گشتی در بازار کار و کارفرما
تعداد بازدید : 177
شکار نیروی کار با کاغذ نیرنگ
حیدرزاده
روزهایی که به سرعت باد می گذرد و پایان هر ماه، دستانی که خالی تر از همیشه است؛ دست هایی که کار می کنند تا دسترنج شان را بگیرند اما....
دیگر حتی جمله «این نیز بگذرد» آرام شان نمی کند زیرا مخارج این چیزها را نمی شناسد به خصوص وقتی صحبت از سیر کردن شکم خانواده باشد. کار هست ولی دریافتی نیست، کار هر چند کم است اما انصاف خیلی کمتر. نیروهایی که بخش زیادی از آن ها را جوانان تشکیل می دهند به شغل کاذب رو نیاورده اند و با هزار امید و آرزو وارد بازار کار می شوند تا زیر چتر کارفرما قرار بگیرند اما در مدت زمان کوتاهی متوجه می شوند بازنده هستند و فقط کار کرده اند بدون این که حتی نصف حقوق شان را دریافت کرده باشند.
بیمه بی بیمه!
با حجم بالای کار باید طبق توصیه کارفرمایش، به مراجعه کنندگان لبخند بزند و با خوشرویی رفتار کند، خودش نمی داند منشی است یا دستیار. با خودش می گوید به اندازه 3 نفر کار می کند ولی به اندازه یک نفر هم حقوق نمی گیرد. از کار کردنش در این جا بیش از سه سال می گذرد، اگرچه اوایل روپوشی را که می پوشید دوست داشت اما هر روز گویا لباس بی انگیزگی را می پوشد، حجم کار و بی انگیزگی از یک سو و انتظار کشیدن برای دریافتی ناچیز آن هم با منت از سوی دیگر، بدجوری خلق اش را تنگ کرده است. این روزها آگهی های استخدامی را بیشتر از همیشه رصد می کند اما ترس از این که دوباره کار این چنینی گیرش بیاید او را روی صندلی بیشتر می چسباند.
به او نزدیک می شوم و سر صحبت را باز می کنم. تلفن هایی که باید پاسخ بدهد، تنظیم نوبت، زنگ از درون اتاق، نظافت، سر و کله زدن با مراجعه کنندگانی که برای موضوع های مختلف پافشاری می کنند و... موجب می شود صحبت های مان گل نکند و بین جمله هایی که بین مان رد و بدل می شود وقفه بیفتد. وقتی از او می پرسم وضعیت دریافتی اش چگونه است؟ جویای کار هستم و می خواهم منشی شوم، ابروهایش را به هم گره می زند، گویا چندین سال است من را می شناسد و با دلسوزی می گوید: به هیچ وجه در این راه قدم نگذار، فقط تعداد کمی از منشی ها حقوق خوبی می گیرند و بیمه هستند، افرادی مانند من، بیچاره می شوند تا بتوانند حق و حقوق شان را بگیرند و بیمه بی بیمه. برای چندمین بار تلفن ها به طور همزمان به صدا در می آیند، او صحبت اش را قطع می کند و به دنبال کارهایش می رود.
در حد بخور و نمیر
پله های یکی دیگر از مراکز را طی می کنم که منشی اش من را می شناسد. هر چه از او سوال می کنم در ازای کار کردن آن هم به شکل فشرده و ساعت های طولانی چقدر حقوق می گیرد؟ تنها این جمله را می شنوم؛ خجالت می کشم حقوقم را بگویم، از آن چیزی که تصور می کنی هم کمتر و در حد بخور و نمیر است اما به این کار نیاز دارم، این جا نیایم چطور هزینه زندگی ام را تامین کنم؟
خودش آرتروز دارد اما تمام وزن زندگی بر دوش اوست، نباید دم بزند و دلش فقط به جمعه ها خوش است تا بتواند کمی استراحت کند و دوباره شنبه و روز از نو و روزی از نو....
ماهیگیری از آب گل آلود
کافی است اطرافت را با دقت بیشتری نگاه کنی و در این آشفته بازار بیکاری، جوان هایی را ببینی که با وجود داشتن مدارک تحصیلی حتی بالاتر از کاردانی، در برخی فروشگاه ها به طور تمام وقت کار می کنند و حتی با کارفرما قرارداد نبسته اند. بعضی از فروشگاه ها تحت عنوان نیروی آزمایشی، فرد جویای کار را به نوعی شکار می کنند و بعد از مدت کوتاهی بدون این که دلیل آن را بگویند و به بهانه این که از کارش راضی نیستند او را اخراج می کنند البته بدون پرداخت مبلغی.
یکی از این جوانان بیکار که تابستان امسال 10 روز در یکی از فروشگاه های مرکز استان به قول خودش با جان و دل کار می کرد، در این باره می گوید: بیشتر از چیزی که از من خواسته بودند کار می کردم و علاقه ام به این شغل وصف نشدنی و اگرچه صاحبکارم از من راضی بود اما بعد از 10 روز عذر من را خواست و ناچار شدم بدون دریافت حقوق همان چند روز، محل کارم را ترک کنم. او بعدا متوجه می شود شیوه جذب نیرو در این فروشگاه، ماهیگیری از آب گل آلود است و افراد زیادی مانند او به این جا آمده اند و پس از 10 روز رفته اند و فرد دیگری جایگزین شده است. به گفته او، این چرخه همچنان ادامه دارد و کسی اعتراض نمی کند؛ چرخه ای که فقط نیروی کار در آن دست به دست می چرخد، سرگیجه می گیرد و خواسته یا ناخواسته از این گردونه بدون گرفتن حق و حقوقش به بیرون پرتاب می شود، آن هم به دلیل غفلت مسئولانی که به نظر می رسد چشم های شان را روی آن بسته اند.
چشمان بسته
یکی از جوانانی که به گفته خودش بارها در مسیر پیدا کردن کار، سرش کلاه رفته اما باز هم برایش درس عبرت نشده است، می افزاید: وقتی شکم ات گرسنه باشد، ماه ها و سال ها دنبال کار باشی و پشت شیشه مغازه ای ببینی برگه ای چسبانده اند و کارگر می خواهند، حتی چشم بسته می دوی تا زودتر از بقیه کاری برای خودت دست و پا کنی.
در عین حال، یکی از پارکبان ها به نحوه پرداخت حقوق خود اشاره می کند و با بیان این که چند ماه است حقوقش واریز نشده و بیمه اش نامعلوم است، اظهارمی کند: آن چه اتفاق افتاده برخلاف صحبت هایی است که در ابتدای کارم با شرکت کردم. با وجود این که هر روز مبلغ زیادی فروش و شارژ کارت دارم اما چند ماهی است حقوق نگرفته ام و هر چه پیگیری می کنم به نتیجه نمی رسم.
داستان پردرد
در دام افتادن افراد بیکار در دایره صاحبکارهای طمعکار، داستان پر دردی است که به راحتی می توان برای آن مصداق یافت، موضوع این جاست که چه قوانینی برای خشکاندن ریشه این بیگاری کشیدن ها که پیشینه تاریخی هم دارد، موجود است؟
طبق قانون حقوق می دهیم
«علوی» مدیرعامل شرکت ایلیا مشاورین سربداران که به طور میانگین 13 پارکبان را در این شرکت تحت پوشش دارد و در بجنورد فعالیت می کنند، اظهارمی کند: با تمام پارکبان های به کار گرفته شده قرارداد کتبی داریم که به تایید، امضا و اثر انگشت خود پارکبان رسیده است و طبق قانون کار به آن ها حقوق می دهیم.او با اشاره به این که قراردادها به تایید اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رسیده است و از آن هم بیشتر حقوق می دهیم، می افزاید: برخی پارکبان ها از این که حق و حقوق شان یک تا یک ماه و نیم به تاخیر افتاده است، ناراضی هستند اما مبلغ دریافتی شان خوب است.
قراردادی تحت عنوان آزمایشی نداریم
در این میان، به گفته «نباتیان» معاون روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان شمالی، طبق قانون کار، هر فردی که کارگری را به کار می گیرد باید نسبت به کارکردش تمام حق و حقوق قانونی او را پرداخت کند و فرقی ندارد کارگر در صنوف کار کند یا در صنایع بزرگی مثل پتروشیمی یا آلومینا.
از نظر او هر کارگری که در روز 7:20 کار کند باید حداقل حقوقش را که امسال یک میلیون و 500 هزار تومان است از کارفرما بگیرد و علاوه بر آن از مزایای دیگری از جمله بن کارگری، عیدی و پاداش بهره مند شود.
وی می گوید: تمام حقوق قانونی کارگری که در صنف، کارگاه ساختمانی، به طور روزمزد یا ساعتی و بدون قرارداد یا با قرارداد کار می کند در قانون کار دیده شده است.
او با تاکید بر این که اصلا قراردادی تحت عنوان آزمایشی نداریم، به دوره آزمایشی اشاره می کند که در قراردادها پیش بینی می شود و برای کارگران ساده یک ماه و برای کارگران فنی و ماهر سه ماه پیش بینی شده است و در این دوره هر کدام از دو طرف حق فسخ قرارداد را دارند که البته کارگر باید حق و حقوق همان مدتی را که کار کرده است، دریافت کند.
او ادامه می دهد: در برخی جاها گفته می شود کارگر را به شکل آزمایشی به کار گرفته اند و حق و حقوقی به او تعلق نمی گیرد که چنین چیزی وجود ندارد، کارگر حتی اگر یک روز کار کرده باشد باید تمام مزایایش را بگیرد. به گفته او، بازرسی ها براساس برنامه های زمان بندی شده انجام می شود ولی با توجه به این که مشمولان قانون کار گستردگی بالایی دارند و شاید کسی جایی کار می کند که نتواند به حق وحقوق قانونی خود برسد، آن ها می توانند به شکل نامحسوس با اداره بازرسی این اداره کل تماس بگیرند تا بازرس بفرستیم بدون این که از آن ها اسمی برده شود.او اظهارمی کند: علاوه بر این اگر حقوق کارگری حتی پس از گذشت 10 سال پرداخت نشد می تواند با ارائه مدارک و مستندات قانونی برای مراجع حل اختلاف ما شکایت بنویسد و ما برابر کارکردش، رأی قانونی صادر می کنیم و حقوق به او تعلق می گیرد.اگرچه پیگیری گزارشگر ما برای دست یافتن به آمار تخلفات صاحبان کار در خصوص پرداخت نکردن حقوق کارگران بی نتیجه ماند اما طبق اظهارات «نباتیان» بالای 90 درصد شکایات در مراجع حل اختلاف اداره کل کار در بخش صنوف است و در واحدهای بزرگ صنعتی استان این مشکل دیده نمی شود.