گفت و گو با «یدا ... کابلی» چهره ماندگار خوشنویسی
تعداد بازدید : 212
سرمشق های استاد
مرتضوی
مهربان بود و صمیمی، آن قدر که همکلام شدن با او دنیای تازه ای را پیش رویت می گشاید و ضرباهنگ کلامش تو را به روزهایی می برد که از شوق زندگی لبریز است. لبخند بر لبان استاد «یدا ... کابلی» چهره ماندگار خوشنویسی می نشیند وقتی از او درباره عطشی که در روزگار جوانی برای آموختن خط شکسته نستعلیق داشت می پرسم؛ روزهایی که پشت ویترین عتیقه فروشی ها به دنبال این خط می گشت. لبخندش حاکی از رضایت است از این که او را به روزهای پرشور نوجوانی و جوانی می برم؛ روزهایی که با مشق کردن کپی آثار اندکی که از خط شکسته در آن دوران وجود داشت، می گذشت و او عهد کرده بود در برابر این تصمیم از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکند و عشق، ایمان و توکل را سرلوحه کارش قرار دهد. گفت و گوی ما را با استاد کابلی خوانساری، احیاگر خط شکسته نستعلیق در شصت و نهمین بهار زندگی اش در ادامه می خوانید.
از عطش تان برای آموختن خط شکسته نستعلیق بگویید و از روزهایی که پشت ویترین عتیقه فروشی ها در خیابان منوچهری در جست و جوی قطعه ای از این خط بودید.
در دوران دبستان، هر وقت خط خوبی را پشت جلد کتابی می دیدم، علاقه مند می شدم و از روی آن با مداد می نوشتم و در مسابقات خوشنویسی با مداد هم شرکت می کردم تا این که برای فراگیری خوشنویسی در کلاس های آزاد خوشنویسی ثبت نام کردم و ارتباط من با خوشنویسی از پشت میز و نیمکت های مدرسه شروع شد و به کلاس های آزاد خوشنویسی رسید. در دوره عالی مدام به دنبال کتاب هایی که مطالعات و اطلاعات تاریخی مرا در حوزه خوشنویسی بالا ببرد بودم و این تفریح من بعد از مدرسه بود تا این که در یک مجله هنری، به خط شکسته برخورد کردم که به نظرم خطی غیر عادی بود. با شور و شوق بسیار آن را فرا گرفتم و به طور ناخودآگاه بدون آن که کوچک ترین آشنایی با شکل و هندسه کلمات داشته باشم از روی آن نوشتم و با این نوشتن اشتیاق عمیقی در جان من به وجود آمد و این ارتباط تنگاتنگ موجب شد همیشه به کار تازه ای به نام خط شکسته فکر کنم. ماه ها گشتم اما نمونه ای از این خط پیدا نکردم و یادم آمد در خیابان منوچهری و در عتیقه فروشی ها نمونه های آثار خوشنویسی را می گذاشتند و از مدرسه که می آمدم، تمام مسیر را می گشتم و در نهایت یادم آمد در موزه ها چنین آثاری وجود دارد بنابراین موزه به عنوان یکی از فرصت های بسیار مطلوب من برای رسیدن به پدیده جدیدی که در ذهنم نقش بسته بود، محسوب می شد که تمام اوقات فراغتم را بعد از مدرسه پر می کرد.
با توجه به ارتباط تنگاتنگ ادبیات و خوشنویسی از شعر کدام شاعران بهره گرفتید و کدام شاعران در روند فعالیت تان تاثیرگذار بودند؟
در خط شکسته برای این که اشعار خوانده شود رسم بر این بود که نام شاعر را می نوشتند. این مقوله باعث می شد برای خواندن یک قطعه کتاب تهیه کنم و من آرام آرام مجموعه ای از کتاب های شعر را خریداری کردم. در سنین جوانی، به شعر حافظ روی آوردم و کم کم با بوستان و گلستان سعدی و غزلیاتش و بعدها هم با رباعیات خیام و باباطاهر آشنا شدم.
اما پیوند خوردن با شعر معاصر از مزایای ورودم به دنیای خوشنویسی بود و من به شدت با شعر «سایه» نزدیک بودم. هر آدمی در عالم خوشنویسی می گردد تا شعری پیدا کند که قابلیت های عاطفی، انسانی و اجتماعی اش را داشته باشد بنابراین گمان می کنم با بن مایه شعر سایه خیلی الفت پیدا کردم. از شعرایی که ساده تر شعر می سرودند می توانم به سهراب اشاره کنم و کمکم با فریدون مشیری در دوران معاصر آشنا شدم و او یکی از شاعرانی بود که مطلوب ذهن من بود و از آن استفاده کردم.
در زمره هنرمندانی هستید که اشاعه هنر خوشنویسی را در دیگر کشورها سرلوحه فعالیت های تان قرار دادید؛ اقبال جهانی به خوشنویسی را چگونه دیدید؟
هنر خوشنویسی به عنوان هنر ملی، اصیل، ارزشمند و تاریخ ساز یکی از مولفه های فرهنگ و تمدن سرزمین ما در هر گوشه از جهان محسوب می شود و علاوه بر نمایش آثار زیبای خوشنویسی در موزه های ایران، در موزه های بزرگ جهان همچون اروپا و آمریکا که هیچ گونه آشنایی با این هنر ندارند زیباترین نمونه های درخشان تاریخ خوشنویسی به چشم می خورد. این هنر به دلیل اتصال و ارتباط تنگاتنگی که با مضامین شعری و ادبیات دارد به شکل قطعه، مرقع و کتابت به دیگر کشورها سفر کرده است. از آن جایی که این هنر را هنر ملی ایران می دانند هر وقت خواستند هنری را عرضه کنند، خوشنویسی جزو انتخاب های اول بوده است به گونه ای که در کمتر موزه ای در دنیا می توانیم اندازه یک کف دست نقاشی ایرانی ببینیم اما تقریباً در کمتر موزه ای می بینید که اثری از خوشنویسی وجود نداشته باشد. بنابراین این مولفه ای است برای این که این هنر به عنوان هنر قدسی همیشه مورد اعتبار باشد و این اعتبار تمام ارزش ها و مواریث سرزمین ما را منتقل کرده است.
در مصاحبه ای گفته بودید مدیریت هنر در کشور، سلیقه ای است نه مدیریتی مبتنی بر کارشناسی؛ در این مورد توضیح می دهید؟
امروز استعدادهای جوان به سمت تقلید و کپی کاری برده شده اند و مدام کپی های بیهوده انجام می گیرد و اجازه داده نشده است جوان ها کوچک ترین بروز و ظهور شخصی داشته باشند.
برخی استادان با اغراق و گزافه گویی در تعریف و تمجید به نوعی فضای نامساعدی را برای استعدادهای جوان ایجاد می کنند و به سرکوب جوان هایی که با شیوه هایی متفاوت از شیوه قدما می نویسند می پردازند. از این رو گمان می کنم که این مدیریت های سلیقه ای راه به جایی نمی برد. بنابراین پیشنهاد می کنم جوان ها را آزاد بگذاریم تا هر گونه علاقه مند هستند بنویسند و در گذشتگان ریشه کنند و کاری فراخور روزگار امروز خوشنویسی ارائه دهند، همان چیزی که در تمام عرصه های هنرهای تجسمی اتفاق افتاده است و در دنیای معاصر سیر می کند. اما با توجه به این تفکر در خوشنویسی بسیار عقب هستیم. به نظر می رسد انجمن خوشنویسان ایران، استادان و مدیران مسئول آموزشی باید به این مقوله توجه کنند و جلوی این امر را بگیرند و هنرمندان را توجیه کنند که ادامه این مسیر چیزی جز شبه هنر نیست.
جریان خوشنویسی را در استان ها به ویژه در خراسان شمالی چگونه میبینید و چه پیشنهادی برای ارتقای این هنر در شهرستان ها دارید؟
خوشنویسی هنری معنایی و مفهومی است که با بال شعر و ادبیات به پرواز درمی آید و در هر شهری که زمینه های ادبی بیشتر بوده، گویی زمینه ظهور و بروز خوشنویسی نیز بیشتر بوده است و قطعاً استان های خراسان با توجه به پیشینه گسترده ای که در عرصه شعر، ادبیات، عرفان، حکمت و سخنوران نامی و شعرای بزرگ داشته از کسوت و جایگاه رفیعی در خوشنویسی برخوردار است و ادامه این استعداد و رویکرد در شهرهای این استان ها به همین کیفیت است.
از آن جایی که برای اولین بار به بجنورد سفر کردم و با هنرمندانی که به نوعی اهل این دیار هستند همچون استاد سبزه، اخوین، تیمورزاده و رستمی آشنا شدم باید بگویم همه آن ها می توانند به نوعی چشم انداز امید بخشی برای فعالان این عرصه باشند زیرا تا معلم و چراغ راهی برای روشن نگه داشتن مسیر و هدایت و تربیت جوان ها نباشد، اتفاقی نمی افتد.
بنابراین با قابلیت هایی که در این استان دیدم و نزدیک بودن به استان تاریخ ساز خراسان رضوی، بی تردید می توان انتظار داشت که این شهر در هنر خوشنویسی آینده بسیار درخشانی داشته باشد.
به عنوان چهره ماندگار در عرصه خوشنویسی، راز ماندگاری هنر را در چه می بینید؟
ماندگاری ذات اقدس پروردگار است و اگر به سوی ماندگاری می رویم به نوعی حرکت به سوی اتصال به مبدأ زیبایی است به خصوص در عرصه خوشنویسی با توجه به مضامین متبرک و متعالی که در دنیای خوشنویسی وجود دارد باید متوجه باشیم هدف مان چیست؛ ترکیبی از اعتقاد باطنی و ذاتی و یک تلاش بیرونی. در واقع معتقدم رنگ تازگی بخشیدن به هنر و حیات تازه در آن ایجاد کردن در کنار تلاش برای جهانی کردن هنر راز ماندگاری آن است.
این بیت «گویند سنگ لعل شود در مقام صبر، آری شود و لیک به خون جگر شود» چه چیزی را در ذهن تان تداعی می کند؟
این شعر یادگار دیرینه من با استادم «حسین میرخانی» است و در واقع وقتی از استاد «میرخانی» خواستم به من خط شکسته تعلیم بدهد، این شعر سرمشقم بود و از آن جایی که عهد کرده بودم در برابر این کار دشوار دوام بیاورم و کوشش کنم، عشق، ایمان و توکل را که 3 اصل مهم برای رسیدن به هر هدفی است سرلوحه فعالیت ام قرار دادم.
بجنورد را چگونه شهری دیدید؟
بجنورد شهری باستانی و تاریخی است و با توجه به فضاهای سبز و دامنه های گسترده ای که در طبیعت دیدم، شهری است که جاذبه های توریستی بسیاری دارد و بالاترین جاذبه، جاذبه معرفتی و انسانی است که در این شهر و در هر شهری می تواند باشد تا بتواند جذابیت را برای هر نوع سلیقه ای کامل کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفت و گو
تعداد بازدید : 20
اصلاح قانون مالیات مرزنشینان تمرین برای ورود به مجلس
عدم معافیت مالیاتی و مشکلات قانونی ماده 133 قانون مالیات های مستقیم یکی از مشکلاتی است که هر وقت سراغ مرزنشینان می رویم از آن گلایه می کنند، از این جهت سراغ مدیرکل امور مالیاتی خراسان شمالی می رویم. او هر چند اعلام بدهی مالیاتی مرزنشینان را به هفته آینده موکول می کند اما خبر خوبی به مرزنشینان می دهد. بنا به گفته یعقوب نژاد قرار است این قانون اصلاح شود و پیگیری ها تا صحن علنی مجلس ادامه داشته و پیشنهادها نیز ارائه شده است. اما اگر این قانون نیز اصلاح شود مرزنشینان باید معوقات خود را پرداخت کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در دیدار مدیران روزنامه «خراسان شمالی» مطرح شد:
تعداد بازدید : 630
ناگفته های «شجاعی» به «روحانی» درباره خراسان شمالی
برنامه استاندار برای سامان دهی رسانه ای استان
انگار وقتی با دکتر «شجاعی» همکلام می شوی تعریفت از شرایط کشور به خصوص مدیران کاملاً متفاوت می شود. او از نبود اعتبارات گلایه ندارد و اعتقاد دارد هنر مدیر این است که در شرایط ویژه نگذارد کشتی او به گِل بنشیند و در شرایط تحریم ها و کمبود اعتبار مسیر توسعه را بپیماید و مردم را از محرومیت ها خارج کند.او وقتی می گوید حالا وقت جنگ با مشکلات است، سند توسعه استان را با فضای بومی تهیه کرده ایم، هیئت دولت با 80 شرکت بزرگ به استان آمدند و رقم اعتبارات تملک دارایی های استان یک مرتبه به دو برابر تغییر کرد و حتی برای جذب اعتبارات از بخش خصوصی می خواهیم کمک بگیریم یا برنامه ای را که برای توسعه استان دارد در خصوص اشتغال، مهاجرت و اتمام محور بجنورد- گلستان تا سال آینده و راه آهن جوین - اسفراین و... بیان می کند احساس می کنی استان از حرکت مورچه ای خود به سمت یک حرکت تند و پررونق تغییر می کند. البته اگر بدنه مدیریت استان(مدیران کل) هم بتوانند وارد این اتوبان شوند. خیلی شفاف، صریح و با تامل سخن می گوید، با نشاط و جوانگرایانه دورخیز می کند و می گوید: اگر بمانم چهره استان تغییر خواهد کرد. یک پیشنهاد بسیار مهم هم در خصوص رسانه ها دارد که باید منتظر آن ماند.
نازلی حیدرزاده- ناگفته ها از صحبت با رئیس جمهور درباره استان خراسان شمالی، انتقاد از نسخه پیچیدن یکسان برای تمام استان ها از سوی دولت، سرعت کم استان برای تغییر در شاخص ها، مهاجرت بد، جنگ کار، تلاش برای دیده شدن استان، دستاورد سفر هیئت دولت به استان، تشکیل ستادهای مردمی برای جذب آورده های سفر و برنامه ای برای سامان دهی رسانه ای استان از جمله نکات مهمی بود که استاندار خراسان شمالی روز گذشته در دیدار مدیران روزنامه «خراسان شمالی» مطرح کرد.
نسخه پیچی یکسان
دکتر «شجاعی» به صحبت خود با «روحانی» رئیس جمهور اشاره می کند مبنی بر این که دولت برای مشکلات تمام استان ها یک نسخه نوشته است؛ دوز دارویی داده است که نه می کشد و نه شفا می دهد، نسخه ای که متوسط است و حال را خوب نمی کند که مثلاً اصفهان بشود هامبورگ، در حالی که هر چیزی در مدیریت جهان، زمان بندی دارد.
از نظر او این نوع نسخه پیچی، شفابخش نیست، فقط از بین نمی رود، می ماند ولی نمی تواند راه برود. این بخش دست ما نیست و گوش نمی دهند که این استان نسخه خودش را دارد. در حالی که روستای خراسان شمالی با روستایی در کرمان و بندرعباس فرق دارد ولی یک نسخه می نویسند برای اشتغال همه روستاها!او اظهار کرد: در همین خراسان شمالی روستا با روستا فرق می کند و با هم قابل قیاس نیستند اما نسخه یکی است بنابراین ما در استان تلاش کردیم نسخه خودمان را بپیچیم و حسن آن این است که توسط بچه های خودمان نوشته شده است که استان را می شناسند.«شجاعی» هر خانواده را به مثابه دولت می داند که جمعیت و نداشته های آن معلوم است و از نظر او همان قدر نداشتن خانه در سن 60 سالگی بد است که نداشته های این استان.سکاندار دولت در خراسان شمالی با قبول این که استان جوان است، به این موضوع اشاره می کند که این استان 40 سال دیگر خیلی چیزها را به مرور خواهد داشت ولی عقب ماندن استان را جبران نمی کند زیرا رتبه استان عوض نمی شود به این دلیل که با این سرعت، استان های دیگر نیز رشد می کنند، پس باید جهش بدهیم و طبق فرموده رهبر معظم انقلاب که در سفرشان به خراسان شمالی به آن اشاره کردند جزو 10 استان برتر کشور شویم.به اعتقاد «شجاعی»، استان مانند کارمندی که هدف ندارد و فقط به فیش حقوقی اش بسنده می کند، اداره شده است. او با بیان این که در حالی که ما وقتی مسئولیت می گیریم به مردم استان تعهد داریم و نمی توانیم بگوییم با این اعتبارات دولتی نمی شود کار کرد، این پرسش را مطرح می کند که بقیه استانها نیز این شرایط مشابه را دارند پس چرا وضعیت شان بهتر است؟او ادامه داد: من تلاش می کنم آن کارمند نباشم، باید تلاش کنم درآمد داشته باشم و فیش حقوقی نشان دادن به درد مردم نمی خورد. به گفته او، استان می خواهد با همان سرعت 40 کیلومتری که مسیر را طی کرده پیش برود. شده ایم دونده ای که ذره ای در دویدن تحول ایجاد نکردیم و حداقل دو نفر را پشت سر نگذاشته ایم و از اول مسابقه رتبه 31 بودیم. باید تلاش کنیم با وجود نداشته های استان یکی یکی استان ها را پشت سر بگذاریم. وقتی حرکت می کنیم تنها من و شما نیستیم بلکه مردم استان نیز سوار این اتوبوس هستند که این رتبه، آسایش، سفره و کیف کردن آن ها از زندگی است.
مهاجرت بد
او در بخش دیگری از سخنان خود موضوع مهاجرت را مطرح کرد و گفت: اتفاقی که در استان و بجنورد دارد رخ می دهد این است که ساکنان شهرها به این دلیل که وضعیت زندگی در شهرستان ها خوب نبوده همه آرام آرام به بجنورد مهاجرت کرده اند و روستانشینان جانشین آن ها در شهرها شده اند و بجنوردی ها هم به مشهد، گلستان و تهران رفته اند. اغلب سرمایه گذارانی را می بینیم که از نظر علمی پیشرفت می کنند و وقتی می بینند چیزهایی برای زندگی می خواهند که در استان نیست مهاجرت می کنند که مهاجرت بدی است زیرا آثار مهاجرت نخبگان اقتصادی، اجتماعی و علمی سوء است که به دلیل نداشته های استان اتفاق می افتد.
استان به جنگ کار نیاز دارد
از نظر استاندار خراسان شمالی، استان به حرکت و جنگ کار نیاز دارد نه کار؛ یعنی ما نمی توانیم به مشکلات نگاه کنیم بلکه باید به مشکلات هجوم بیاوریم در غیر این صورت از رتبه 31 بالاتر نمی رویم.
«شجاعی» می گوید: این موضوع دو، سه چیز می خواهد که بخشی از آن دست من است و بخشی از آن دست من نیست.به گفته سکاندار خراسان شمالی، استان به کار و تلاش بسیار شدید و با سرعت نیاز دارد وگرنه ما با اعتبارات عادی، جلو برو نیستیم و او برای عملیاتی کردن این افکارش، دو کار را انجام داده است که یکی از آن ها هم افزایی و همراهی مسئولان استان است که به اعتقاد خود در این امر موفق شده است.او به سفر اخیر رئیس جمهور به استان نیز اشاره کرد که موجب شد در یک روز هیئت دولت با 80 شرکت بزرگ در بجنورد باشد. به گفته وی، سال قبل کل اعتبارات تملک دارایی استان که صد درصد هم ندادند حدود 400 میلیارد تومان بود که در این سفر 2 برابر آن را به ما دادند. ضمن این که بیش از 20 هزار میلیارد تومان طرح تامین مالی توسط بانک ها و پروژه های سرمایه گذاری شروع خواهد شد.
وی از برنامه تشکیل ستادهای مردمی توسعه در شهرستان ها برای جذب آورده های این سفر خبر داد.آمدن ستاری، ابتکار، مونسان و وزیران دیگر طی هفته های آینده به استان خبر دیگری بود که استاندار به آن اشاره کرد.
شبکه های اجتماعی از موضوعات دیگری بود که «شجاعی» آن را مورد توجه قرار داد که از نظر او، ادبیاتی که این جا استفاده می کنند هیچ جا استفاده نمی کنند. او در بخش دیگری از سخنان خود یک بار دیگر به سفر رئیس جمهور به استان اشاره کرد و ادامه داد: پروژه هایی را در این سفر تعریف کردیم که ماکزیمم بهره برداری از آن ها دو سال است. استاندار در فحوای صحبت هایش به بهره برداری از دو پروژه مهم محور بجنورد- گلستان و راه آهن در استان تا سال آینده اشاره کرد.«شجاعی» همچنین وجود نعمت های الهی از جمله ظرفیت های گردشگری در استان را از یاد نبرد و از این گفت که برای تبدیل به پول شدن آن ها برنامه نداشتیم به طوری که مسافرها مجبورند از 5 شهرستان استان عبور کنند که 280 کیلومتر می شود اما، ما غیر از پمپ سوخت برای آن ها چه داریم که در استان ماندگار شوند؟
او با بیان این که داریم تلاش می کنیم به جای حرف زدن آن ها را به فعلیت در بیاوریم، به جایگاه مطبوعات استان و رتبه پایین آن در کشور اشاره کرد.
باید زنجیره ای تعریف کنیم که در انتهای آن حال مطبوعات خوب شود.«شجاعی» با تاکید بر این که نسخه ای برای حال مطبوعات استان نوشته شود و اجرایش با وی خواهد بود گفت: در بحث مطبوعات بنشینید فکر کنید، جزء به جزء و یک بسته و زنجیره طراحی کنید که هر ایستگاه آن یکی از نداشته های مطبوعات استان را حل کند. باید این بسته حال همه رسانه ها را خوب کند.البته او معتقد است: با وجود این که رتبه استان در کشور در زمینه مطبوعات 31 است اما از نظر وجدان کاری و کیفی اول است. قلم ها در مسیر منافع مردم کار می کند. از نظر استاندار خبرنگاران استان اول هستند زیرا خبر و قلم شان به درد مردم و توسعه استان می خورد و از نظر سخت افزاری و تعداد مشکل دارد.
او گفت: با مطبوعات استان حال مان خوب است و قدردان آن ها و در پی فعال کردن رسانه ها هستیم. «شجاعی» این موضوع را خاطرنشان کرد که با وجود شرایط یکسان در کشور چرا باید مطبوعات استان در جایگاه 31 باشد؟
نیاز های استان برای توسعه
سردبیر روزنامه های استانی «خراسان» هم در این جلسه با اشاره به نیازهای استان برای توسعه، کمبود زیرساخت های ریلی، راه و گردشگری را مدنظر قرار داد و گفت: تکمیل پروژه جاده بجنورد- گلستان در توسعه استان و افزایش آمار مسافران و گردشگران این خطه بسیار مؤثر خواهد بود.
حجت الاسلام «علی ولی زاده»، رویکرد روزنامه «خراسان شمالی» را توسعه استان اعلام کرد و به آسیب شناسی توسعه نیافتن رسانه های استان پرداخت. وی به بی مهری های صورت گرفته به رسانه ها طی سال های گذشته اشاره کرد و خواستار نگاه ویژه استاندار برای حمایت از رسانه ها شد.
قدیمی ترین روزنامه محلی
«علی نصیری» مدیر امور شهرستان های موسسه فرهنگی، هنری خراسان نیز در این جلسه با اشاره به تاریخچه تاسیس روزنامه های خراسان و خراسان شمالی، روزنامه خراسان را قدیمی ترین روزنامه محلی کشور و یکی از 4 روزنامه برتر کشور دانست و با بیان این که «خراسان» قدرت زیادی در فضای مجازی دارد، افزود: اپلیکیشن و کانال «آخرین خبر» از جمله ظرفیت های این موسسه است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درددلهای یک زن قبل از طلاق
تعداد بازدید : 181
گل برای او، غرغر برای من
صدیقی
شوهرم عاشق است اما عشق و مهرش مال دیگری و نق زدن ها و بداخلاقی هایش مال من است. البته اول زندگی مشترک مان همسرم به من ابراز علاقه می کرد و اخلاقش بر مدار محبت بود اما رفته رفته و با گذر عمر روی دیگرش را نشان داد و فیل همسرم یاد هندوستان کرد!
زن دل بریده از زندگی مشترک با همسر بی وفایش نگاهش را به افق می دوزد و از گذشته و حال روزگارش این گونه روایت می کند: نمی دانم چه شد روزهای پروانه ای و سبزم ناگهان دستخوش توفان بی مهری شد. زن جوان دستی به چشمان خیس شده اش می کشد و ادامه می دهد: همه چیز خوب بود حداقل بدون تنش، اگر چه دچار مشکل اقتصادی بودیم اما نمی دانم عشق دوران گذشته همسرم از کجا پیدایش شد و زلزله به پا کرد.
بعد از چندین سال زندگی با همسرم صاحب دو فرزند شدیم. شوهرم در یک نهاد دولتی شاغل و من هم سرم به کار خانه و بچه داری گرم بود. از دوران مجردی و قبل از ازدواج چیزهایی از قبیل این که شوهرم قبلاً چند بار به خواستگاری دختران اقوام دور و نزدیک خود رفته است، شنیده بودم و این امر را طبیعی می پنداشتم اما هیچ وقت نمی دانستم که ته قلب همسرم هنوز جایی برای عشق قدیمی اش وجود دارد. ماجرا از این قرار بود که همسرم در زمان مجردی یک دل نه صد دل عاشق یک دختر بود اما به دلیل اتفاقات خاصی به هم نمی رسند و هر کدام به دنبال سرنوشت خودشان می روند. بعد از ازدواج همسرم با من بعد از سال ها روزی او اتفاقی با دختر رویاهای زمان مجردی اش رو به رو می شود که از قضا بعد از ازدواج، زندگی مشترکش به طلاق کشیده شده بود.
بعد از این که شوهرم از این ماجرا مطلع می شود انگار ته دلش جا باز می کند تا مهر دختر مورد علاقه اش را در آن جای دهد و او هم سیگنال مثبت می فرستد تا ارتباط عاطفی دوباره شکل بگیرد! من بی خبر از همه جا بداخلاقی و نق زدن های شوهرم را بعد از این اتفاقات ناشی از خستگی کار و قسط و قرض هایی که برای خانه دار شدن مان متحمل شده بودیم، قلمداد می کردم. هر روز روابط بین من و همسرم سردتر می شد و گویی زمستان از راه رسیده بود.
هر چقدر با محبت و توجه می خواستم به زندگی مان گرما ببخشم اما سوز سرمای بی مهری هر روز زندگی مان را بیشتر منجمد می کرد تا این که روزی با تشرهای من همسرم ناگهان لب باز کرد و آن چه را که نباید می گفت گفت. وقتی همسرم به من گفت دیگر نمی تواند با من زندگی کند شوکه شدم. همسرم دوباره این بار با صدای رسا بحث طلاق را پیش کشید. قهر و تهدیدهای من جواب نداد و بعد معلوم شد که پای یک عشق قدیمی در میان است. با متوجه شدن این ماجرا دیگر خودم را خوار و ذلیل نکردم و وقتی دیدم عشق من یک طرفه شده پا در دادگاه خانواده گذاشتم تا ببینم با کمک مشاوران چه تصمیمی می توانم برای زندگی ام بگیرم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 199
اسارت مادر و دختر در برهوت خساست شوهر
صدیقی
دل دارد اما خشکیده است. خساست همسر بدجور تن او و جگرگوشه اش را کبود کرده است.
مادر است اما در فراق فرزند می سوزد. شوهر داشت اما برای او نقش گاو صندوق را بازی می کرد و پولی برای مخارج زندگی خرج نمی کرد. خساست از سر و روی شوهرش می بارید اما نه برای خرید مواد، فقط دستش برای خرید خورد و خوراک منقبض می شد.
به گفته زن، انگار جان شوهرش به پول وصل است تا جایی که به خاطر این رفتارهای بیمارگونه اش او و فرزند خردسالش دچار سوءتغذیه شدید می شوند و مادر راهی خانه پدر می شود و دخترش سر از شیرخوارگاه در می آورد. بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک زن مهر ندیده، حالا مدتی است در ایستگاه کمپ پیاده شده تا با خالی کردن چمدان وجودش از دود و دم دوباره سوار قطار زندگی شود و در ایستگاه قانون مهریه اش را از شوهرش بستاند و بعد از گرفتن برگه طلاق روزهای کم استرسی را تجربه کند.
دردش سوز ندارد اما بغض دارد. هر چند غم و درد بسیاری را در زندگی اش تجربه کرده اما هیچ کدام به گفته خودش به اندازه گرسنگی دادن از سوی شوهرش او را آزار نداده است. خانواده اش اهل مواد نبودند اما شوهرش چرا. نه تنها او به مواد اعتیاد داشت بلکه به مراتب بدتر از مواد به خرج نکردن برای خورد و خوراک و مخارج خانواده اعتیاد شدیدی داشت.
به گفته وی، از فرط گرسنگی به پوست و استخوان تبدیل شده است و بعد از زایمان، شوهر خسیس اش به جای دوا و دکتر، چای تریاک در حلق اش می ریخت تا کمی از دردش بکاهد. این تنها رفتارهای عجیب و غریب مرد خانواده نبود بلکه او از خرید خورد و خوراک و دادن مخارج زندگی به همسرش طفره می رفت و تا می توانست نان خشک و البته گاهی با ولخرجی هایش کمی برنج به خورد همسرش می داد.
زن دردکشیده می گوید: «شوهرم خیلی خسیس بود و یک ریال پول در اختیارم قرار نمی داد و خودش به خرید مواد خوراکی اقدام می کرد آن هم چه موادی؟ یک کاسه ماست خشک با مقداری نان و گاهی هم در زمان واریز یارانه دست و دلبازی و ما را یک بشقاب برنج خشک و خالی مهمان می کرد». البته مرد خسیس فقط برای زن و فرزندش خساست به خرج می داد و هرچه درآمد داشت صرف تامین مواد خودش می کرد. دعوا زمانی به اوج خود می رسید که مادر خانواده به پخت و پز اقدام می کرد.
با سر رسیدن شوهر بی مسئولیت غرغر کردن و فریاد زدن های او سر همسرش شروع می شد که چرا صرفه جویی نشده و این همه خورد و خوراک حیف و میل شده است؟ مرد معتاد شکاک و بدبین هم بود. او تعریف می کند: «آخر کجای عالم زن باید در خانه و در خلوت خودش با لباس بیرون و پوشش کامل باشد؟ شوهرم از من خواست با کسی رفت و آمد نکنم و در خانه حق استفاده از لباس خانه را نداشتم و با لباس بیرون باید سر می کردم». هر روز جنگ و دعوا بین آن ها حاکم بود و سر این ماجراها زن خسته دل چندین بار به شکایت از شوهر زورگویش اقدام کرد اما هر بار شوهر با دادن تعهد که رفتارش را اصلاح می کند رضایت همسرش را جلب کرد ولی این فقط چند روز جواب می داد و دوباره همان آش می شد و همان کاسه.
زن دل مرده که دچار سوء تغذیه شده بود برای جلوگیری از غش کردن راهی خانه مادرش می شود تا بعد از مدتی طعم غذای گرم را بچشد. جدا از سوء تغذیه گرفتن زن، کودک نحیف خانواده نیز به خاطر نوع تغذیه و مراقبت نکردن درست دچار عفونت شدید و راهی بیمارستان می شود. زن که اشک از چشمانش شروع به باریدن می کند می گوید: «بعد از این که بچه خردسال مان مریض شد و شوهرم از بردن او پیش دکتر و دادن پول طفره رفت او دچار عفونت شدید شد و مجبور شدم از مادرم پول قرض کنم و او را به بیمارستان ببرم اما بعد از درمان پول ترخیص بچه را نداشتم».
با وجود این که مرد خانواده وضعیت مالی مناسبی داشت اما به گفته همسرش جانش به پول بند بود و انگار گرفتن یک اسکناس از او مساوی با گرفتن جانش بود! بعد از بستری شدن نوزاد در بیمارستان به خاطر مراجعه نکردن والدین، سرپرستی کودک به یک نهاد دولتی سپرده می شود تا قانون درباره آینده او تصمیم بگیرد. زن که به خاطر اصرار شوهرش به جای رفتن نزد دکتر مواد مصرف می کرد، در دام اعتیاد گرفتار می شود اما بعد از آن جیره موادش از سوی همسر قطع می شود و به ناچار مادر پول مواد دخترش را می دهد و به انتظار می نشیند تا ببیند تقدیر چه خواهد کرد.
زن گریان می گوید: «هر چقدر بعد از بستری شدن جگرگوشه ام با همسرم تماس گرفتم جوابی از او نشنیدم تا این که حضانت کودک را به خاطر سوء تغذیه اش از ما گرفتند و او را به یک شیرخوارگاه تحویل دادند». زن بعد از این اتفاقات دیگر از همسرش ناامید می شود و وقتی عرصه را بر خود تنگ می بیند راهی کمپ می شود تا با خلاص شدن از شر مواد افیونی سراغ همسر بی مسئولیت اش برود و مهریه اش را به اجرا بگذارد و بعد از جدا شدن از او حداقل روزهای کم استرسی را تجربه کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازتاب
تعداد بازدید : 223
یک آفرین به فرمانداری بجنورد
در حاشیه بازتاب یک مطلب
مرتضوی
پیگیری های روزنامه «خراسان شمالی» و انعکاس درددل های هنرمند چیره دست موسیقی ترکمن خراسان شمالی گویا بالاخره نتیجه داده و قرار است امروز جلسه ای در فرمانداری تشکیل و درباره نحوه کمک به این هنرمند پیش کسوت به منظور ساخته خانه اش تصمیم گیری شود.«آنا مراد» از پیگیری های مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار گرفتن از طریق صندوق اعتباری سخن می گوید تا او بتواند هفته آینده، با خیالی آسوده برای دومین بار تحت عمل جراحی قلب باز قرار گیرد.
اما این همه ماجرا نیست و طی صحبتی که «آنا مراد» با «پورعیسی» رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان داشت، پای فرماندار به این ماجرا باز و تصمیم جدی برای ساخت خانه گرفته شده و گویا قرار است، فرمانداری تا 30، 40 میلیون تومان برای ساخت خانه کمک کند. روزنامه خراسان شمالی گفت و گویی را با عنوان «حرف های تلخ آنا مراد» در تاریخ 22 تیر امسال منتشر کرد و در آن به درددل های هنرمند پیش کسوت موسیقی ترکمن، «آنا مراد رستگاری»، پرداخت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 213
اردوی مشکلات دراردوگاه دانش آموزی اسفراین
نجفیان
می خواهیم از پروژه ای بنویسیم که وقتی از پروژه های ناتمام آموزش و پرورش صحبت می شود، چه کمیته برنامه ریزی باشد چه شورای منطقه ای آموزش و پرورش این شهرستان، کمتر پیش می آید حرفی از آن به میان نیاید و به اصطلاح از فهرست، جا بیفتد، پروژه ای که قصه تکمیل و بهره برداری از آن فعلاً پایانی ندارد.
با چالش های فراروی این پروژه که البته به جانمایی آن در ابتدای آغاز عملیات اجرایی اش هم بی ربط نیست، نمی شود به راحتی برای تعیین موعد تکمیل بی نقص و بهره برداری از آن حرف قطعی زد. البته سیلاب های امسال هم پای این پروژه را به میان پروژه هایی که باید روند رعایت حریم و بستر رودخانه درباره آن ها بررسی می شد، باز کرد؛ پروژه ای که نه آب دارد و نه خبری از برق و گاز در محل اجرای آن است.
می دانیم که پرداختن به کمبود فضاهای اردویی و اردوگاهی خاص جامعه دانش آموزی خود یک «مثنوی هفتاد من کاغذ» شده است اما تکمیل و بهره برداری از اردوگاه های دانش آموزی ناتمام استان از جمله اسفراین می تواند به بهبود وضعیت نا به سامان سرانه فضاهای اردویی در خراسان شمالی کمک شایانی کند.
فاصله تا نقطه مطلوب
ولی یکی از دانش آموزان اسفراینی که تمایلی به ذکر نام خودش در این گزارش ندارد و البته دغدغه مند سخن می گوید، معتقد است: حال زیرساخت های اردویی نه تنها در شهرستان بلکه در استان اصلاً خوب نیست و با نقطه مطلوب فاصله زیاد است.
وی که البته خودش هم جزو جامعه فرهنگیان است، این طور اضافه می کند: باید چاره جویی کرد و نباید به وضعیت موجود رضایت داد چرا که آموزش و پرورش بدون فعالیت های فوق برنامه با پیوست اردو رنگ و لعاب خوبی ندارد.
جای خالی فضای اردویی
فضای مناسب برای برگزاری اردوهای دانش آموزی وجود ندارد؛ این را «محمد» یک دانش آموز اسفراینی می گوید و البته اضافه می کند: یکی از بال های غنی سازی اوقات فراغت و تکمیل چرخه فعالیت های فوق برنامه همین اردوهاست که متاسفانه شرایط و بسترش در اسفراین به واسطه نبود فضای اردویی آن چنان که شایسته است فراهم نیست.
آخرین وضعیت پروژه
در این بین، سراغ «طاهر رستمی» فرماندار اسفراین هم رفتیم؛ او می گوید: اردوگاه دانش آموزی اسفراین جزو پروژه هایی است که برای ساخت آن، از آب منطقه ای استعلام گرفته و البته حالا که بررسی شده است بیش از 90 درصد سازه فضای اردوگاه در بستر و حریم رودخانه نیست اما باید 2 آلاچیق که در حریم و بستر رودخانه احداث شده است تخریب شود.
آن طور که رئیس شورای منطقه ای آموزش و پرورش این شهرستان می گوید: این تخریب ها حتماً باید انجام شود تا پروژه بتواند به بهره برداری برسد.
وی اشاره ای به نیاز این پروژه به پل و شاید دیوار ساحلی هم می کند و می گوید: اگر شرایط مسیر دسترسی به این پروژه مهیا شود امکان بهره برداری از آن وجود دارد.
او زمان دقیق بهره برداری از این پروژه را اعلام نمی کند.
در این میان، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس خراسان شمالی گفته است: رایزنی با آب منطقه ای برای چگونگی احداث دیوار ساحلی هم در دستور کار است تا بتوانیم مشکلات تجاوز هرچند اندک به حریم و بستر رودخانه را حل کنیم.«امین فلاح کوشکی» با اشاره به این که این پروژه نه انشعاب آب دارد و نه گاز و برق و این یک مشکل جدی است، گریزی هم به نیاز پروژه به احداث یک پل می زند؛ پلی که البته او معتقد است چون در خارج از محدوده اردوگاه است و اصلاً در صلاحیت این اداره کل پل سازی نیست و سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم به اداره کل نوسازی برای پل سازی اعتباری نمی دهد باید فرمانداری احداث پل را از طریق دستگاه های دیگر مثل آب منطقه ای دنبال کند تا تامین اعتبار شود و یک دستگاه صاحب صلاحیت این حوزه آن را عملیاتی کند.
اردوگاه تک فصلی
به گفته وی، با توجه به نبود امکان برای اختصاص و اتصال انشعابات، امکان استفاده از این پروژه برای فصل سرد فراهم نیست و برای زمستان قابلیت بهره برداری ندارد و فقط باید از این فضا برای برگزاری اردوهای تابستانی استفاده شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهرستانی بدون استخر
تعداد بازدید : 21
بچه های راز و جرگلان به رودخانه می زنند
نجاهی
از نبود زیرساخت ها و امکانات ورزشی در راز و جرگلان بارها نوشته ایم؛ نوشته ایم که در این شهرستان مرزی هستند ورزش دوستانی که تیغ آفتاب و سوز سرما از فوتبال و والیبال جدای شان نکرده؛ در نبود تشک روی خاک شال محکم کرده اند و بعدها در میادین بین المللی افتخار آفریده اند.
اکثر رشته های ورزشی در این شهرستان به نسبت حمایت مسئولان و استقبال ورزشکاران نیمه فعال یا فعال هستند و محرومیت از مکان و زیرساخت جلودارشان نیست.
اما شنا و ورزش های آبی نمی تواند بدون استخر ممکن شود و البته این شهرستان ۷۰ هزار نفری حتی یک استخر کوچک هم ندارد. از این رو با گرم شدن هوا در راز و جرگلان رودخانه ها، حوضچه ها و استخرهای کشاورزی میزبان علاقه مندان به شنا می شوند.
چند شماره پیش بود که از بلاتکلیفی استخری در بجنورد نوشته شد و این بار از یک شهرستان بدون استخر با علاقه مندان بی شمار به شنا می نویسیم؛ همان هایی که سال هاست به وعده ها دل بسته اند و محرومیت یقه شان را رها نمی کند.
«داوری» از ساکنان راز و جرگلان با اشاره به کمبود سرانه و مجتمع های ورزشی این منطقه می گوید: علاقه مندان و ورزشکاران زیادی در این شهرستان سال هاست منتظر احداث اولین استخر شنا هستند.
به گفته او کودکان، نوجوانان و جوانان برای شنا به رودخانه ها و حوضچه های کشاورزی می روند که در نبود استخر شنا انجام می گیرد.
وی گریزی به کمبود امکانات و فضای ورزشی در دیگر رشته های ورزشی شهرستان می زند و ادامه می دهد: بی توجهی به خواسته های جوانان و ضعف در زیرساخت های ورزشی ناشناخته ماندن استعدادها و پرورش نیافتن آن ها را به دنبال خواهد داشت.
آن طور که یکی دیگر از ساکنان راز و جرگلان می گوید نبود استخر در این شهرستان دریغ کردن یک ورزش مهیج و مهم که می تواند در مقوله درمان برخی بیماری ها موثر باشد از اهالی شهرستان است. به گفته «دهدار»، شکل گیری رشته های ورزشی آبی در صورت احداث استخر امکان پذیر است و در اوقات فراغت می تواند مشوق خوبی برای کودکان و نوجوانان باشد.
وی شنا در رودخانه ها را از روی ناچاری می داند و اضافه می کند: با در نظر گرفتن وضعیت جریان و عمق آب و همچنین شرایط بهداشتی برخی رودخانه ها و حوضچه ها، شنا در آن ها خطرناک است.
با این وجود بیش از یک سال از کلنگ زنی اولین مجموعه فرهنگی، ورزشی در شهر راز توسط استاندار اسبق می گذرد؛ مجموعه ای که در آن یک استخر برای اهالی تعریف شده بود اما تاکنون تا مرحله تسطیح زمین پیش رفته است.
آن طور که «ساعدی» عضو شورای شهر راز می گوید: مجموعه ورزشی شهر راز توسط صالحی، استاندار اسبق کلنگ زنی شد و هنوز تسطیح زمین هم به طور کامل انجام نگرفته است.
به گفته او، ۱۰ میلیارد تومان اعتبار ابلاغ شده که ۵۰ میلیون تومان آن برای مطالعه تصویب شده اما پس از آن دیگر خبری از اعتبار و مجموعه فرهنگی، ورزشی نشده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 708
صادرکنندگان بدلی
اسدی
دهه 70 تعاونی های مرزنشین جهت ارتقا و بهبود وضعیت معیشت مردم ساکن در نقاط مرزی شکل گرفتند تا صادرات و واردات در این مناطق توسط آن ها انجام شود اما وقفه در چرخه فعالیت آن ها به دلایل متعدد از جمله عدم تخصیص ارز دولتی مسائلی را ایجاد کرد، اجاره کارت های بازرگانی یا فروش سهمیه تعاونی ها به دیگر تجار از تبعات وضعیت وخیم این تعاونی ها بود؛ موضوعی که اگر چه مسئولان در استان آن را رد می کنند اما مورد تایید برخی تعاونی ها قرار می گیرد.
پیشینه خبری نیز در این باره وجود داشت. آذر سال گذشته مدیرکل امور اقتصادی استانداری خراسانشمالی در گفت و گو با یکی از خبرگزاری های استان اعلام کرده بود: «صادرات و واردات در تعاونی های مرزنشین این استان بیشتر توسط صادرکنندگان سایر استان ها انجام می شود». بنا به گفته «موفق» خراسان شمالی دارای 11 شرکت تعاونی مرزنشین است که فعالیت چندانی ندارند و در حقیقت بیشتر این تعاونی ها سهمیه خود را به دیگر تجار می فروشند، در حالی که اگر می خواهند سودی عایدشان شود باید خود میدان دار تجارت باشند.
نبود سرمایه کافی از مشکلات تعاونی های مرزنشین خراسان شمالی و عامل اصلی موضوعی است که شرح داده شد، البته گفته می شود پیشنهادهایی نیز در خصوص دریافت تسهیلات به آن ها داده شده است اما تحرکی از سوی تعاونی ها وجود ندارد.
ورود دیگر سرمایه داران
یک منبع مطلع که تمایلی به ذکر نام خود در این گزارش ندارد از ورود سرمایه گذاران غیر مرزنشین به تعاونی های مرزنشین خبر می دهد. به استناد سخنان او هم اکنون وضعیت تمام تعاونی ها نامناسب است و برخی از آن ها برای جبران مشکلات مالی قراردادهایی با این سرمایه گذاران منعقد می کنند تا در صادرات و واردات مشارکت کنند و سهمی از این مشارکت به تعاونی ها و اعضا تعلق می گیرد.
وی اما در پاسخ به سوال خبرنگار ما که کنجکاو است میزان اجاره کارت های بازرگانی در استان را بداند می گوید: «نه تنها در استان بلکه در تمام کشور و صد درصد تعاونی ها به این شیوه اقدام می کنند». وی اما در پرانتز موضوع دیگری را اضافه می کند: «البته از زمانی که ارز دولتی به تعاونی ها تعلق نگرفته همین مشارکت ها نیز کاهش یافته و حتی به صفر رسیده است»؛ توکلی رئیس اتحادیه شرکت های تعاونی مرزنشینان خراسان شمالی نیز با وجود این که تمایل چندانی به مصاحبه در این خصوص ندارد، با رد این موضوع می گوید: هم اکنون به دلیل منع قانونی سرمایه گذاری های مشارکتی در استان وجود ندارد.
تجارت با کارت مرزنشینان
اما کارشناس تعاون اتاق تعاون خراسان شمالی مشارکت در صادرات مرزنشینان را اعلام می کند. بنا به گفته «رحیمی» مرزنشینان استان همچنان با مشکلات متعددی مواجه هستند، مشکلاتی همچون بدهی های مالیاتی و تعلق نگرفتن ارز دولتی که توان صادرات و واردات را از تعاونی های مرزنشین گرفته است.
وی با اشاره به قانون معافیت مالیاتی تعاونی های روستایی، عشایری که به استناد آن این تعاونی ها معاف از مالیات هستند، توضیح می دهد که این قانون مصوب سال 1333 است و در آن زمان نامی از تعاونی های مرزنشین در این قانون درج نشده و از این جهت این تعاونی ها با وجود روستایی و مرزی بودن از پرداخت مالیات معاف نیستند و این خلأ قانونی مشکلات زیادی برای آن ها ایجاد کرده است.
وی از سرمایه گذاری های مشترک سرمایه گذاران با شرکت های تعاونی ابراز بی اطلاعی می کند و می گوید: در این حد می دانم که مرزنشینان توانایی صادرات و واردات را ندارند بنابراین دیگر تجار با کارت های بازرگانی آن ها اقدام به صادرات و واردات می کنند.
در حالی این کار انجام می شود که گفته می شود مالیات این تجارت را مرزنشینان باید پرداخت کنند، وی البته از پیگیری های اتاق تعاون و تعاونی ها جهت پرداخت معوقات مالیاتی به شکل اقساطی خبر می دهد اما این اقدام نیز موجب نشده این تعاونی ها بدهی مالیاتی نداشته باشند.
سابقه تعاونی های مرزنشین
خراسان شمالی دارای 11 تعاونی مرزنشین است که حدود 50 هزار نفر از مرزنشینان استان در آن ها عضو هستند. در گذشته اعضای این تعاونی ها بیش از 150هزار نفر بودند اما از سال 91 و به دلیل مشکلات صدور کارت بازرگانی تعداد اعضا کاهش پیدا کرد.
در هر حال هزینه معیشت و کسب و کار آن ها از طریق صادرات و واردات تامین می شود و اکنون به دلیل مسائل عدیده ای از جمله عدم تخصیص ارز دولتی به این تعاونی ها ماهیت آن ها به خطر افتاده و می توان گفت بسیاری از این شرکت ها کسب و کارشان را از دست داده اند.
پیش از بررسی مشکلات مهم ایجاد شده برای شرکت های مرزنشین در استان نگاهی به تاریخچه و هدف از تشکیل تعاونی ها در کشور می اندازیم. جمهوری اسلامی ایران دارای مرزهای گسترده و وسیعی است که با توجه به ویژگی های اقلیمی هر منطقه ای، دولت برای حراست، حفاظت از مرزها، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و امکان مبادلات اقتصادی با کشورهای همسایه تمهیداتی اندیشیده و به همین منظور دولتمردان و دستگاه های مرتبط از هموطنان و ساکنان نواحی مرزی به منظور ایجاد امنیت و آرامش در این مناطق استفاده کرده اند و بسته به جمعیت و پراکندگی جغرافیایی شهرها و روستاها و تنوع قومیتی این نواحی تسهیلات ویژه ای را به ساکنان این نواحی اختصاص داده اند. یکی از مهم ترین تسهیلات، تاسیس تعاونی های مرزنشین در این مناطق است. بنابراین تعاونی های مرزنشین با عضویت ساکنان مناطق مرزی کشور و به منظور تامین نیازهای آنان بر اساس قانون بخش تعاونی تشکیل و ثبت شدند تا با رعایت قوانین و مقررات مربوط به مبادلات مرزی در حوزه شرکت فعالیت کنند.
کارت مرزنشینان در دست دیگر تجار
دبیر اتاق تعاون خراسان شمالی نیز با تایید این که دیگر تجار با کارت های مرزنشینان تجارت می کنند، به مشکلات این تعاونی ها می پردازد. بنا به گفته «رسولی» به دلیل مشکلاتی که در ماده 133 مالیات مستقیم وجود دارد و عدم درج واژه مرزنشین این تعاونی ها باید 25 درصد مالیات بر درآمد و 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده پرداخت کنند. با توجه به این که تمام اعضای این تعاونی ها از قشرهای ضعیف و در مناطق محروم و مرزی ساکن هستند انتظار می رود مانند تعاونی های ماده 133 قانون مالیات های مستقیم از پرداخت مالیات معاف شوند.
به گفته او، مشکلات دیگری مانند کارت های ناقص بازرگانی نیز وجود دارد؛ «مشکل دیگری که تعاونی های مرزنشین استان با آن مواجه هستند تمدید کارت هاست، با توجه به این که اعتبار این کارت ها 3 سال است تقاضا داریم که این تمدید حذف شود زیرا این مورد برای مرزنشینان هزینه بر است و اگر مرزنشینی تمام این موارد از تمدید، ویرایش و ثبت نام را با هم انجام دهد باید مبلغی را پرداخت کند. اما با توجه به سودآوری نداشتن شرکت ها استفاده از این کارت ها برای مرزنشین سودی ندارد و در نهایت منجر به تعطیلی شرکت ها و تعاونی ها می شود».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.