آژیر خطر زیر سقف خانهمسافرهای خاص
صدای قهقهه و خنده تا انتهای کوچه انعکاس پیدا کرده است. دورهمی از جنس دیگر در یکی از خانه مسافرهای ویلایی در گوشه ای از شهر برپاست و هر کسی با سازی سرگرم است تا کوک شود. یکی سرش با گوشی گرم و دیگری مشغول چاق کردن بساط دود است و چند نفر دیگر هم بساط نوشیدنی های غیرمجاز را پهن کرده اند و مدام می خندند تا به قول خودشان دنیا به روی شان بخندد. در حالی که حدود یک ماه به تعطیلات تابستانی باقی مانده برخی صاحبان خانه های اجاره ای فاقد مجوز و سامان دهی نشده در بجنورد خود را برای پذیرایی از مسافرانی خاص آماده می کنند؛ مسافرانی که برخی ها در این خانه ها آبروی خود را به سادگی قمار می کنند.
قراردادی شفاهی
کلمه «اتاق اجاره ای»، «منزل» و «خانه مبله» به صورت رنگی یا اعلامیه کاغذی در اغلب ورودی های شهر در دستان عده ای از شهروندان دیده می شود. فعالیت این نوع خانه های تجهیز شده، بدون هیچ قانون و نظارتی فقط بر اساس قراردادی شفاهی بین موجر و مسافر برقرار است و شب و روز نمی شناسد.
قیمت اجاره ها هم به نوع خانه، محله و از همه مهم تر به درخواست اجاره کننده بستگی دارد و بین شبی 100 تا 200 هزار تومان متغیر است. البته در این میان آن چه پیداست، اجاره خانه های بدون مجوز برای برگزارکنندگان پارتی و دورهمی با گزینه های مختلف، کمی متفاوت است و عده ای سرکیسه را بیشتر شل می کنند.
گفته می شود رفته رفته در شهر بجنورد تعداد بیشتری منزل مسکونی به خانه مسافر تبدیل شده اند که گاهی به اصطلاح مسافران آن ها با رفتارهای خارج از شئونات و ایجاد آلودگی صوتی، موجب آزار و اذیت همسایگان شان می شوند. رفت و آمدهای بی وقت، برگزاری دورهمی های پر سر و صدا و مسئله دار، رعایت نکردن مقررات و درگیری با همسایه به واسطه توهمات ناشی از مصرف مواد و الکل و بی نظمی در پارک کردن خودروها از جمله این مسائل است. خانه مسافرهای خاص به شکل ساعتی یا شبانه به دختران و پسران جوان اجاره داده می شوند و آژیر خطر زیر سقف های آن ها به صدا در می آید.
ابری از دود
گزارشگر ما برای رصد میدانی آن چه در زیر این سقف ها اتفاق می افتد به کمک یکی از واسطه ها وارد یکی از این خانه ها می شود.
وارد کوچه ای باریک و تاریک در محله غربی شهر بجنورد می شویم. مقابل در بی نام و نشانی می ایستیم. صدای خنده مهمانان در کوچه به گوش می رسد.
با راهنمایی یکی از حاضران وارد خانه ویلایی می شویم. ابری از دود سقف اتاق را احاطه کرده است و هر کدام در گوشه ای با وضعیت نامناسب مشغول خوش و بش و مصرف مواد هستند. این پارتی به افتخار دوستی غیرمتعارف یکی از شرکت کنندگان برگزار شده است، دوستی از جنس مخالف که مسافر یکی از استان های دیگر است. او چند دختر از همشهری هایش را به عنوان مهمان افتخاری با خود همراه کرده است.
این دختران به بهانه سیاحت، شهر و خانه خود را ترک کرده اند تا بعد از مدت ها ارتباط از طریق فضای مجازی حالا از نزدیک دوست شان را ملاقات کنند.
با ورودمان برگزار کننده اصلی مهمانی یک قلب دودی برای مان به هوا می فرستد! گوشه ای می نشینم تا از نزدیک شاهد آن چه اتفاق می افتد باشم، اوضاع عادی نیست و صدای موزیک هر لحظه بلندتر می شود، هر کسی در گوشه ای از فضا به سر می برد و دنیا دور سرشان می چرخد.
می پرسم چطور این خانه را به شما اجاره داده اند که یکی از آن ها می گوید: در عوض دادن چند اسکناس بیشتر این مکان را که برای مسافرها در نظر گرفته اند اجاره کرده ایم و حتی صاحبخانه به منظور برگزاری بهتر مهمانی پیشنهاد داد که می تواند بساط مهمانی را نیز برایمان فراهم کند.
صداها و قهقهه ها اوج و پایکوبی شدت می گیرد و موسیقی با بوی تند الکل مخلوط می شود، آن قدر که صاحبخانه که خود ساکن واحد طبقه بالاست، زنگ می زند و می خواهد کمی مراعات کنند.
به گفته صاحبخانه یکی از همسایه های پیر که به گفته او کج خلق و کم حوصله است هر لحظه ممکن است زنگ خانه را به صدا درآورد و نشئه را از سر حاضران بپراند.
او در مکالمه تلفنی ادامه می دهد: هر سال سر اجاره ساعتی و شبانه به مسافران با همسایه ام مشکل دارم و حتی چندین بار سر این موضوع با او درگیر شده ام.
عقربه های ساعت به سرعت از هم سبقت می گیرند تا شب را به سحر برسانند. شرکت کنندگان در کهکشان ها سیر می کنند، دود که غلیظ تر می شود آهسته خانه را ترک می کنم.
کم نیستند این گونه پارتی هایی که در پس فعالیت خانه مسافرهای بدون مجوز در حاشیه شهر هر شب برپا می شوند. آینده تاریک این خانه ها بر زندگی کسانی که آن ها را اجاره می کنند سایه انداخته است. مشخص نیست چه کلاهی سر آن هایی می رود که پا در این خانه ها می گذارند و معلوم نیست قرار است گرفتار چه سودجویانی شوند.
گذشته از آسیب های فراوان اجتماعی و فرهنگی، فعالیت این دسته از خانه های اجاره ای اقتصاد گردشگری را هم به چالش می کشد.
فعالیت این اماکن موجب شده است فعالیت واحدهای اقامتی مجوزدار توجیه اقتصادی نداشته باشد و این واحدها به مرز تعطیلی کشانده شوند.
بسیاری از شهروندان ساکن در این محله ها که در همسایگی آن ها خانه مسافرهای خاص وجود دارند می گویند: بارها اعتراض خود را از این خانه ها که امنیت و آسایش ما را سلب کرده اند به صاحبان آن ها اعلام کرده ایم اما آنان در جواب می گویند که «چاردیواری اختیاری است».
یکی از شهروندان که از دست همسایه بی ملاحظه خود عاصی شده است، می گوید: وقتی در اعتراض به اقدام مالک این واحد برای دادن اجاره به چند جوان با او صحبت کردم وی در پاسخ گفت خانه خودم است و به هرکسی بخواهم می توانم اجاره دهم.
وی ادامه می دهد: به خاطر بیماری همسرم قرار بود صبح زود او را برای معالجه به مشهد ببرم اما صبح دیدم یک خودرو که از پلاکش معلوم بود مسافر است، مقابل خانه ام سد معبر کرده است و زمانی که به ساکنان منزل اجاره ای برای جا به جایی خودرو مراجعه کردم به خاطر بیدار کردن شان با من درگیر شدند.
در خیابان های باریک شهر، آسمان صاف است اما آسمان خانه مسافرهای خاص، دودی است.