امنیت(security) از قدیمی ترین واژه ها و نیازهای انسان است که با هبوط آدم خلق شده و به نوعی حیات انسان را متاثر از خود کرده است. در حقیقت اگر انسان زندگی اجتماعی را انتخاب نمی کرد باز تهدیدات امنیتی با اشکال مختلف او را رها نمی کردند. اما زیست نوین انسانی که تفاوت ماهوی با زندگی انسان در عصر سنتی دارد با تنوع و گستردگی خود مقوله انسان و امنیت را وارد فاز جدیدی کرده است.
امروزه انسان به دلیل فراخ بودن حوزه زندگی و گسترش نیازهایش بیشتر از هر عصر و دوره ای به وجود امنیت برای خود و جامعه نیازمند است زیرا با وسیع شدن عرصه حیات انسانی به طور یقین عوامل تهدید کننده او هم گسترده و متکثر شده است.
بعد از جنگ های جهانی اول و دوم که تلفات گسترده انسانی زیادی را به بار آورد، امکانات شهری و زیستی بسیاری از دولت های درگیر در جنگ منهدم شد و چهره خوفناک و پرهزینه جنگ خود را بیشتر نمایان کرد.
از سوی دیگر رشد تکنولوژی های نوین و فراهم کردن امکانات متنوع باعث شد دولت های متخاصم کمتر از ابزار جنگی به صورت مستقیم بهره ببرند و از روش ها و ابزارهای دیگری برای ضربه زدن به هم استفاده کنند. انتقال بیماری های اپیدمیک و کشنده به درون کشورها و ناامنی اقتصادی به اشکال و انواع گوناگون نمونه های اندک از ابزارها و اشکال نوین ناامنی در جوامع هستند.
ناگفته پیداست که این تهدیدات دیگر با تحکیم امنیت نظامی و انتظامی قابل دفع نیست. مقصود از بیان فوق اشاره به این نکته است که امروزه عوامل بر هم زننده امنیت متنوع، متفاوت و پیچیده تر شده است. اما با این تفاسیر تطور و تکوین گفتمان های غالب در محیط بین المللی در حوزه امنیت اکنون به گفتمان تضمین امنیت اقتصادی (economic security) رسیده است یعنی دیگر از ابعاد و اسرار امنیت در حوزه نظامی، امنیتی، سیاسی و انسانی عبور کرده و به تحکیم مبانی امنیت اقتصادی رو آورده اند به شکلی که کشورهای توسعه یافته تمام تلاش خود را معطوف به تضمین منافع اقتصادی کرده اند.
اما با تأسف باید گفت در غرب آسیا هنوز انسان ها در ابتدایی ترین شکل در امنیت به سر نمی برند. احساس ناامنی در غرب آسیا امکان هر گونه حرکت و زندگی آرام را از شهروندان سلب کرده و آرمان بزرگ آن ها زیستن در امنیت است. اما در این منطقه آتش گرفته و در این فضای بحرانی یک جزیره امن و با ثبات وجود دارد که به گواه دوست و دشمن یک استثنای مثال زدنی است. جمهوری اسلامی مقوله امنیت ملی (national security) را به عنوان اصلی ترین و زیربنایی ترین نیاز کشور به درستی تعریف کرده و در پاسداشت آن بسیار موفق بوده است. اما باید پرسید چرا در غرب آسیای آشوب زده، ایران یک استثنای موفق در تامین امنیت است؟ پاسخ این سوال را باید در علل آشوب زدگی غرب آسیا جست. به طور کلی بسط و گسترش منازعات منطقه ای محصول چند عامل بنیادی از جمله میل به گسترش خواهی و تلاش برای استیلای جهانی از سوی قدرت های فرا منطقه ای، نبود روحیه همگرایی و عدم تعامل فرهنگی در میان برخی ملت های منطقه، عدم پاسخگویی و وجود ساختار سیاسی متصلب است.
مجموع عوامل فوق تولید بحران و ناامنی را به سرحد خود رسانده به طوری که روزانه حجم وسیعی از اخبار تولیدی در شبکه ها و رسانه های غرب آسیا به اخبار جنگ اختصاص دارد.
اما ایران به لطف نگاه راهبردی و استراتژیک به مقوله امنیت و بهره جستن از بنیادی ترین مقوم های امنیتی یعنی مردم نیاز امنیتی کشور را به بهترین نحوه ممکن تأمین و راه را بر هرگونه عوامل بحران زا و برهم زننده این نعمت بنیادین مسدود کرده است.مشارکت مردم به شکل نهادینه شده در فعالیت های سیاسی، مدنی و اجتماعی به منظور بسط و گسترش سرمایه های معنوی و اجتماعی جامعه از اساسی ترین برنامه های راهبردی در راستای صیانت از امنیت ملی است که در ایران اسلامی به بهترین شکل ممکن در حال انجام است.
در ایران حفظ امنیت آحاد شهروندان در اقصی نقاط کشور فارغ از هر نژاد و قومیتی خود دلیل روشن و آشکاری در نگاه مساوی به شهروندان است زیرا در برخی از کشورهای مدعی آزادی بیان و رعایت حقوق شهروندی ما شاهد فقدان امنیت فردی و اجتماعی شهروندان رنگین پوست هستیم تا جایی که در این کشورها به کرات مشاهده شده ناقض حقوق شهروندان خود پلیس است.
بنابراین نگاه موسع و بسیط جمهوری اسلامی به مردم را می توان در تضمین امنیت عمومی(public security) شهروندان نظاره کرد چون همان گونه که نقل شد نیاز به امنیت برای تمام شهروندان فارغ از طبقه اجتماعی از اصلی ترین گزاره های زیست اجتماعی آن هاست.