«مجتبی سبزه» سال هاست در عرصه خوشنویسی مشق عشق می کند و خوشه چین خرمن هنر خوشنویسی در محضر استاد «غلامحسین امیرخانی» بوده است. کارنامه درخشان این هنرمند به واسطه فعالیت چندین ساله اش در این عرصه و دارا بودن درجه یک هنری و موفقیت این هنرمند در سال گذشته برای دریافت جایزه اول خوشنویسی جهان اسلام در کنار برپایی نمایشگاه های متعدد داخلی و خارجی و تدریس در موسسات آموزش عالی بهانه ای برای گفت و گو با این هنرمند برجسته هم استانی شد.
شما عضو انجمن خوشنویسان ایران هستید در رابطه با وضعیت امروز انجمن و خوشنویسانی که در آن فعالیت میکنند برایمان بگویید.
انجمن خوشنویسان با سابقه ای بیش از ۷۰ سال، قدیمی ترین و با سابقه ترین مرکز فرهنگی، هنری ایران است و استادان بزرگی در کنار هم چراغ انجمن را برای نخستین بار روشن کردند. روشن شدن چراغ انجمن نیازی بود در عرصه هنر این کشور که بعد از دوره قاجار تقریباً به یک شعله بسیار نحیف تبدیل شده بود. امروز انجمن خوشنویسان ایران با دارا بودن سیصد و اندی شعبه در داخل کشور و ده ها شعبه در خارج از کشور مشغول فعالیت است.
قداستی که عده ای برای خوشنویسی قائل هستند سبب شده است این هنر در یک قالب باقی بماند. با توجه به ورود تکنولوژی به این عرصه، به نظر می رسد برای عبور از این وضعیت نیازمند بازنگری هستیم؛ نظر شما چیست؟
پدیدهای همچون هنر خوشنویسی با سابقه چند صد ساله اگر ویژگی تقدس را نمی داشت بی شک در بسیاری از دلهای زیبا شناسان حکومت نمی کرد. از سوی دیگر ورود تکنولوژی به خوشنویسی همچون بسیاری از رشته ها تنش قابل تاملی ایجاد کرد زیرا در ابتدا بیشتر افراد احساس میکردند حضور رایانه سرنوشت خوشنویسی را به انتها می رساند اما برخلاف این تصور اتفاق افتاد و این هنر با عظمت و زیبایی صدرنشین تابلوها شد و به عنوان یک دارایی ارزشمند در یک موزه، خانه یا اداره جایی گرفته است. با این اوصاف احساس می کنم در این زمینه نیازمند بازنگری نیستیم بلکه برای رشد هرچه بهتر این هنر قدسی به تفکر و اندیشه های جدید نیاز داریم.
چرا در دانشگاه رشته خوشنویسی وجود ندارد در حالی که دیگر رشته های هنری توانستند جای خود را به خوبی در محیط علمی پیدا کنند؟
هر چند دانشگاه در بسیاری از رشته ها موفق عمل کرده است اما در بعضی از رشته های هنری نتوانسته حتی ۳۰ درصد رسالت خود را برای تربیت یک هنرمند صاحب نام و صاحب سبک ایفا کند. همان گونه که میبینیم بزرگترین نقاشان، موزیسین ها و خوشنویسان دانش آموخته دانشگاه نیستند، زیرا علم وجوه مختلفی دارد. وجه علمی هنر چون در ذات آن نهفته است، چاشنی عشق و علاقه است و میتواند یک هنرمند عالم یا یک عالم هنرمند تربیت کند. بنابراین به نظرم هنر علمی است که نمیتوان برای آن تعریفی واحد بیان کرد؛ هنر تجلی گاه احساسات یک هنرمند است که در هر رشته هنری بروز می کند و هنرمند چیزی را میآفریند یا خلق می کند که ما مشابه آن را نداریم. اما به خاطر تمام تغییراتی که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است بیشتر با دانشگاهی شدن این رشته موافقم.
این روزها شاهد رونق خط تحریر(با خودکار) و آموزش آن هستیم، نظرتان درباره این حرکت چیست. این اقدام ضربه ای به خوشنویسی زده یا می زند؟
خط تحریر که به صورت عامیانه در بین مردم یک کشور وجود دارد ضرورتی جدا ناپذیر از سواد آن جامعه است بنابراین هرچقدر این خط زیباتر و خواناتر نوشته شود مورد تحسین قرار خواهد گرفت اما هیچ گاه خط تحریر عیار هنری نداشته و ندارد اما میتواند بستری را برای افرادی فراهم کند تا بتوانند در آینده وارد عرصه خوشنویسی شوند و البته در تجربه خوشنویسی لزومی بر خوش خط بودن دیده نشده است.
شما حضور گسترده ای در کشورهای مختلف در قالب برپایی نمایشگاه داشتید، به نظر شما تا چه اندازه توانستیم با بهره گیری از هنر ایرانی به ویژه خوشنویسی و ارزش های فرهنگی آن نقش و جایگاه کشورمان را در منطقه و جهان ارتقا بخشیم؟
خاستگاه هنر خوشنویسی، ایران است و خوشبختانه ایرانیان از زمانی که خوشنویسی متولد شد تا به امروز همچنان صدرنشین این هنر بودند و در سفرهایی که به کشورهای مختلف برای برپایی نمایشگاه یا شرکت در جشنواره های خوشنویسی داشتم شاهد بودم که نگاه قریب به اتفاق هنرمندان و برگزارکنندگان جشنواره های خوشنویسی به ایرانیان، نگاهی متفاوت و دارای جایگاه برتر است.
سالانه شاهد برپایی جشنواره بین المللی تجسمی فجر هستیم؛ جشنواره ای که به اعتقاد برخی از اهالی هنرحواشی آن بسیار پر هزینه تر از اصل برپایی آن است، سهم هنرمندان خوشنویس از این جشنواره چقدر است؟
خوشنویسان همچون هنرمندان رشته های دیگر در این جشنواره حضور پیدا و آثار خوبی را ارائه می کنند. اما متاسفانه سیاست گذاری برپایی جشنواره فجر به گونه ای نیست که بتوانند بستری ایجاد کنند تا هنرمندان بتوانند با تمام توان در آن شرکت کنند.
یکی از اتفاق ها در این سالها خروج برخی آثار فاخر خوشنویسی در کشور به جای حمایت و نگهداری در موزه هاست، نظرتان را در این باره بفرمایید؟
این درد بزرگی است یا بهتر بگویم از دست دادن بزرگی است، متأسفانه آثار هنری در سال های اخیر به خاطر کم لطفی مسئولان گرفتار این سرنوشت شده است تا جایی که سالانه شاهد برپایی جشنواره های مختلف در کشورهای همسایه با اهدای جوایز نسبتاً ارزنده ای هستیم که موجب می شود هنرمندان تمام تلاش، تجربه و توان خود را صرف تولید آثار کنند؛ آثاری که دیگر به ایران بر نمی گردد.
با توجه به فعالیت های چشمگیر شما در عرصه خوشنویسی دلیل کم رنگ شدن فعالیت های هنری را در این عرصه در استان ها چه می دانید؟
ریشه کمرنگ بودن هنر در بسیاری از استانها و شهرستانهای ایران به خاطر جذابیت کم این هنرها نیست بلکه به خاطر مشکلاتی است که مردم با آن ها دست به گریبان هستند. وقتی معیشت یک انسان در مضیقه باشد بی شک آن فرد هیچ گاه برای یک اثر هنری هزینه نخواهد کرد.به نظر می رسد باید نخبه پروری را در هر استان و شهر داشته باشیم، در حالی که این گونه نیست و این سوال مطرح می شود که چرا در استان یا شهری همچون بجنورد، با سابقه و استعداد فراوان هنرمند یا ادیبی آن چنانی نداریم که او را در سطح ملی معرفی و به او افتخار کنیم.
به نظر می رسد باید برنامه بلند مدتی شکل بگیرد و مسئولان و افرادی که ریش سفید هستند با تعامل با یکدیگر به یک راهکار برسند و نخبگان را شناسایی و بارقه های امید را در وجودشان ایجاد کنند تا شاهد رشد و شکوفایی آن ها باشیم.2 تا 3 سال گذشته تلاش کردم برای ادای دین به این خطه نمایشگاهی برپا کنم اما نه تنها استقبال نشد، بلکه به گونه ای برخورد کردند که از برپایی نمایشگاه پشیمان شدم زیرا احساس کردم به قول سعدی «خود داده را بها نیست»، هر چند توقع آن چنانی نداشتم اما حتی خوشامد گویی خشک و خالی هم نبود، بنابراین ترجیح دادم که از این اقدام صرف نظر کنم. این در حالی است که در فوتبال شاهد علاقه افراد از دوران کودکی هستیم و این سوال مطرح می شود که آیا ارزش فوتبال از تمام هنرها و ادبیات و تاریخ ما بیشتر است؟ به نظر می رسد باید به هنر هم به اندازه فوتبال بها داده شود.