شب های محرم؛ از عزاداری ها تا تعزیه خوانی های روز عاشورا
تعداد بازدید : 220
شور حسینی از دیروز تا امروز
نویسنده : علوی
« باز این چه شورش است که در خلق عالم است ...»؛ دوباره نوای نینوا در تکیه ها و حسینیه ها طنین انداز شده و عاشقانش را بی تاب کرده است. عاشقان حسینی روزهای گذشته سخت در تب و تاب تدارک آمدن محرم بودند تا باز هم یاد امام عاشقان خود را زنده نگه دارند و به خود و دیگران یادآوری کنند که باید ادامه دهنده راهش باشند و همچون او انسانی آزاده.
جوانان شهر از روزها قبل در تدارک آمدن محرم هستند، خیمه هایی را در شهر برپا و در و دیوار تکایا را سیاه پوش کرده اند و در این شب های آغازین هم سنگ تمام گذاشته اند تا به خود و دیگران بفهمانند محرم چیست و امام حسین(ع) کیست. آن ها همچون پدران و پدربزرگ های خود که از قدیم در دسته های عزاداری شرکت می کردند هنوز خورشید غروب نکرده به حسینیه محله خود می روند و برای عزاداری و پذیرایی از مهمانان مجلس عزای امام حسین(ع) خود را آماده می کنند.
سال های دور نیز در بجنورد چنین رسم و رسومی با قوت برپا بود. آن موقع اعضای هیئت ها یک ماه مانده به محرم دور هم در مسجد یا همان حسینیه محل جمع می شدند و با هم تصمیم می گرفتند که مراسم را چگونه برپا کنند. آن ها خودشان هم در برگزاری مراسم و تدارک دیدن حلیم و پذیرایی از مهمانان مجلس عزاداری امام حسین(ع) سهیم بودند و دیگران را نیز دعوت می کردند تا در این امر پیش قدم شوند. مسجد دروازه گرگان هم از زمان قدیم همیشه یکی از مکان هایی بود که مراسم عزاداری شب های محرم در آن جا برپا می شد.
یکی از شهروندان کهن سالی که از اهالی چهارراه شهید صفاست و منزلش از زمان قدیم در نزدیکی این مسجد بوده است، می گوید: همه ساله اعضای هیئت امنای این مسجد مراسم عزاداری را در این جا بر پا می کنند چنان که از دوران جوانی به خوبی به یاد دارم که مردم محله شب های محرم در این مسجد دور هم جمع می شدند و هر یک گوشه ای از کار را می گرفتند تا عزاداری با شکوه تر برپا شود.
«پوربرات» ادامه می دهد: در شب های ماه محرم همیشه مراسم سینه زنی و عزاداری در این مسجد برپا و بعد از مراسم نیز با حلیم از عزاداران پذیرایی می شد. در میان عزاداران حضور جوانان و کودکان بیش از همه خودنمایی می کرد و مردم در آن زمان حتماً کودکان خود را به مسجد و حسینیه ها می بردند تا از همان دوران کودکی با آداب و رسوم مذهبی آشنا شوند.
وی خاطرنشان می کند: مراسم سینه زنی هر شب به طور مداوم برگزار می شد و اگر اشتباه نکنم، از شب هفتم دسته های عزاداری به خیابان ها می آمدند و در شب عاشورا نیز همه دسته ها پس از عزاداری در حسینیه خود به سمت معصوم زاده بجنورد و آستان امامزاده سید عباس(ع) به راه می افتادند و ادامه عزاداری ها در آن جا انجام می شد.
یکی دیگر از شهروندان کهن سال که خود نیز از متولیان برپایی عزاداری در حسینیه محله شان بوده است، اظهارمی کند: دسته های عزاداری در شب های محرم پس از گوش جان سپردن به سخنان واعظ و تفکر در رفتار سالار شهیدان، مراسم عزاداری خود را به صورت سینه زنی و زنجیر زنی آغاز می کردند و در شب های پایانی محرم نیز به سوی هیئت های دیگر به راه می افتادند و پس از الحاق به آنان عزاداری خود را به صورت گسترده انجام می دادند.
وی که تمایلی به ذکر نام خود ندارد، می افزاید: در روز تاسوعا هر یک از هیئت ها از مقابل حسینیه خود به سمت هیئت های دیگر و بعد مسجد جامع شهر به راه می افتادند و عزاداری می کردند و البته عزاداری در روز عاشورا نیز با شکوه تر برگزار می شد و همه هیئت های مذهبی به سمت معصوم زاده بجنورد روانه می شدند و بعد از خوردن ناهار خود را برای عصر و مراسم شام غریبان در تکیه ها و حسینیه ها آماده می کردند.
وی قدیمی ترین هیئت های بجنورد را هیئت «کربلایی نایب علی»، «دروازه گرگان» و چند هیئت دیگر بیان می کند و می گوید: برخی هیئت های مذهبی نیز سعی می کردند تا صحنه عاشورا و کشته شدن بعضی از یاران امام حسین(ع) را به تصویر بکشند به همین دلیل مراسم تعزیه خوانی یا شبیه خوانی برپا می کردند.
وی می افزاید: برای این منظور در روز عاشورا برخی افراد لباس هایی مانند لباس شمر و برخی دیگر لباس هایی به رنگ سبز که نشان از یاران سالار شهیدان داشت بر تن می کردند و سوار بر اسب می شدند و شبیه خوانی آغاز می شد. البته برخی دیگر از هیئت ها گهواره ای نمادین را به نشانه گهواره حضرت علی اصغر(ع) در دسته های عزاداری خود حمل می کردند که مردم به ویژه بانوان با دیدن آن گهواره به گریه می افتادند و بر دشمنان امام حسین(ع) لعن و نفرین می فرستادند.
یکی از بانوانی که خاطراتی از آن دوران دارد بیان می کند: همه ساله قبل از فرا رسیدن روز عاشورا برخی زنان فامیل دور هم جمع می شدیم و فطیر می پختیم و آن را در روز عاشورا که همه به معصوم زاده می رفتند و بر مزار رفتگان خود حاضر می شدند، بین مردم پخش می کردیم. برخی نیز خرما یا حلوا می آوردند.
بانو «مستوفی» ادامه می دهد: در زمان قدیم اعضای خانواده فردی که تازه به رحمت خدا رفته بود در شب عاشورا به معصوم زاده می رفتند و بر سر مزارش چندین ساعت می نشستند، روی مزار سینی های خرما و حلوا می گذاشتند تا رهگذران با پذیرایی شدن، فاتحه ای هم برای فرد تازه درگذشته بخواند. همچنین در این شب بر سر همه مزارها شمع روشن می کردند و یاد رفتگان را گرامی می داشتند.