خادمان، پیروز در جدال با سارقان
صدیقی
خادمان از اموال یک مسجد حراست کردند و سارقان را ناکام گذاشتند. سارقانی که در یک اقدام عجیب از طریق پنجره گنبد مسجد با وجود ارتفاع زیاد آن با آویزان شدن از طناب وارد یک مسجد در بجنورد شدند و قصد سرقت داشتند با هوشیاری زن و شوهر خادم در اجرای نقشه پلیدشان شکست خوردند. در ادامه گفت و گوی خبرنگار ما را با خادم مسجدی که سه سارق خشن را به دام انداخته بود از نظر می گذرانید.
چگونه متوجه سرقت سارقان شدید؟
بعد از نماز صبح، موقع استراحت متوجه سر و صدایی در داخل مسجد شدم. به ماجرا مشکوک شدم و به طبقه دوم مسجد رفتم. ناگهان با یک سارق رو به رو شدم که در حال جمع آوری و بسته بندی وسایل سرقتی بود.
قبل از این ماجرا از مسجد سرقت شده بود؟
قبل از این که من خادم مسجد شوم چند بار سارقان به وسایل مسجد دستبرد زده بودند و حتی یک بار در حین سرقت با یکی از اعضای هیئت امنا درگیر شده و او را مصدوم کرده بودند. بعد از شروع به کار خودم هم در مسجد چندین بار طی روز کفش های نمازگزاران توسط سارق یا سارقان به سرقت رفت.
سارقان چند نفر بودند و چطور از پس آن ها برآمدید؟
سه نفر بودند. زمانی که متوجه سر و صدا از داخل مسجد شدم یک چوب دستی برداشتم و به جست و جوی علت آن پرداختم. همسرم هم به دنبال من راه افتاد و شاید اگر او نبود بلایی سرم می آمد. وقتی با سارقان رو به رو شدیم درگیری و زد و خورد بین ما شروع شد. دو نفر از سارقان داخل مسجد بودند و یک نفر دیگر از آن ها در بیرون از مسجد مشغول نگهبانی بود تا به حساب خودشان از سوی افراد بیرون غافلگیر نشوند. درگیری تن به تن ما بیش از یک ساعت ادامه پیدا کرد و با چوب دستی به دنبال سارقان داخل مسجد بودم و همسرم هم پا به پای من بدون ترس و واهمه با سارقان درگیر شد. چون درهای مسجد از داخل قفل بودند سارقان راه گریزی نداشتند و مدام در داخل مسجد از این گوشه به گوشه دیگر و حتی از پله ها بالا و پایین می رفتند و در حال فرار بودند تا روزنه ای برای خلاص شدن از دست ما پیدا کنند. این قدر این تعقیب و گریز و درگیری با سارقان معتاد ادامه پیدا کرد تا این که آن ها خسته و تسلیم شدند.
سارقان با وجود قفل بودن درها چگونه وارد مسجد شده بودند؟
آن ها در یک اقدام باور نکردنی مثل چتربازها و شخصیت های فیلم های هالیوودی از پنجره گنبد مسجد و از ارتفاع زیادی که آدم از دیدن آن وحشت می کند از طناب آویزان شده و خودشان را از سقف به کف مسجد رسانده بودند. در بین راه یکی از سارقان در بالکن طبقه دوم ایستاده و نفر دوم خودش را به پایین رسانده بود تا وسایل مسجد از قبیل میکروفون، قند، چای و سماور را از طریق طناب به بالا بفرستد و بعد از آن هم دوباره از همان ورودی سقف پا به فرار بگذارند.
در حین درگیری با سارقان از کسی کمک نخواستید؟
چرا اتفاقاً در همان شب وقوع سرقت برادر همسرم مهمان ما بود که با داد و بیداد و درگیری ما متوجه ماجرا شد و از او خواستم کمک بیاورد. زمانی که او از مسجد بیرون رفت تا کمک بیاورد با سارق سومی که در بیرون در حال کشیک و منتظر همدستانش بود مواجه شد. برادر همسرم به خیال این که او رهگذر است از او درخواست کمک کرد تا سارقان را با کمک او دستگیر کنیم. وقتی فرد کمکی (نفر سوم) متوجه قضیه شد همراه با برادر همسرم وارد مسجد شدند و به جای کمک به ما شروع به زد و خورد ما کرد تا همدستانش را فراری دهد. تازه آن موقع بود که متوجه شدیم او سارق و همدست دو سارق دیگر است و با ادامه درگیری اجازه ندادیم او به هدفش برسد. نفر سوم وقتی دید که کاری نمی تواند از پیش ببرد و هر لحظه ممکن است خودش هم به دادم بیفتد پا به فرار گذاشت.
بعد از دستگیری دو سارق چه کار کردید؟
وقتی دو سارق را بعد از مدت زیادی درگیری دستگیر کردیم، دو نفر از اعضای هیئت امنا را در جریان گذاشتیم و آن ها به محل آمدند. هر کدام از آن ها یک سارق را نگه داشتند تا پلیس از راه برسد اما در این بین یکی از سارقان توانست قبل از رسیدن پلیس با ترفند خاصی از چنگ یکی از اعضای هیئت امنا فرار کند و فقط توانستیم یک سارق را دست بسته تحویل قانون دهیم. بعد از این که پلیس از راه رسید متوجه شدیم که یکی از آن ها سابقه دار است و قبلاً به عنوان کارگر در مسجد کار کرده و چندین بار در زمان نماز صبح به مسجد ما دستبرد زده است.
در این درگیری شما و همسرتان دچار صدمه نشدید؟
من که صدمه خاصی ندیدم اما تمام اعضای بدنم دچار کوفتگی شد. همسرم هم به خاطر درگیری با سارقان دچار صدماتی شد و مثل من تمام نقاط بدنش کبود شده است و شانس آوردیم به خاطر عکس العمل به موقع ما با سلاح سردی که همراه شان بود مورد حمله واقع نشدیم.