مریم ضیغمی- زمانی که در «اسکای فال» (از مجموعه فیلم های جیمزباند) بدلکاری انجام داد به مشهورترین و موفق ترین بدلکار بین المللی ایران تبدیل شد. «ارشا اقدسی» از آن مقطع به بعد توانسته جوایز مختلف جهانی را در این رشته به دست آورد. این طراح و مجری صحنه های اکشن و مدیر بدلکاری در انجام حرکات خطرناک به اصطلاح سر نترسی دارد و رکوردهای مختلف نظیر سقوط از روی هلی کوپتر از ارتفاع 50 متری و سوختن در آتش در طولانی ترین مدت را در کارنامه اش بر جا گذاشته است. اقدسی در حال انجام کارهای بدلکاری وساخت تیزر تبلیغاتی در کشور صربستان است و با دو فیلم «به وقت شام» و «بمب؛ یک عاشقانه» در جشنواره فیلم فجر هنر خود را به نمایش گذاشت.
ارشا اقدسی تجربه همکاری با پروژه های بین المللی را دارد. با توجه به این که در صربستان به تازگی مشغول انجام چندین پروژه بودید و تیزر تبلیغاتی هم ساختید شرایط کاری چگونه است؟
شرایط کاری در صربستان خیلی خوب است و ارتباطات خوبی هم با سازندگان فیلم های هالیوودی و فیلم های این کشور دارم. این کشور برای داشتن همکاری با ایران ظرفیت و آمادگی لازم را دارد و به من پیشنهادهای خوبی داده شده که این ارتباط را به وجود آورم و من هم به تولید کنندگان فیلم کمک می کنم فیلم هایشان را در صربستان بسازند.
شما در اولین تجربه کارگردانی تان با فیلم سینمایی «جمشید آریا» برنده دیپلم افتخار جشنواره فیلم هندوستان شدید. چه شد تصمیم گرفتید درباره این هنرمند فیلم بسازید؟
جشن حافظ بود و زنده یاد علی معلم با من تماس گرفت و گفت قرار است در جشن حافظ از «جمشید هاشم پور» قدردانی کند. با مشورت با علی اوجی و علی معلم، من در مدت زمان 24 تا 48 ساعت فیلم را ساختم. من هم به فیلم دست نزدم که همان امضای یک روزه روی فیلم بماند و خدا را شکر جشنواره سوچی و جشنواره های مختلفی این فیلم را پذیرفتند.
تجربه بازی در فیلم سینمایی «هزارپا» چطور بود؟
من «ابوالحسن داوودی» را خیلی دوست دارم. نقشم در فیلمش کوتاه بود منتها اتفاقی درون نقش بود که ما ترجیح دادیم بنا به دلایلی آن اتفاق را بیشتر کنترل کنیم. آقای داوودی پیشنهاد داد که من نقش را بازی کنم و چون ارادت خاصی نسبت به او دارم با کمال میل بازی در فیلم را پذیرفتم.
از این به بعد هم اگر پیشنهاد بازی به شما داده شود می پذیرید؟
من در گذشته در فیلم «نیکلاس کیج» برای کارگردانی به نام «پاول شافر» نویسنده فیلم نامه «تاکسی درایور» بازی کرده بودم. «رابرت دنیرو» با آن فیلم معروف شد. اگر قرار باشد برای نقش من اتفاق خاصی بیفتد یا آن نقش درگیری های خاصی داشته باشد که از پس یک بازیگر خوب بر نیاید آن را بازی می کنم. چون من بازیگر حرفه ای نیستم و معتقدم نقش های سینما یا تلویزیون را باید بازیگران بازی کنند نه یک بدلکار مگر این که آن نقش، ترکیبی از اتفاقات و حرکاتی باشد که بهتر باشد یک بدلکار آن را بازی کند.
امسال با دو فیلم «به وقت شام» و «بمب؛ یک عاشقانه» در جشنواره فیلم فجر حضور داشتید. در این مورد بگویید.
من تقریباً هر سال در جشنواره فیلم فجر، فیلم دارم. خیلی دلم می خواهد در جشنواره فیلم فجر برای بدلکاران جایگاهی وجود داشته باشد ولی متاسفانه نه مورد توجه و نه مورد علاقه هستند و نه این موضوع دغدغه مسئولان است.
چگونه «ابراهیم حاتمی کیا» جلوههای ویژه و بدلکاری جدیدترین ساخته اش، «به وقت شام» را به شما سپرد؟
همکاری کوتاهی با «ابراهیم حاتمی کیا» در فیلم «بادیگارد» داشتم اما بنا به دلایلی ادامه ندادیم. در فیلم «به وقت شام» این همکاری به بهترین شکل انجام شد و صد در صد مطمئن هستم که آقای حاتمی کیا راضی بود. من به شدت در به وقت شام از جان و دل مایه گذاشتم. همه دغدغه ام را برای کار گذاشتم. صحنه های فوق العاده ای دارد، صحنه هایی که بعضی از آن ها در ایران تاکنون اتفاق نیفتاده است. صحنه ای در فیلم در بخش بدلکاری هست که اگر آن را برای بخش بدلکاری جشنواره جهانی فیلم بفرستند مطمئن هستم کاندیدا خواهد شد و این امید هم هست که حتی برنده جایزه هم شوم. این مهم باید از سوی گروه تولید انجام شود. البته مطمئن هستم که اگر این بخش از کار و اتفاقی را که ما در این فیلم رقم زدیم برای جوایز بهترین بدلکاری آمریکا بفرستند شامل جایزه بهترین بدلکاری جهان خواهد شد.
همکاری با ابراهیم حاتمی کیا چگونه بود؟
خدا را شکر این دفعه با اعتماد کامل با او کار کردم. لحظه به لحظه با حاتمی کیا در ارتباط بودم که ببینم از کار راضی است یا خیر. برایم خیلی مهم بود که رضایت کامل داشته باشد و خدا را شکر خیلی راضی بود و تا روز آخر همه چیز به نحو احسنت انجام شد. همچنین باید بگویم اعضای تیم تولید و تدارکات فیلم «به وقت شام» به بهترین شکل ممکن همه چیز را فراهم کردند و کوچکترین نقصی احساس نکردم و همه چیز به خوبی انجام شد.
بدلکاری فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» و همکاری با پیمان معادی چگونه تجربهای بود؟
معادی را از سال ها پیش یعنی از سال های 86، 87 می شناسم. از همان سال ها تاکنون همیشه دوست داشتم با او کار کنم و در فیلمش به عنوان طراح بدلکاری و بدلکار حضور داشته باشم. البته «بمب؛ یک عاشقانه» فیلمی هنری است و زیاد صحنه های خاصی برای کار ما ندارد و ما چند صحنه بدلکاری داشتیم که خدا را شکر خیلی خوب انجام شد. دوست داشتم با توجه به حساسیتی که پیمان معادی نسبت به همه صحنه ها دارد مطابق نظرش کارها انجام شود.
به نظرتان ضرورت دارد که در جشنواره فیلم فجر جایزه ای به حرفه بدلکاری اختصاص داده شود؟
این اتفاق واقعا مهم است. اگر بدلکاران در سینما نباشند خیلی از صحنه های جالب توجه برای تماشاچیان به وجود نخواهد آمد بنابراین چطور به یک رکن اساسی در جشنواره توجه نمی کنند و نمی خواهند بخش بدلکاری را شامل جوایز قرار دهند، جوایزی که بعد نقدی ندارد و رقم نقدی ما حاصل یک ثانیه تلاش یک بدلکار هم نیست زیرا بدلکاران از جان خود مایه می گذارند.