مریم ضیغمی- «آقای پدر» محبوب و معروف بین بینندگان این بار در قالب نقش متفاوتی به قاب شیشه ای بازگشته است؛ نقش «علی» خبرنگار سریال «مرضیه» که پیگیر ماجرای فساد اقتصادی می شود. وقتی با او تماس می گیرم مثل همیشه شاداب، پر انرژی و شوخ طبع است. گفت و گوی ما را با «امیرحسین صدیق» در ادامه می خوانید.
وقتی پیشنهاد بازی در نقش خبرنگار سریال «مرضیه» به شما داده شد چه ذهنیتی از این حرفه داشتید؟
شغل خبرنگاری جزو سخت ترین و پرماجراترین حرفه ها در کشور ما شناخته شده است. تا حدودی ناراحت هستم چون برخی افراد مثل بازیگری وارد این حرفه می شوند و فکر می کنند می توانند بازیگر یا خبرنگار شوند در صورتی که هر شغلی تخصص خود را نیاز دارد. شغل من به گونه ای است که با خبرنگارها در ارتباط هستم و آشنایی دورادور داشتم. وقتی فیلم نامه را خواندم نقش را دوست داشتم و بازی در سریال را پذیرفتم.
با توجه به شناختی که از این حرفه داشتید چه تحقیقاتی از دوستان خبرنگارتان کردید؟
در چارچوب متن یک بخش نمایشی وجود داشت که اگر می خواستیم واقعیت را به تصویر بکشیم شاید جذابیت نداشت. اندکی بر مبنای متن پیش رفتیم اما آشنایی نسبی هم با این حرفه داشتم و در سال های کاری ام خبرنگاران مختلف را چه در دفتر کارشان و چه حضوری یا در یک رویداد خبری دیده ام.
حال که حرفه خبرنگاری را تجربه کردهاید از دیدگاه شما چگونه است؟
من با حرفه خبرنگاری وقتی خیلی کوچک بودم و کتاب های «تن تن و میلو» را می خواندم آشنا شدم. چون تن تن خبرنگار بود همیشه در همان سن کم این حرفه برایم هیجان انگیز و در عین حال سوال برانگیز بود که آیا خبرنگار می تواند مسائل را پیگیری کند؟ در طول این 46، 47 سالی که عمر کرده ام اشکال مختلفی از خبرنگاری را دیده ام. در سریال «مرضیه» هم یک نگاه مختصر و در حد خط قرمز به این موضوع می شود که خبرنگار چقدر مجاز است و اختیار دارد؟
اگر «امیرحسین صدیق» جوان و کم تجربه با بازی در سریال «قصه های تا به تا» در نقش «آقای پدر» معروف نمی شد باز هم به این حرفه ادامه می داد؟
من اگر آدم موفقی نمی شدم احتمالا به تئاتر باز می گشتم و آن را به عنوان دلگرمی و علاقهام به بازیگری ادامه می دادم ولی یک فعالیت اقتصادی دیگری را انجام می دادم. شاید اگر دنبال کار دیگری می رفتم از نظر مالی موفق تر بودم و گاهی به این نکته فکر می کنم.
اگر می توانستید فقط یک چیز را در کارنامه هنری تان عوض کنید سراغ چه چیزی می رفتید؟
باز سراغ یک رشته هنری دیگر می رفتم. اگر فرصت داشتم بیشتر به نقاشی و مجسمه سازی می پرداختم و تنها حسرتی که برایم مانده همین است.
در عین حال وقتی بعد از این همه سال از دور نگاه می کنم چون دوست داشتم برای بازیگری بیشتر وقت گذاشتم. وقتی یکی، دو سال کار نمایشی نمی کنم حالم بد می شود و دلیل اش عشق بی پایان به بازیگری است، همه انرژی ام را صرف این کار کرده ام.
در یک فصل مجری برنامه «کتاب باز» بودید که اجرا خوب و تبحر خاصی در بخش کتاب و کتاب خوانی داشتید؛ مثل این که علاقه زیادی به مطالعه کتاب دارید؟
همین طور است، مطالعه را دوست دارم. علت آشنایی ام با تئاتر این بود که در دوران کودکی عضو کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و از آن جا وارد کلاس های تئاتر شدم و بازیگری را ادامه دادم. متأسفانه زندگی امروزه اجازه نمی دهد آن قدر که کتاب لازمه کارمان است، بخوانیم. البته کتاب می خرم و می خوانم و هر زمان که می خوانم بیشتر دوست دارم مطالعه کنم.
برای بازی در تلویزیون چگونه معرفی شدید؟
من تئاتر کار می کردم. از همان کلاس های تئاتر مدرسه هنرهای صدا و سیما «مجید جوانمرد» من را برای یک فیلم سینمایی انتخاب کرد سپس در اپیزود یک سریال بازی ام دیده شد. مرضیه برومند بازی ام را در تئاتری به کارگردانی «هرمز هدایت» دیده بود و برای مجموعه «زی زی گولو» از من تست گرفت و این گونه شد که در این سریال نقش «آقای پدر» را بازی کردم.
دوران مجردی ساکن روستای کمرد حوالی تهران بودید، اکنون که ازدواج کردید هم همان جا ساکن هستید؟
بله همان جا هستیم. اتفاقاً همسرم از من بیشتر به زندگی دور از شلوغی شهر، آدم ها، طبیعت و حیوانات علاقه مند است.
آن گونه که از شما شناخت دارم از فضای مجازی سعی می کنید دور باشید.
فراری و همین اندازه هم در ارتباط هستم برای این است که دیگران تصور نکنند پیر شده ام و از تکنولوژی دور هستم. بیشتر در این فضا کارم را راه می اندازم و خودم را به روز می کنم یا چون در شهرستان مشغول بازی در فیلمی هستم سریال «مرضیه» را از طریق فضای مجازی دنبال می کنم.
کار در شهرستان چه محاسن و مشکلاتی دارد؟
از یک منظر خیلی خوب و از یک منظر سخت است. اگر شرایط تولید خوب باشد در شهرستان همیشه خوش می گذرد زیرا از هوای خوب، مناظر و آدم های جدید بهره می بریم ولی سختی کار وقتی شامل اش می شود آدم قاطی می کند! من سال گذشته یک هفته برای ساخت مستندی به بجنورد سفر کردم و خیلی خوش گذشت.
جایگاه الان «امیر حسین صدیق» با آن چه در نوجوانی آرزو داشته است، چقدر به هم نزدیک است؟
من در نوجوانی هیچ وقت فکر نمی کردم بازیگر حرفه ای و معروفی شوم و این حرفه را دلخوشی، تفریح و وابستگی شخصی می دانستم و بدون این که به این حرفه فکر کرده باشم بازیگری شغل ام شد.