عاقبت خودخواهی در تربیت فرزند
تعداد بازدید : 244
وقتی پدر و مادر ساز خودشان را می زنند
علوی
از این فروشگاه به آن فروشگاه می روند، در تب و تاب آن هستند که بهترین مارک های لباس و کالاهای مورد نیاز را خریداری کنند. دغدغه بانوی باردار آن قدر زیاد است که رنج ساعت های طولانی بیرون ماندن از خانه را به جان می خرد، با مادرش همراه می شود و در انتخاب هر یک از وسایل آن قدر وسواس به خرج می دهد و وقت می گذارد که مادرش نیز خسته می شود. دوست دارد هر چه زودتر خریدهای شان تمام شود.
زن و مرد جوان اتاق کودک را مرتب کرده و وسایل را به زیبایی کنار هم چیده اند. مرد با دقت کاغذ دیواری های عروسکی را به دیوار می چسباند و برای آمدن کودک شان لحظه شماری می کند.
سردرگمی
اکنون 3 ، 4 سالی از آن روزها می گذرد، زن و مرد جوان به شدت با هم درگیر هستند و نمی توانند سر مسائل کوچک فرزند خود تصمیمی واحد بگیرند. پدر حرفی می زند و مادر حرفی دیگر بر خلاف آن، کودک در این میان سردرگم مانده است چه کند؟
تخریب روش های تربیتی
یکی از شهروندان می گوید: من و همسرم به لحاظ فرهنگی با هم اختلاف زیادی و در حالی که گره های باز نشده زیادی در زندگی داشتیم اقدام به بچه دار شدن کردیم و اکنون برای تربیت کودک مان مانده ایم چه کنیم. وی که تمایلی به ذکر نامش ندارد، ادامه می دهد: کاری را که به نظرم درست است، به فرزندم می گویم انجام دهد اما زمانی که همسرم چشم مرا دور می بیند، خلاف آن را می گوید تا انجام دهد. گاهی پیش می آید در حضور یکدیگر دست به تخریب روش های تربیتی هم می زنیم. وی می افزاید: اوایل که فرزندم کوچک بود مشکل چندانی پیش نمی آمد اما اکنون که حدود 5 سال دارد و می تواند برخی مسائل را از هم تشخیص دهد، دیگر به حرف هیچ یک از ما گوش نمی کند و درگیر مشکلات زیادی شده ایم.
اختلاف نظر در تربیت فرزند
مادری که کودکش اکنون 2 ساله است، می گوید: من و همسرم در تربیت کودک مان دچار اختلاف های شدیدی شده ایم و متاسفانه هر روز سر مسائل جزئی با هم مشاجره می کنیم.
حضور در کلینیک روان شناسی
پدر و مادری مستاصل، در یک کلینیک روان شناسی نشسته اند، وقتی به آرامی خودم را معرفی می کنم و اطمینان می دهم در هیچ جایی نامی از آن ها ذکر نخواهد شد، بیان می کنند: ما به همه نیازهای فرزندمان پاسخ مثبت دادیم و سعی کردیم ناآگاهی خود درباره فرزندپروری را با خریدن اسباب بازی های مختلف جبران کنیم ولی رفتار دخترمان هر روز بد و بدتر می شد و ما به جای آن که به دنبال یافتن راه حل مناسبی باشیم، فقط در حضور او با یکدیگر مشاجره می کردیم و هر یک پنهان از دیگری می خواستیم به دخترمان بفهمانیم ما مقصر نبودیم و طرف مقابل مان مقصر است بلکه این گونه از بار عذاب وجدان خود کم کنیم. پدر این دختربچه 10 ساله ادامه می دهد: این کار ما ادامه یافت تا این که اوضاع وخیم شد و خیلی دیرهنگام به فکر راه چاره افتادیم و اکنون پس از چندین جلسه مشاوره، تازه متوجه شده ایم که از فرزندپروری چیزی نمی دانستیم و باید قبل از بچه دار شدن به فکر چنین روزهایی می شدیم.
وقتی سیسمونی مهم تر می شود
یک کارشناس ارشد روان شناسی که به گفته خودش این روزها با چنین مواردی زیاد برخورد داشته است، اظهار می کند: همسران باید قبل از بارداری توافق های لازم را در خصوص مسائل خود و سپس فرزند پروری داشته باشند و همه تعارض های خود را رفع کنند.
«نسترن عابدیان» ادامه می دهد: متاسفانه برخی خانواده ها به تهیه سیسمونی بچه اهمیت می دهند ولی به روش های فرزندپروری توجهی ندارند و آن قدر که به آزمایش های بارداری و سلامت جسمی فرزندشان اهمیت می دهند برای سلامت روان او ارزش چندانی قائل نیستند.
وی بیان می کند: زوج هایی که دارای تعارض در فرزندپروری هستند باید مشکلات خود را رفع کنند و در صورت ناتوانی از مشاور کمک بگیرند زیرا تربیت چندگانه باعث آسیب رسیدن به کودک می شود، تنش ها و مشاجره های والدین تاثیر منفی بر او می گذارد و کودک از این بابت بسیار ناراحت می شود و درون ریزی می کند. به گفته وی، باید پرخاشگری کودکان ریشه یابی و علت آن در رفتار پدر و مادر جست و جو شود. وی خاطرنشان می کند: بعضی از مراجعان می خواهند پرخاشگری کودکان خود را به دیگران نسبت دهند در صورتی که ریشه همه مشکلات درون خانواده است. زمانی که پدر و مادر الگوهای نمونه ای و آرامش کافی داشته باشند می توانند کودکان آرامی را تربیت کنند. وی می افزاید: از نظر آرامش در خانه مادر نقش اساسی دارد و اگر خودش از سلامت روان برخوردار باشد می تواند کودک سالمی را پرورش دهد.
وی توصیه می کند: خانواده هایی که فرزندان ناسازگار دارند بهتر است از همان دوران کودکی به دنبال رفع مشکلات باشند زیرا آینده خوبی در انتظار این کودکان نخواهد بود و در سنین بلوغ به سمت بیرون از خانه تمایل پیدا می کنند.
وی تاکید می کند: همان طور که والدین به بیماری هایی مانند سرماخوردگی کودکان حساس هستند و بلافاصله آن ها را نزد پزشک می برند باید به تعارض و ناسازگاری آن ها حساسیت داشته باشند و هر چه زودتر درصدد رفع آن ها برآیند. وی آگاه سازی جوانان و خانواده ها را جزو ضروریات می داند و از خانواده ها می خواهد توجه کافی به فرزندان خود داشته باشند و تعادل را برقرار کنند.
وی توصیه می کند: بهتر است به جای آن که در دوران نوجوانی به فکر درمان فرزندان مان باشیم در دوران کودکی برای آن ها وقت بگذاریم.