نسیم شیرازی
جهانگرد بودن تصمیمی دلی است. این را می توان در تک تک جمله ها و کلماتی که جهانگرد هم استانی مان به کار می برد نه تنها شنید، بلکه حس کرد.
چیزی حدود 2 ساعت نشستن پای صحبت های مردی که مسیرش را راه بی پایان سفر بیان می کند به هیچ وجه خسته کننده نیست، به خصوص مردی که می دانی هم زادگاهت است و در تمام سفرهایش خراسان شمالی را به عنوان مکانی زیبا و غنی از فرهنگ تبلیغ می کند.
پای زندگی او نشستن را می توان از طریق فضای مجازی دنبال کرد ولی شنیدن خاطرات تلخ و شیرین و نگاهش به زندگی چیزهایی است که فقط باید از زبان خودش شنید و از نگاه خودش دید.
کاش می شد تمام صحبت های 2 ساعته اش را در این جا نوشت تا شما هم 2 ساعتی قدم به قدم پا در دنیای سفر «پوریا جعفری» بگذارید و دنیای او را بیشتر بشناسید.
این جا می توانید چکیده ای از صحبت های او را بخوانید و با او که از خراسان شمالی شروع کرد تا قدم به سرزمین های دور کره زمین بگذارد بیشتر آشنا شوید.
«پوریا جعفری» که هم اکنون در آفریقا، در میان قبایل آن کشور ساعاتش را می گذراند می گوید: تا زمانی که چیزی را ندیده باشید آن را طلب نمی کنید، وقتی داخل ایران سفر می کردم خارجی ها را می دیدم و از خودم می پرسیدم چرا من نتوانم سفر کنم و این سوال باعث شد ذهن من به دنبال پاسخ بگردد و در نهایت از من بپرسد چرا نتوانی؟ فکر کردم دنیا زیباست و این حق من است که بتوانم دنیا را ببینم.
صدای خروس از نوع آفریقایی اش توأم با گریه بچه ای که می توانی رنگ چهره اش را هم تصور کنی، از پای تلفن به گوش می رسد و او بیان می کند: ارتباطم با خارجی هایی که اهل سفر بودند بیشتر شد و این در عملی کردن تصمیم ام تاثیر داشت ولی علاقه ام مرا راهی سفر کرد.
وی ادامه می دهد: باید می دیدم اطرافم چه خبر است، جهانگردی حس درونی است و ارتباط من با کسانی بود که اهل سفر بودند.
او هم البته مانند دیگر جوان های ایرانی با مخالفت خانواده اش برای تنهایی سفر کردنش رو به رو بود ولی به جای جدال آن ها را متقاعد به این کار کرد و الان حمایت روانی خانواده اش را هم دارد. او در این باره اضافه می کند: اول ایران گردی کردم. دوم یا سوم دبیرستان بودم که بعد از متقاعد کردن خانواده ام به این که می توانم و خواست قلبی من است سفرم را از مشهد شروع کردم تا به آن ها اطمینان دهم که مسیرم هدف من است. آن موقع سفرهای ایرانم در سه ماه تعطیلات تابستان بود و سفر به قصد کشف از همان سه ماه تعطیلات شروع شد و بعد از آن به اصفهان رفتم. با تکمیل ایران گردی به محض این که کارت پایان خدمتم را گرفتم رویای من شروع شد.
جعفری می گوید: فکر می کنم تاکنون به 26 کشور رفته ام و موضوع ادامه دارد ولی اولین سفر برون مرزی ام به ارمنستان بود.
وی اظهار می کند: اگر در هدفت مصمم باشی حتی اگر همه مخالف باشند وقتی انگیزه ات را ببینند اول مخالفت شان خنثی می شود و بعد از دیدن عزم و اراده ات موافقت و با دیدن حال خوبت از تو حمایت می کنند و این راهی بود که من و خانواده ام با هم شروع کردیم.
وی درباره دغدغه بلد بودن زبان در سفر می افزاید: این طور نیست که حتماً زبان بین المللی مان خیلی قوی باشد، هر چقدر بلد باشیم بهتر است ولی اول زبان بدن مهم است و بعد از آن زبان انگلیسی و سایر زبان ها.
او درباره خودش توضیح می دهد: غیر از زبان مادری، به زبان های کرمانجی، انگلیسی، آلمانی، ترکی استانبولی و چینی مسلط هستم ولی در بعضی از کشورها مردم هیچ کدام از این زبان ها را نمی دانستند و آن جا زبان بدن به دادم می رسید که برای یادگیری آن نباید خجالت بکشی تا بتوانی منظورت را برسانی.
وی یادآور می شود: اعتقاد دارم، ما همه یعنی طبیعت، کوه، حیوان، انسان و گیاه مخلوق یک خداوند هستیم و وقتی ریشه یکی است راحت تر می شود ارتباط برقرار کرد.
وی درباره این که کدام کشورها به ایران شباهت بیشتری دارند می گوید: این سوال کلی است ولی بعضی از کشورهای آفریقایی از لحاظ شلوغی رانندگی و رعایت نکردن ایمنی شبیه ما هستند. فرهنگ تاجیکستان و آداب و رسوم و حتی اولویت بودن خانواده در آن بسیار نزدیک به فرهنگ ایران است که کاملاً حس می شود و احساس غریبی نمی کنی و بخشی از کرمانج نشین های ترکیه انگار کرمانج های خود خراسان شمالی هستند که آن جا اقامت دارند.
جعفری با اشاره به توانمندی های خراسان شمالی در جذب گردشگر می گوید: خراسان شمالی از لحاظ طبیعت گردی و روستا گردی ظرفیت جذب گردشگر را دارد.
او با توضیحات بیشتری در این باره می افزاید: در سفرهایم از روستاهای خراسان شمالی و مهمان نوازی هم استانی هایم خیلی تعریف کردم و معتقدم روستا گردی، بوم گردی، معرفی فرهنگ استان و بعد طبیعت، سنگ نوردی و حیات وحش برای تبلیغ استان خیلی خوب است.
وی تاکید می کند: به نظر من در بحث توریست ارزیابی معنایی ندارد و بهتر است مقایسه انجام شود. کشورهای موفق در جذب توریست نیامدند کشورشان را معرفی کنند؛ آن ها تفاوت بین معرفی و تبلیغ را خوب متوجه شدند؛ به طور مثال کشور کنیا برای تبلیغ اش نمی گوید طبیعت و حیات وحش بی نظیر ولی گرد و خاک زیاد یا مردم فقیری دارد!
وی ادامه می دهد: کشور کامبوج نیامده بگوید این کشور تا حدی ناامن است ولی معبد هم دارد، بلکه این کشور و کشورهای موفق در جذب توریست تنها تمرکزشان روی ظرفیت های شان است.وی تصریح می کند: به 12 شهر کامبوج رفتم و خیلی هم خاص نبود ولی چطور می شود که سالانه این میزان گردشگر را دارد؟ جوابش ساده است، آن ها یاد گرفته اند فقط نقاط قوت شان را تبلیغ کنند و به نظرم برای استان ما باید به درستی تبلیغ شود نه معرفی!
وی تاکید می کند: تبلیغی که به روز و قابل رقابت باشد، باید مولفه های مختلفی را که یک توریست برای انتخاب مسیر در نظر می گیرد، داشته باشد. باید مهم ترین جاذبه ها را بشناسیم و تبلیغ کنیم، بعد از جاذبه ها، توریست ها به قیمت، راه و امنیت توجه می کنند.وی اظهار می کند: راهکارهای زیادی برای جذب توریست دارم که راحت می شود اجرا کرد، صحبت هم کرده ام و جواب هایی گرفته ام ولی باید دید چقدر مرد عمل هستند.
این جهانگرد هم استانی با اشاره به آثار تاریخی استان همچون تپه قلعه خان و معبد اسپاخو یادآور می شود: این ها قدیمی و باعث افتخار ما هستند ولی واقعیت این است که منابع تاریخی غنی و تبلیغ شده زیادی وجود دارند و این آثار تاثیری در جذب توریست ندارند.
وی ادامه می دهد: تاکنون چندین نفر و گروه را به ایران و خراسان شمالی آورده ام ولی با توجه به ابزارهایی که در بحث جذب توریست وجود دارد، کار من سخت است، چرا که حمایت هم نمی شوم که بخواهم توریست جذب کنم. توانایی جذب توریست را دارم ولی ابزار نوین و حمایت لازم است، با این حال توانستم از تمام قاره ها توریست به خراسان شمالی و بجنورد بیاورم.
وی اظهار می کند: تاکنون به عنوان سوغاتی قالیچه ایران و آبنبات بجنوردی، دست سازه های بومی یا موسیقی ایرانی و استان مان را هدیه داده ام. از تمام گردشگرانی که به ایران و خراسان شمالی آوردم کلیپی تهیه کردم تا با زبان خود و زبان بدن نظرشان را درباره امنیت ایران بگویند و همان کلیپ تاثیرگذار را برای تبلیغ ایران به توریست ها نشان می دهم که به نظرم این هدیه جذاب تری است و باورشان را تغییر داده ام.وی ادامه می دهد: از میان کشورهایی که رفتم، بکر بودن و زیبایی بی نظیر بولیوی را خیلی دوست داشتم، برزیل هم خوب بود ولی خیلی توریستی شده است، در حالی که بولیوی پرجاذبه تر بود ومردم بسیار شادی داشت که اصلاً سخت گیر نبودند.
جعفری می گوید: مدل سفر من لوکس و پروازی نیست، یک کوله پشتی دارم که با همان سفر می کنم و وقتی با محلی ها حرکت می کنم، خیلی چیزها را یاد می گیرم، سعی می کنم زبان شان را یاد بگیرم و راننده های بین راهی اطلاعاتی به من می دهند که آن را به راحتی نمی توان پیدا کرد.
وی ادامه می دهد: برای سفر و مقابله با ترس باید قدم اول را برداریم و یادمان باشد ترس یک توهم است و وقتی بپذیریم حتی یک برگ بدون اراده خدا به زمین نمی افتد آن موقع می توانیم توهم ترس را از خودمان دور کنیم.
وی درباره هزینه های سفرش خاطرنشان می کند: کار می کنم و بخشی از درآمدم را به سفر اختصاص می دهم، ضمن این که اپلیکیشن های مختلفی برای مدیریت هزینه ها وجود دارد که خیلی به توریست ها کمک می کند. 80 درصد از انرژی چگونه سفر کردن را باید قبل از سفر بگذاریم و 20 درصد را در حین سفر.وی درباره پایان دادن به جهانگردی اش بیان می کند: به پایان مسیرم فکر نکردم، سفر ادامه دارد و چیزی نیست که تمام شود.وی بیان می کند: به سفر این گونه نگاه می کنم که خداوند این زمین را آفریده و یکی از اهدافش این بوده که ببینیم و استفاده کنیم تا شکرگزار باشیم، وقتی لذت می برم که شکرگزار خدا هستم. روحیه ماجراجویی دارم و دوست دارم از نوع زندگی تمام دنیا سر در بیاورم و به عنوان چالش به آن نگاه می کنم. می خواهم ببینم انسان چقدر قابلیت انس گرفتن با شرایط و محیط را دارد تا توانایی های درونی خودم را کشف کنم و به خودشناسی برسم.