر و مادرم هر دو اعتیاد داشتند و با من کاری نداشتند. در خانه ما نه از سواد خبری بود و نه از حقوق شهروندی. از 12 سالگی لب به سیگار زدم به طوری که در مدت کمی مصرفم را از یک نخ به یک پاکت در روز رساندم. پسرک نوجوان به جای درس و مدرسه در مصرف دود و دم ترقی می کرد تا جایی که بعد از سیگار مصرف مواد را شروع کرد. گویا اعتیاد تنها میراثی بود که پدر خانواده برای پسر نوجوانش به ارث گذاشته بود. بعد از غلتیدن در مرداب افیون، تامین هزینه مواد برایش دردسرساز می شود برای همین اوایل به مواد پدرش دستبرد می زند. عوض کردن جای مواد از سوی پدرش مدتی ادامه می یابد تا این که پسر نوجوان مأیوس می شود و دست به سرقت از اهالی روستا می زند. او می گوید: اوایل کفش های نمازگزاران را از مسجد سرقت می کردم و آن ها را به مبلغ ناچیزی در قبال مواد می فروختم. بعد از آن طوری شد که برای دزدی خودم را به خانه های مردم می رساندم و هر چند شب یک بار به خانه های اهالی پاتک می زدم تا این که ساکنان روستا از دزدی هایم خون شان به جوش آمد و من را یک شب حین سرقت گیر انداختند. شاکیان زیادی داشتم و مال باختگان حاضر به گذشت از من نشدند و با شکایت آن ها از زندان سر در آوردم. در زندان به جای توبه و عبرت گرفتن دنبال کسی بودم تا بعد از آزادی یک کار خلاف جدید را همراه او شروع کنم. پسر جوان در زندان با یک قاچاقچی سابقه دار آشنا می شود تا روش ها و شگردهای قاچاق مواد را از او یاد بگیرد و بعد از مدتی جواب مثبت همکاری را از زندانی سابقه دار می گیرد. بعد از گذراندن چند سال از دوران محکومیت اش از زندان آزاد می شود و مدتی منتظر می ماند تا رفیق زندانی سابقه دارش هم روی آزادی را ببیند.
او تعریف می کند: وقتی فهمیدم مرد قاچاقچی از زندان آزاد شده به سراغ او رفتم تا کار خلاف مان را شروع کنیم. خیلی زود با کشیدن نقشه، کار قاچاق را به اتفاق او شروع کردم. بعد از قاچاق چند محموله مواد، پول خوبی از این راه گیرمان آمد و وضع مالی مان دگر گون شد و صاحب خانه و ماشین مدل بالا شدیم که حتی در خواب هم آن ها را نمی دیدیم. مدتی از کار خلاف مان گذشت تا این که تصمیم گرفتم تنهایی دست به قاچاق مواد بزنم تا همه سود از آن خودم شود. بعد از آن چند نفر را به کار گرفتم تا در قبال گرفتن مقداری پول به جا به جایی مواد برایم اقدام کنند. پسر جوان مغرور از پول های قاچاق بعد از چندین بار دور زدن قانون آخرین بار که می خواست مواد زیادی را جا به جا کند به خاطر پول زیاد به کسی اعتماد نمی کند و خودش هنگام جابه جایی مواد حضور می یابد. آن روز برای رد گم کردن، محموله را زیر لوازم خانگی جاسازی می کند و به اتفاق دو همدستش راهی مقصد می شوند. بعد از گذشتن از چند ایست و بازرسی بالاخره قبل از مقصد در یکی از ایست و بازرسیها خودروی شان متوقف می شود و با پیدا شدن محموله خیلی زود دست های شان به نشانه تسلیم بالا می رود و دوباره زندان میزبان او می شود. این بار برای پسر خلافکار به خاطر سابقه دار بودن و همچنین مقدار زیاد مواد حکم سنگینی صادر می شود و در یک چشم به هم زدن هر آن چه را که از طریق سوداگری مرگ به دست آورده بود از دست می دهد و به سر خط بر می گردد.
می گوید: دوباره چند سال از دوران محکومیت ام گذشت و این بار داخل زندان با یک نفر که قبلاً در کار دندان سازی تجربی بود، آشنا شدم. او با این که سواد زیادی نداشت اما مهارت و تجربه زیادی در این زمینه داشت و به گفته خودش پول خوبی را هم از این راه به دست آورده بود. با شنیدن این حرف ها دوباره جرقه ای در ذهنم زده شد تا با یاد گرفتن دندان سازی تجربی بعد از آزاد شدن از زندان به جای قاچاق مواد و سرقت، این حرفه را دنبال کنم. مدتی در کنار او روش های کشیدن دندان و حتی تزریق آمپول را یاد گرفتم. بالاخره بعد از گذشت سال های زیادی از دوران محکومیت اش از زندان آزاد می شود و خود را در توهم و خیال یک دندان ساز تجربی فرض می کند. بعد از آزادی از زندان با قرض کردن مبلغی از یکی از دوستانش مقداری لوازم و تجهیزات دندان سازی خریداری می کند و به روستا برمی گردد.
اوایل اهالی به او اعتماد ندارند اما رفته رفته با انجام برخی کارهای رایگان اعتماد مردم را جلب می کند و بعد از مدتی کار و کاسبی اش رونق می گیرد. این ماجرا مدتی ادامه پیدا می کند تا این که روزی یکی از پیرمردهای روستا برای دندان درد به او مراجعه و او بدون اطلاعات کافی به کشیدن دندانش اقدام می کند که دچار خون ریزی شدید می شود.
پیرمرد روستایی به خاطر پاره شدن لثه و همچنین شکستگی دندان مدتی در بیمارستان بستری می شود. او می گوید: بعد از این اتفاق خطرناک به شدت ترسیده بودم و تمام سعی ام را کردم که او سرپا شود و با پرداخت تمام هزینه های درمان خانواده اش رضایت دادند و از من شکایت نکردند. بعد از این حادثه مدتی به خاطر ترس، دست از کار کشیدم تا این که دوباره یک شب مردی برای دندان درد به من مراجعه کرد و از من خواست هر کاری از دستم بر می آید برای او انجام دهم، پیشنهاد پول خوبی را هم داد.
دوباره وسوسه شدم و به خودم گفتم باید اعتماد به نفس داشته باشم و بدون توجه به عواقب این کار، یک آمپول را که بعداً متوجه شدم فاسد شده بود به لثه بیمار تزریق کردم. آن مرد بعد از چند لحظه حالش بد شد و خانواده اش به ناچار مرد روستایی را به بیمارستان بردند. بعد از این اتفاق دست و پایم را گم کرده بودم. از ترس تمام تجهیزات غیر بهداشتی ام را منهدم کردم و مدتی در خانه یکی از آشنایانم در شهر پنهان شدم اما زیاد طول نکشید که دوباره راهی زندان شدم.
خوشبختانه خانواده بیمار به دلیل آشنایی و نسبت فامیلی رضایت دادند ولی به خاطر جنبه عمومی جرم چند سالی را در زندان گذراندم. بعد از آزادی به خاطر بیکاری، در به دری و اعتیاد دست به گدایی زدم تا این که روزی حین تکدی گری من را گرفتند و به کمپ آوردند.
این بار بر خلاف قبل که در زندان بودم به جای کشیدن نقشه های شوم با خودم عهد بستم دیگر دست از خلاف بکشم چون از این همه حقارت و آوارگی خسته شده ام. من با طمع و بلند پروازی جان خیلی ها را به خطر انداختم اما دیگر نمی خواهم راه گذشته ام را ادامه دهم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرتضوی- نامش را که می شنوی، ناخودآگاه روزهایی در ذهنت تداعی می شود که قاب تلویزیون در ساعاتی از شبانه روز تو را مجذوب می کرد و تو محو تصاویری می شدی که روایتگر قصه های گوناگون به ویژه در شب های ماه رمضان بود؛ «بهمن عبدی» مردی از جنس هنر که تصویرهای اثرگذار و سریالی اش، از جمله نخستین تجربه های مواجهه جدی مخاطب با کاریکاتور و طراحی بود. چندی پیش به بهانه دهمین جشنواره سراسری کارتون و کاریکاتور، مهمان خراسان شمالی بود و این اتفاق فرصتی را فراهم آورد تا با پیش کسوت عرصه کارتون و کاریکاتور ایران گپ و گفتی داشته باشیم و دنیای هنر را از قاب نگاه او بررسی کنیم.
در دوره ای وارد رشته کاریکاتور شدید و به آن علاقه نشان دادید که خیلی ها این هنر را نمی شناختند، چه شد که از کاریکاتور سردرآوردید؟
زمانی استعدادها توسط پدر و مادر یا اعضای خانواده کشف و هدایت می شود و فرد در مسیر زندگی قرار می گیرد و گاهی هم سرنوشت باعث آن می شود. نمی دانم بدشانسی یا خوش شانسی ام بود که پدرم در دورانی که می خواستم در رشته نقاشی تحصیل کنم اجازه فعالیت در عرصه هنر را به من نداد و در نهایت در رشته مدیریت تحصیل کردم و همین مسئله سبب شد به جای این که با 3، 4 سال تحصیل در رشته مورد علاقه ام، به آن چه می خواهم برسم طی 20 سال به شکل تجربی این هنر را فرابگیرم، آن هم با تماشای آثار هنرمندان.
کم کم کاریکاتور در من علاقه ایجاد کرد و از طریق نامه نگاری با دفتر مجله و سوالاتی که برایم پیش می آمد، وارد دنیای کاریکاتور و بدان علاقه مند شدم تا به این جا رسیدم.
دیدن شما و آثارتان حس نوستالژی را برای دهه شصتی ها ایجاد می کند، فکر می کنید این احساس را چگونه می توان برای متولدان دهه های 80 و 90 هم ایجاد کرد؟
فکر نمی کنم دیگر ایجاد شود زیرا محصول شرایط خاص آن دوره بود و اکنون اسیر سرعت و بمباران اطلاعات هستیم و نزدیک به 30 کانال تلویزیونی داریم در حالی که در آن دوران یکی، دو شبکه بیشتر نبود و من هر شب ماه رمضان در برنامه «خاطرات ماه رمضان» در حال کشیدن تصاویر بودم و برای مردم جذاب بود.
بعد از من خیلی ها این کار را کردند اما نو بودن خود را از دست داده و در زمان خود این برنامه بکر بود و مردم فرصت داشتند و در خانه، پای سفره می نشستند. باید گفت این برنامه محصول یک دوره خاص بود که بیش از یک دهه طول کشید و در شرایط امروز بعید به نظر می رسد.
ظرفیت های خراسان شمالی را در عرصه هنر کاریکاتور چطور دیدید؟
خراسان شمالی جوان های بی نظیر و خلاقی دارد. اگر استان از ظرفیت لازم برخوردار نبود نمی توانست جشنواره ای را در سطح ملی آن هم 10 دوره میزبانی کند و رویدادهایی از این دست بستر ساز شکوفایی استعدادهایی در این خطه و دیگر نقاط ایران شده است، تا جایی که جوان هایی که امروز در این عرصه هنرنمایی می کنند به واسطه این رویداد به توانمندی در این وادی رسیدند.
ماهیت هنر کاریکاتور به چه سمت و سویی حرکت کرده است؟ آیا این هنر از ذات ژورنالیستی خود فاصله گرفته و خارج شده است؟
تغییر مدیریت، ایده پردازی های جدید و تغییر زیربنا بر روند هنر و به تبع آن کاریکاتور تاثیر گذاشته و از سوی دیگر متاسفانه نبود فضای کار برای فعالان و علاقه مندان این عرصه سبب شده است اهالی هنر به جشنواره ها رو بیاورند، در حالی که در کشورهای مختلف هر روز شاهد رویدادهای مختلفی در سطح بین المللی هستیم. کاش مسئولان فقط به دنبال عمران و ساخت و ساز نباشند زیرا یک بخش فکر و استعداد جوان های ماست و نمی توان آن را نادیده گرفت. ما دوران شکوفایی عالی و بی نظیری داشتیم اما به واسطه این که به هنر و جریان کاریکاتور توجهی نمی شود، آینده خوبی را برای این هنر متصور و به آن خوش بین نیستم در حالی که معتقدم باید گردش مالی را در هنر شاهد باشیم اما امروزه به اندازه ای غم نان وجود دارد که هنر به فراموشی سپرده شده است.
با توجه به داوری و حضور شما در جشنواره های مختلف، کاریکاتور و ظرفیت های موجود را چگونه می بینید و فکر می کنید می توانیم ادعا کنیم یک سر و گردن از بقیه کشورها بالاتر هستیم؟
فعالیت های هنری در کشورهای دیگر دولتی نیست تا وزارت تابعه فعالیت کند و دولت ها برنامه ریزی، هدایت و نظارت می کنند، در حالی که دولت در این عرصه سرمایه گذاری زیادی کرده و این هزینه ها سبب تربیت برخی افراد شده است. در دنیا مقام و شأن ما بالاست اما آن ها حرفه ای تر نگاه می کنند در حالی که ما دولتی نگاه می کنیم.
شما طراح شخصیت «آقای ایمنی» بودید، فکر می کنید آقای ایمنی با شما ماندگار شد یا شما با آقای ایمنی؟!
تبلیغات تاثیر می گذارد شاید معروف بودن بخشی از شخصیت آقای ایمنی، محصول تبلیغات زیاد بود اما معروفیت ام را بیشتر مدیون برنامه ماه رمضان هستم. آن زمان طراح تبلیغات و بروشور بودم و از معروفیت ام استفاده می کردم، زیاد قرارداد می بستم و نفع ام بیشتر از کارهای تبلیغاتی بود تا آقای ایمنی.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«علی معمری» هنرمند برجسته عرصه نقاشی استان که یک سالی است کارگاه نقاشی و به نوعی آتلیه هنری اش را به روستای «قلعه خان» مانه و سملقان؛ زادگاه پدری اش برده و به کار هنری مشغول است، مدتی است با گذاشتن کارگاهش در اختیار گروه های مطرح هنری می کوشد به گسترش هنر و رویدادهای هنری در این خطه کمک کند. این بار این هنرمند، از گروه «گردون» به سرپرستی «ترانه صادقیان» که تشکیل شده از هنرمندان نقاش، طراح، عکاس، فیلمساز، نویسنده، شاعر، پژوهشگر و استاد است که تاکنون در10 نقطه به پژوهش و اجرای رویداد پرداخته، دعوت کرده است و خراسان شمالی و روستای قلعه خان و تپه تاریخی آن یازدهمین مقصد این گروه هنری در قالب رویداد «رش» و «سیس» شد.
به گفته این هنرمند، در این سفر این گروه از مکان های تاریخی قلعه خان (رش) و تپه تاریخی سیس، معبد اسپاخو و حمام تاریخی روستای قلعه خان بازدید و2 کارگاه گروهی نقاشی، عکاسی و نقاشی برای کودکان روستا با موضوع نقاشی خیالی با تکنیک مونو پرینت برگزار کرد و در مجموع 350 اثر در رشته های نقاشی، عکاسی و چاپ دستی از این گروه ۱۸ نفره تولید شد.وی این را هم گفت که در پایان این سفر و کارگاه 4 روزه 40 اثر تولید شده در زمینه نقاشی در این منطقه به نمایش درآمد و در نهایت نشستی با حضور اهالی روستا و همکاری شورا و دهیاری برگزار شد که در آن پژوهشگران و هنرمندان حاضر در این گروه درباره اهمیت تپه تاریخی روستا، قابلیت های گردشگری، ادبیات و هنرمندان بومی استان سخنرانی کردند و هنرمندان بومی به هنرنمایی پرداختند.وی همچنین از این که در آینده ای نزدیک قرار است این آثار در بجنورد به نمایش گذاشته شود، خبر داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مراسم تقدیر از برترین های مسابقات پارالمپیک خراسان شمالی روز گذشته در مجتمع ایثار بجنورد برگزار شد. این در حالی بود که از یک سو برگزیدگان 15 رشته ورزشی مورد تقدیر قرار گرفتند و از سوی دیگر، مدعوین به جلسه بی مهری کردند، در واقع پارالمپیکی ها یک سینی تقدیر و 2 سینی نامهربانی دیدند. با این وجود، مراسم پایانی دوازدهمین دوره بزرگداشت روز ملی و هفته پارالمپیک در استان به همت هیئت جانبازان و معلولان خراسان شمالی برگزار شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ولی زاده- در حالی که هنوز 17 روز به آغاز ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده ولی از مدت ها قبل چراغ تبلیغاتی نامزدها، نه کم نور بلکه پروژکتوری در سطح استان روشن شده است!
حال این که چقدر از این فعالیت ها قانونی است و چه میزان تخلف محسوب می شود؟ امری است که باید مراجع قانونی در مورد آن قضاوت کنند.
اما از مدت ها قبل یکی از مستعمان ثابت مراسم و مجالس بزرگ و کوچک، نامزدهای احتمالی مجلس هستند و جالب این که گاهی پشت تریبون، رسماً خود را معرفی می کنند و علت این را که بنا دارند در انتخابات شرکت کنند ذکر و هنوز نیامده خود را حلّال مشکلات معرفی می کنند.
البته نمایندگان فعلی هم توفیق بازدید از روستاها را زیاد کردند و چندین برابر گذشته برای سرکشی از روستاها می روند، گویا می خواهند جبران مافات کنند.
حال بگذریم که این سفرها گاهی حاشیه دار و باعث خبرهای ضد و نقیض در فضای مجازی می شود مبنی بر این که برخی دستگاه ها از بعضی حضرات حمایت می کنند.
البته حضور برخی مدیران، همراه حضرات، خودش خالی از حواشی نیست.
اما این که رئیس کل دادگستری، در مورد تخلفات انتخاباتی هشدار داده و اعلام کرده است به صورت جدی به تخلفات انتخاباتی رسیدگی می شود، چه بخشی از فعالیت های در حال انجام را شامل می شود یا این که این نوع فعالیت ها را اصلاً شامل نمی شود؟ امری است که باید اصحاب قانون درباره آن اعلام نظر کنند.
بالاخره، تنور تبلیغات چنان روشن است که برای همگان مشهود است و قطعاً دستگاه های مرتبط، ناظر ماجرا هستند. در این میان نکته جالب این است که در مجالس و مراسم، ولو غیر رسمی و هر چند کوچک، حضرات یاد شده حضور دارند، به خصوص هر کدام به توان چند، همراه دارند.
در این میان کم شانس نامزدهایی هستند که استطاعت مالی یا امکانات دولتی را در اختیار ندارند که حال اهالی استان در شهر و روستا را بپرسند. باشد که همه در اتوبان صداقت، لیاقت، توانمندی و قانونمداری حرکت کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.