بوسه ملائک بر قدم ها
درخواست زائران از استاندار
15 عزادار در کمتر از 20دقیقه به کربلا و مشهد طلبیده و با قید قرعه، برنده کربلای معلی و مشهدالرضا شدند. روز شهادت امام رضا(ع) به عنوان خبرنگار به جمع آن ها نرفته بودم اما چنان سوژه خبری بود که ناخودآگاه ذهن خبری ام را تحریک کرد و نتوانستم دیکته خبری ام را ننویسم.
غوغا بود و دیدنی!
فقط می توانم بگویم غوغا بود و دیدنی! قطعاً قلم هر قدر هم پررنگ باشد در مقابل آن موج ایجاد شده، کم رنگ و مجبور است احساس عجز کند از توصیف آن رویداد بزرگ؛ اجتماع بزرگ رضویون در امامزاده حمزةبن موسی(ع) را می گویم.
بیش از سه هزار نفر، با پای پیاده از صفی آباد و روستاهای مجاور، از خروس خوان صبح در قالب گروه های چند نفری و خانوادگی به سمت امامزاده حمزه حرکت می کردند تا جاماندگی خود از زیارت حضرت رضا(ع) را با زیارت برادرش جبران کنند.
ستارگان دور خورشید
نزدیک ظهر، امامزاده همچون خورشیدی بود که خیل ستارگان گرد او را گرفته بودند و زمان هر چه به ظهر نزدیک تر می شد، فشردگی جمعیت بیشتر می شد. دسته جات مختلف با نواها و نوحه های محلی، حال و هوای وصف ناپذیری را ایجاد کرده بودند به گونه ای که فضای امامزاده پاسخگوی جمعیت نبود و فضای روستا هم احساس کوچکی می کرد. خیل زائرانی که از 20، 30 و 40 کیلومتری در قالب همایش رضویون و جاماندگان زائر امامزاده حمزه شدند، از کنترل خارج بود و هرکسی حال و هوای خودش را داشت. صدای نوحه و حال و هوای زائرانی که اشک پهنای صورت شان را گرفته بود، تصویر روحانی و خدایی را خلق کرده بود. (همه زائر بودند و همه میزبان).
باران عشق
امسال با وجود این که همزمان با مراسم باران رحمت الهی می بارید، باز مشتاقان تصویر محبت خود را به نمایش گذاشتند و باران عشق می بارید. فقط باید گفت: غوغا بود، غوغا.
بارها شنیده بودم باید امام حسین(ع) بطلبد، وقتی طلبید خودش زمینه را فراهم می کند از طریقی که حتی خود زائر هم فکر نمی کند.
شبیه پشت پنجره فولاد
آن روز در امامزاده حمزه شاهد بودم به دلیل بارش باران و برودت هوا، هیئت امنای امامزاده مردم را به مسجد جامع؛ بزرگ ترین مرکز مسقف محل هدایت کرد و جمعیت فضای مسجد و اطراف آن را به صحنه ای شبیه پشت پنجره فولاد امام رضا(ع) تبدیل کرده بود.
خادمی عاشقانه
پس از برگزاری مفصل مراسم سخنرانی، سینه زنی و...، نوبت به قرعه کشی رسید؛ کارت های قرعه کشی بین زائران پیاده نه اهالی محل، زیرا مردم دهنه شیرین و مقصود آباد میزبان بودند و سهم آنان خادمی بود و بس و انصافاً عاشقانه خادمی کردند؛ از سیدروحانی تا پیرغلامانی که محاسن برفی داشتند، همه و همه بودند.
کربلایی شدند ...
مجری اعلام کرد: حالا نوبت به قرعه کشی رسید، شماره ها را آماده کنید. شماره ها در ظرف چند نوبت زیر و رو شدند و نفس ها در سینه ها آرام نداشتند. خدایا امام حسین(ع) و امام رضا(ع) چه کسانی را می طلبند. حضور روحانیان، مدیرکل اوقاف و مدیران دیگر در جلسه پررنگ بود. مجری تقاضا کرد اولین اسم را یکی از سادات (امام جماعت مسجد جامع) بردارد... بالاخره 15شماره انتخاب و اسامی سه نفر کربلایی اعلام شد. در حالی که اشک پهنای برخی صورت ها را به عشق امام حسین(ع) پر کرده بود، اولین برنده کنار مجری آمد. مجری پرسید: چه حالی داری؟ گفت: نمی توانم وصف کنم. وقتی امروز پیاده حرکت کردم گفتم خدایا می شود روزی زائر امام حسین(ع) شوم و اکنون ممنونم از امامزاده حمزه که برنده شدم. این بخش از مراسم با تقدیر از فعالان حوزه وقف اسفراین به پایان رسید.
پذیرایی از 3 هزار نفر بدون کمک دستگاه های دولتی
خبرنگار ما از رئیس هیئت امنای امامزاده درباره تعداد جمعیت و چگونگی پذیرایی از آنان سوال کرد که او گفت: زائران پیاده و سواره که از صفی آباد، قمبرباتی، دهنه شور، عادل آباد، عارفی و ... آمده اند حدود سه هزار نفر هستند، این مراسم هر سال در روز شهادت امام رضا(ع) به همت خیران برگزار می شود و مشتاقان اهل بیت(ع) از فاصله 20، 30 و 40کیلومتری پیاده و سواره حضور پیدا و حتی برخی با پای برهنه مسیر را طی می کنند.
البته در طول مسیر توسط موکب هایی که اهالی روستای مجاور خودجوش برپا می کنند، پذیرایی مختصری می شوند و هیچ کدام از دستگاه های دولتی در برگزاری این مراسم و مخارج پذیرایی نقشی ندارند.
حجت الاسلام خانی از همکاری اهالی خیلی راضی است و می گوید: در سال حدود سه مراسم سنگین با حضور اهالی منطقه در امامزاده برگزار می شود که سنگین ترین آن، همین همایش رضویون و جاماندگان است.
امسال با بارش باران، خیلی کار مشکل شد زیرا فضای مسقف در قد و قواره جمعیت وجود نداشت.
او اضافه کرد: هزینه سه سفر کربلا را یک خیر محل تقبل کرده و هزینه 12سفر مشهد را امامزاده و سه نفر را مدیرکل اوقاف متقبل شده است.
به استاندار بگویید...
یکی از عزاداران گفت: از جانب ما به استاندار بگویید یک مرتبه زائر امامزاده شود. ما شنیده ایم که مدیر دلسوز و قاطعی است.
شاید راهی برای توسعه رواق امامزاده پیدا شود. ما از استاندار، اعتبار مالی نمی خواهیم فقط مشکل ما را با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حل کند، بالاخره مقصر کیست؟ چرا باید زائران این گونه در میان گل و لای باشند یا در هوای داغ تابستان بسوزند. آقای استاندار این تیغ را دستور بدهید، بردارند.
خبرنگار ما وعده داد گزارشی را از حرف های مردم و میراث فرهنگی تهیه کند؛ منتظر آن باشید.
قلم، شرمنده از توصیف
جان سخن این که، عاشقان اهل بیت(ع) صحنه ای را خلق کرده بودند که فقط باید گفت: ملائکه مفتخر بودند بوسه بر قدم های آنان بزنند و قلم از توصیف آن شرمنده بود.
اما در میان جمعیت جای خالی تعدادی از مدیران محلی مشهود (شاید در مراسم مشابهی بودند) و حضور روحانیان بسیار پررنگ بود. خبرنگار ما به سراغ امام جمعه بام و صفی آباد رفت تا برگی از دفتر توصیه های وی بگیرد ولی موفق نشد.
فراموش نمی کنم مجری به همه برندگان سفرهای زیارتی می گفت شما نایب الزیاره این جمع هستید. جای همه مشتاقان خالی، باید به زائران تقبل ا... و به مردم روستای دهنه شیرین و مقصودآباد و هیئت امنای امامزاده که عاشقانه خادمی می کردند، خسته نباشید گفت. تا دیداری دیگر، بدرود.